نظرسنجی

بهترین تیم هفته ۲۴؟
۰
پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۱
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

سرِ نترس، زبانِ گویا، صریح و بی‌پروا، ساده و صادق، مشتی ولوطی، پهلوان و مردم دار و بسیاری صفات نیک و ارزشمند دیگر، از جمله خصوصیات اخلاقی و رفتاری است که جامعه کشتی و علاقمندان کشتی به پهلوان اکبر فلاح می‌دهند. متولد 13 شهریور 1345 در محله میدان غار ، یکی از مناطق جنوبی تهران. اگر بعضی‌ها لقب پهلوانی عاریه می‌گیرند، او دوبار در سالهای 65 و 67 در تهران و اصفهان، صاحب بازوبند پهلوانی کشور در میان وزن شده و با مرد‌م‌داری، در راه پهلوانی گام برداشته و محبوب پیر و جوان و بزرگ و کوچک شده است. البته همین رُک و صریح‌الهجه بودن یکی از بزرگترین نقاط ضعف او از منظر بعضی‌ها محسوب شده و خیلی‌ها که صابونِ انتقادات او به تنشان خورده، اصلا از اکبر فلاح خوششان نمی‌آید. در کنار دو مدال طلا و نقره جهان و چندین مدال آسیایی و رقابتهای بین‌المللی، سالها در کسوت مربیگری، تلاش کرده و با زحمات صادقانه و دلسوزانه، تعداد زیادی از کشتی‌گیران رده‌های سنی مختلف را به تیمهای ملی معرفی کرده است. مدتها سکوت و راجع به هیچ یک از اتفاقات ریز و درشت و متن و حاشیه کشتی یک کلمه هم حرف نزدن از سوی مردی که شجاعانه و صادقانه حرفهایش را می‌گوید، خیلی عجیب بود. سکوت مطلق آن هم از سوی منتقدی صریح و بی‌پروا ، بیشتر از هر انتقادی، معترضانه بود.

فلاح : من به درد این جامعه کشتی نمی خورم

 وقتی فدراسیون کشتی لیست و اسامی مربیان فعال و ممتاز ملی در سال 95 را بدون نام اکبر فلاح و تعدادی دیگر از مربیان فعال و بعضا موفق معرفی کرد، بهترین زمان بود تا او را به حرف کشیده و به گفتگو بنشینیم. امید آنکه پاسخ بعضی سوالهای علاقمندان کشتی را از زبان فلاح گرفته باشیم.

 

* در ابتدای گفتگو بگوئید که کشتی را چه زمانی، از کجا و زیرنظر کدام مربیان شروع کردید؟

 

در سال 55 از میدان غار در باشگاه کارگران زیرنظر آقای اصغر مهرآموز معروف به حسینقلی کشتی را شروع کردم. نونهالان و نوجوانان با غلامرضا نظری و مهرآموز کار کردم. در جوانان و بزرگسالان هم مرحوم سیدعباسی و رضا خرسند در همین باشگاه تمرین میدادند، کار کردم. بعدا هم برادران کاوه و برادران نادری که هم آنجا کشتی میگرفتند و هم تمرین میدادند، با آنها هم کار کردهام. خیلیها برای موفقیت من زحمت کشیدهاند که فکر نمی کنم بتوانم اسامی همه این عزیزان را ببرم. مثلا در مقاطع مختلف تمرینی در باشگاه هفتم تیر یا جاهای دیگر آقای مشهدیاسماعیل، هاشم کلاهی، حسین معاونیان یا حاج آقا معزیپور و خیلیهای دیگه برای من زحمت کشیدهاند که اگر اسامی بقیه را فراموش کردم معذرت میخواهم. در تیمملی هم آقایان منصور برزگر، ابراهیم جوادی، فرح وشی، نوایی، و ..... برای من خیلی زحمت کشیدند. به نظر من اگر یک نفر قهرمان میشود، فقط یک نفر مربی نبوده وخیلیها برایش زحمت کشیده و کار کردهاند تا او موفق شود. 

