۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

رافائل نادال مرد شماره یك تنیس دنیا در شرایطی در رقابت‌های رولان گروس امسال شركت می‌كند كه برای یازدهمین قهرمانی‌‌اش در این گرنداسلم تلاش می‌كند.

نادال:  از خستگی مردن را دوست دارم

به گزارش خبرورزشی ، او كه پرافتخارترین تنیسباز زمینهای خاكی است، بخت شماره یك قهرمانی گرنداسلم فرانسه محسوب میشود. رافا كه فعلاً یكهتازیاش در زمینهای خاكی بر همه ثابت شده، فقط به یك چیز فكر میكند: قهرمانی در رولان گروس. به همین منظور او گفتوگوی بسیار مفصل و البته متفاوتی با مجله «لوپاریزین» داشته كه در زیر خلاصهای از آن را از نظر میگذرانید.

حضور در رولان گروس

من همیشه در مایوركا زندگی كردهام ولی خانه دومم رولان گروس است! اینجا كمی حس میكنم در خانه خودم هستم، همه را میشناسم به ویژه آنهایی كه مسئول رسیدگی به زمین هستند. بچهها بعد از هر بازی پیش من میآیند و نظرم درباره كیفیت زمین را میپرسند. همیشه به آنها میگویم كیفیت زمین خوب است حتی وقتهایی كه 100 درصد هم عالی نباشد چون آنها واقعاً به سختی كار میكنند (میخندد)!

مكان ویژه

همه جای این تورنمنت را میشناسم. از رختكنها جایی كه همیشه یك جا را انتخاب میكنم، خوشم میآید. همیشه رختكن دومی سمت راست را برمیدارم. از دوشش خوشم میآید و همیشه همان را انتخاب میكنم. شاید احمقانه به نظر بیاید ولی محل بسیار مهمی برای من است. بعد از اینكه مسابقه را میبرم و مصاحبه میكنم و اعضای تیمم را میبینم، اولین جایی كه خودم را تنها حس میكنم، همین زیر دوش است. آنجا بازی را یك بار دیگر مرور میكنم. به چیزهایی كه در آن موفق بودم و یا چیزهایی كه ناكام بودم، فكر میكنم و هر اتفاقی كه افتاده را آنالیز میكنم. البته از راهپله زمین مركزی هم خوشم میآید. وقتی از تونلی كه همه عكسهای فاتحان رولان گروس در آن چسبانده شده، عبور میكنی و از پله بالا میآیی، حس فوقالعادهای دارد. حالا فارغ از اینكه بازی چه بازیای باشد، همیشه یك احساس دارم؛ احساسی آكنده از اضطراب و هیجان باورنكردنی.

انجام كار ویژه

در پاریس همان كارهایی را میكنم كه برای بقیه تورنمنتها انجام میدهم ولی رولان گروس اولویت مطلق من است و با 100 درصد تمركز در آن حاضر میشوم. سعی میكنم با ذهنیتی شفاف به چیزی كه قرار است در طول یك مسابقه انجام دهم فكر كنم؛ شیوهای كه واقعاً میخواهم با آن بازی كنم. قبل از ورود به زمین همیشه كمی به موسیقی گوش میكنم. آهنگ مورد علاقه خاصی ندارم. بیشتر یك آهنگ آرام را به جای آهنگ ریتمیك انتخاب میكنم كه این انتخاب آهنگ بسته به حال و هوای شخصیام دارد.

غذا خوردن در تورنمنت

برای غذا خوردن به رستورانی میروم كه برای بازیكنان در نظر گرفته شده است. خیلی به غذاهایی كه در بشقابم میریزم دقت نمیكنم. گناه شیرینی كه مرتكب میشوم خوردن كروسان است. البته این پاداش من بعد از تورنمنت است وقتی همه چیز خوب پیش رفته باشد.

تولد در رولان گروس

هر سال تولدم را 3 ژوئن در رولان گروس جشن میگیرم. برگزاری این جشن خبر خوبی است چون معنیاش این است كه حذف نشدهام و هفته دوم را هم میتوانم بازی كنم! دیگر تبدیل به یك سنت شده است. سال 2016 كه مصدوم شدم چنین فرصتی را از دست دادم و خیلی خوشم نیامد. جشن تولدم را با دوستانم میگیرم ولی راستش را بخواهید دوست دارم این جشن را با مردم بگیرم. از این گذشته مسئولان تورنمنت هم همیشه برای من كیك خوشمزهای در نظر میگیرند.