 

* چه روزهایی و چه ساعتهایی در کدام باشگاهها تمرین میدهید؟

 روزهای فرد در باشگاه کارگران شهید معتمدی به همراه چندین مربی زحمتکش و پرتلاش که پیش خودم کشتی میگرفتند و الان با پایان دوران قهرمانی، مربی شدهاند، در ردههای سنی خردسالان، نونهالان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان تمرین میدهیم. روزهای زوج هم در رده سنی خردسالان، نونهالان و نوجوانان در خانه کشتی اسلامشهر تمرین میدهم. بعد از آن هم تا 8 شب در شهرک اکباتان، بیمه سوم با پیشکسوتان کار میکنم.  

* پس چندان هم غیر فعال نیستید که اسمتان از لیست مربیان فعال فدراسیون کشتی خط بخورد؟

 بستگی دارد منظور از فعال و غیرفعال چه باشد.

 

 پیشکسوتانی که با شما کار می کنند، همانهایی هستند که آن اتفاق برایشان پیش آمد و در جهانی پیشکسوتان سوئد اجازه کشتی گرفتن به آنها ندادند، در مسجد خوابیدند و آن اتفاقات ؟ 

 البته آنها پیشکسوتان ما نبودند ولی این موضوع را بگویم که ما همیشه بدون این که در مسابقات انتخابی فدراسیون شرکت کنیم، مستقیم به جهانی پیشکسوتان میرفتیم. چون این مسابقات با هزینه شخصی افراد بود و مقررات سخت و آنچنانی هم نداشت. همین بچه های ما هم 2 طلا، 2 نقره و 2 مقام پنجمی گرفتند.  

* اما الان مقررات اتحادیه جهانی کشتی این است که بدون مجوز و معرفی نامه فدراسیون کشتی هر کشور، دیگر نفرات مثل سابق نمیتوانند شرکت کنند. در این باره حرفی ندارید؟

# اتفاقا به نظر من کار خیلی خوبی است که برای اعزام پیشکسوتان هم ضابطه و قانون داشته باشیم. متاسفانه در این رده سنی رفتار و اتفاقاتی را شاهدیم که اصلا در شان کشتی ما، کشور ما و قهرمانان ما نیست. این قانونمندی هم اگر اجرا شود، خیلی خوب است. در جمع کشتیگیران پیشکسوت آدمهای خوب و فهیم خیلی داریم. افراد با شخصیت و بزرگواری که حریمها را حفظ میکنند. حرمت نگه می دارند و به فکر آبروی ایران و ایرانی هستند ولی متاسفانه عدهای هم هستند که مثلا جلوی چشم خارجیها با هم دعوا و کتککاری میکنند و هزاران حرکت دیگر که به آبروی مملکت لطمه میزند.

* چند کشتیگیر با شما تمرین می کنند ؟

# در باشگاههایی که من تمرین میدهم، همه نفرات گلچین شدهاند و از تعداد آنهایی که قبلا میآمدند کم کردهایم تا بهتر بشود آموزش داد و کار کرد. در باشگاه کارگران به عنوان پایگاه اصلی و قهرمانی فعالیتهای من 120 کشتیگیر داریم. در اسلامشهر 40 کشتیگیر و در پیشکسوتان هم با 30 کشتیگیر کار میکنیم.  

 

* چند نفر از شاگردان شما در ردههای سنی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان به تیمهای ملی رسیدهاند؟

 خیلیها پیش ما کار میکردند که خوشبختانه به تیمهای ملی ردههای سنی مختلف رسیدند. بعضیها هم چون نتوانستند شرایط و ضوابط اخلاقی موردنظر ما را رعایت کنند، از پیش ما رفتند. اما امسال حسین شهبازی قهرمان جوانان جهان شده و 2015 هم علی قاسمی در بزرگسالان ملیپوش جهانی شد.

 

* ولی گفته می شود مثلا علیرضا قاسمی شاگرد مربی دیگری است، در این رابطه حرفی ندارید ؟

 من هیچ وقت ادعا نمیکنم در موفقیت و قهرمانی یک کشتیگیر فقط من تاثیر داشتهام. بلکه معتقدم که خیلیها زحمت کشیده و می کشند. مثلا همین شهبازی یا قاسمی وقتی با تیم استان به قهرمانی کشور میروند، مربی تیم منتخب استان هم برایش زحمت کشیده، وقتی به تیم ملی میرسد، مربیان تیم ملی هم برای موفقیت آنها زحمت کشیدهاند ولی باید به این نکته توجه شود که اینها کشتیگیر باشگاه کارگران هستند نه باشگاه دیگر، حرف من این است.

 

* آیا کشتیگیران ملیپوش و مدعی نوجوانان ، جوانان و بزرگسالان که شاگرد شما نیستند، برای تمرین پیش شما می آیند؟ 

 یک قانونی در باشگاه گذاشتهام که کشتیگیر مهمان نداریم. به همین دلیل کشتیگیران خودشان هم میدانند و در این رابطه مشکلی نداریم. اما بعضی وقتها مثلا یک کشتیگیر از شهرستان و راه دور آمده و قانون باشگاه ما را نیز نمیداند. اینجا دیگر نمیشود خشک و بدون انعطاف برخورد کرد و او را برگرداند. به او اجازه شرکت در یک جلسه تمرین به عنوان مهمان را میدهیم ولی قانون ما این است که کشتیگیر باید با مربی خودش و در باشگاه خودش تلاش کند که زحمات آنها نادیده گرفته نشود.

 

* در کلاسهای مربیگری فدراسیون جهانی فیلا که قبلا برگزار می شد یا اتحادیه جهانی کشتی UWW الان، شرکت کرده اید ؟

 اجازه دهید یادی بکنم از مرحوم استاد امیر حمیدی که اولین فردی بودند که مرا تشویق و راهنمایی کردند برای شروع مربیگری، خدا روحش را شاد کند. باتشویق ایشان بلافاصله بعد از قهرمانی در کلاس درجه 3 مربیگری شرکت کردم. با کمک ایشان و فاصله زمانی کم، در کلاسهای مربیگری درجه 2 و درجه یک هم شرکت کردم و خیلی زود هم به عنوان مدرس رفتم در استانهای مختلف آموزش دادم. در زمان ریاست فدراسیون آقای یزدانیخرم "فیلا" کلاسهای مربیگری بینالمللی برگزار میکرد. چون من منتقد فدراسیون بودم، مرا نفرستادند. فدراسیونهای بعد از او هم مرا به این کلاسها نفرستادند. حالا هم که تمایل و علاقهای به ادامه کار در کشتی ندارم، دیگر هیچ نیازی به شرکت در این کلاسها نیست.

* چرا اینقدر اصرار دارید و تاکید می کنید که تمایلی به ادامه حضور در مربیگری و کار در کشتی ندارید؟ کناره گیری از کشتی برای شما خیلی زود نیست؟ شما که این همه عشق و علاقه به کشتی و مربیگری دارید، چگونه میخواهید به این زودی با مربیگری خداحافظی کنید؟

 مدتهاست به این نتیجه رسیدهام. شاید حدود 10 سال است یقین پیدا کردم  به درد این جامعه کشتی نمیخورم. اگر هم تا به حال طاقت آوردهام، فقط برای این است که منتظرم تعدادی از بچههای مستعدی که در ردههای پایه با آنها کار کردم به بار بنشینند و به حق شان برسند تا با خیال راحت بروم. اصلا نمیخواهم دیگر در جامعه کشتی دیده شوم.

 

* فدراسیون کشتی لیست مربیان فعال ممتاز ملی را معرفی کرده و نام بعضی مربیان مثل شما در این لیست نیست و به این ترتیب شما را مربی فعال در سال 95 نمی دانند ، دلیل این کار چیست ؟

 

 چه بگویم؟ من فکر میکنم این سوال را آنها باید جواب بدهند نه من، که روزهای زوج و فرد در تهران و اسلامشهر دارم صادقانه مربیگری میکنم.

 

* فکر نمی کنید چون در کلاسهای فدراسیون شرکت نکرده اید، شما را فعال نمیدانند ؟

 صد در صد به همین دلیل است.

 

* اصلا چرا شما در این کلاسها شرکت نکردید یا شرکت نمیکنید ؟

 وقتی کلاس مربیگری میگذارند باید ببینیم که چه دانشی به داشتههای مربیان اضافه میشود؟ وقتی یکی دو دور مربیان را دور تشک می دوانند و دو تا فن میزنند، این کلاس چه نفعی برای من، برای مربیان و برای کشتی دارد؟ من مدرس فدراسیون بودم. در کجای دنیا یک مدرس باید در کلاس ابتدایی و معمولی مربیگری شرکت کند؟

* یعنی معتقدید که این کار برای قدرتنمایی و وادار کردن شما به پذیرفتن تصمیمات فدراسیون است؟

 دقیقا و قطعا چنین منظوری داشتند. با این رفتار هدفمند و شیطنت برنامهریزی شده خواستند که امثال ما را کوچک کنند و به بهانه این که در کلاسهای فدراسیون شرکت نکردهام، دفترچه مربیگری من را باطل کنند. هر کاری دوست دارند انجام دهند، دیگر برای من هیچ اهمیتی ندارد.    

* اگر مانع ادامه مربیگری شما بشوند چه ؟ دیگر نمیتوانید موفقیت همان کشتیگیرانی را که برایشان زحمت کشیده بودید را ببینید. به این موضوع فکر کردهاید؟

# هیچ احتیاجی به فدراسیون کشتی و مدرک مربیگری آنها ندارم. آنها با این رفتار، خودشان را خراب کردند، نه مرا. این فدراسیون هم نشان داد که مثل فدراسیون قبلی به دنبال انتقامگیری، لجبازی و قدرتنمایی است. این تصمیم و کارشان هم اشتباه و بدون فکر بود. خوشبختانه همکاران خوبی دارم که میتوانند بعد از من به خوبی این بچه ها را هدایت کنند.

 

* اگر مدرسان کلاسها یا مسئولان مربوطه تغییر کنند ، شما هم در این کلاسها شرکت می کنید ؟

 اصلا این کلاسها و مدارک مربیگری به چه درد من میخورد و چه احتیاجی به آنها دارم؟ وقتی من نمیخواهم رانندگی کنم، گواهینامه رانندگی به چه درد من میخورد؟ وقتی من اصلا نمیخواهم به صحنه بیایم و در کشتی باشم، مدرک مربیگری میخواهم چه کار؟ حالا آن را باطل کنند یا نکنند. وقتی من اصلا این کار را قبول ندارم، نیازی نیست که مرا از صندلی بلند کنند.

 

* به این ترتیب پنبه این کلاسها را زده و از بیخ و بن رد می کنید ؟

 ببینید من به هیچ وجه با کلاس مربیگری و آموزش مربیان مخالف نبوده و نیستم. ولی میگویم باید به مربیانی که در این کلاسها شرکت کردهاند، چیزی یاد بدهند. نه اینکه فقط یک پولی بگیرند، دور تشک بدوانند، بگویند فلان فن را اجرا کن، میزان آمادگی جسمی آنها را ببینند و بعد مدعی شوند که به مربیان آموزش دادهاند. این فقط برای مربیان تازه کار که قهرمان هم نبودهاند و اطلاع از میزان اطلاعات و جایگاه فنی و آمادگی آنها مفید است ، اما برای یک قهرمان، یا مدرس مربیگری یا یک مربی با چندین سال سابقه مربیگری، رفتار مناسبی نیست.

* پس مخالف برگزاری کلاس مربیگری نیستید ولی با نحوه برگزاری، برنامه ها، اساتید و خلاصه شیوه رفتاری و برخوردی مشکل دارید؟

 وقتی خودم مدرس فدراسیون بودهام، چگونه میشود مخالف برگزاری کلاس مربیگری باشم؟ من میگویم یک مدرس باید در کلاسهای بینالمللی با اساتید معتبر شرکت کند و از استادهایی استفاده کند که از خودش بیشتر