قهرمانیها در رولان گروس

هر قهرمانیام در رولان گروس را كم و بیش با جزئیات به خاطر دارم. اولین فینالم مقابل ماریانو پوئرتا در سال 2005 بود. اواخر دیدار بازی فشرده شده بود و هیجان زیادی وجود داشت. بعد از آن سه بار مقابل راجر فدرر بازی كردم. سال 2006 كار خیلی سختی داشتم، سال 2007 هم همینطور. سال 2008 فوقالعاده بود. احتمالاً در آن سال بهترین بازی تنیس در دوران حرفهایام را انجام دادم. سال 2009 سال سقوط بود. در مرحله یكهشتم نهایی برای من شرایط سخت و پیچیده شد و در نهایت مقابل رابین سودرلینگ از سوئد باختم. در تمام طول فصل برای بازی روی زمینهای خاكی مشكل داشتم. در آن سال در شرایطی در رولان گروس شركت كردم كه 100 درصد آماده نبودم. در آن بازی رابین خیلی آماده بود و جمعیت حاضر در ورزشگاه هم به شدت از او حمایت میكردند؛ آن موضوع شكستم را خیلی دردناكتر كرد. دردناك برای منی كه این همه رولان گروس را دوست داشتم! سال 2010 با قدرت برگشتم و این بار سودرلینگ را در فینال بردم. 2011، 2012، 2013 و 2014 هم قهرمان و محبوب هواداران شدم. سال 2015 مقابل نواك در یكچهارم باختم و سال 2016 هم به دلیل مصدومیت تورنمنت را ترك كردم. وقتی داشتم میرفتم، اشك میریختم چون باورم نمیشد. خیلی خوب بازی میكردم؛ آنقدر خوب كه میتوانستم دوباره قهرمان شوم. واقعاً ناراحت شده بودم. سال گذشته هم كه دهمین قهرمانیام را در جوی دیوانهكننده جشن گرفتم. 10، عدد فوقالعادهای است ولی برای من 9، 8 و یا 6 هم خیلی فوقالعاده بود.

خداحافظی از تنیس

وقتی تمایلی نداشته باشم كه دیگر سر تمرین بروم و یا اینكه هر روز صبح زود برای پیشرفت در بازیام بیدار شوم، آنوقت دیگر وقتش رسیده كه تنیس را كنار بگذارم و بروم سراغ كار دیگری. ترسی از این موضوع ندارم و فكر میكنم بدون تنیس هم خوشحال خواهم بود. به هر حال چه من بخواهم یا نه، یك روز چنین اتفاقی میافتد. خب سعی میكنم از زمانی كه برایم باقی مانده، نهایت استفاده را ببرم. امروز هدفم این است كه در رولان گروس خوب بازی كنم. آنقدر در طول دوران بازیام مصدوم شدهام كه گرنداسلمهای بیشتری در مقایسه با رقبایم از دست دادهام. خب، میدانم كه نباید فرصت را از دست بدهم. اگر ببازم، اوكی، جزئی از ورزش است ولی باید بتوانم به خودم بگویم تمام تلاشم را كردم. من اینجور مسابقات كه آنقدر خستهای كه نمیتوانی حركت كنی و بعد مجبور میشوی ادامه بدهی را دوست دارم: یك توپ را نجات میدهی، بعد گیم را میبری و بعد هم برنده ست میشوی. هنوز هم حس از خستگی مردن را دوست دارم ولی نمیخواهم تسلیم شوم: باید دوام بیاورم، تمركز كنم، امتیاز هدر ندهم. رقیب باید من را شكست دهد چون خودم حاضر نیستم به او مسابقه را دودستی بدهم. این رنج كشیدن را دوست دارم چون میدانم ببرم یا ببازم تا سرحد مرگ تلاش كردهام.

رفتن به جاهای مختلف در پاریس

در پاریس همیشه به همان محلههای تكراری میروم. دوست دارم در همان رستورانهای همیشگی كه غالباً فرانسوی و یا ایتالیایی هستند، غذا بخورم. یك بار رفتم بازی پیاسجی را در پاركدوپرنس دیدم و حتی بازی را هم شروع كردم! دوست دارم در شب قدم بزنم و برای غذا خوردن ماشین نمیگیرم و بروم. كسی مزاحمم نمیشود. بعضی وقتها خرید میكنم البته فقط بعضی وقتها (میخندد)! چه در پاریس، چه مادرید و چه مایوركا سعی میكنم زندگی نرمالی داشته باشم. از مراقبتهای ویژه خوشم نمیآید و دوست ندارم با بادی گارد جایی بروم. میدانم بعضی وقتها نیاز است ولی 99 درصد به تنهایی با اعضای خانواده یا اعضای تیمم این طرف و آن طرف میروم.

 

 

 

 

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی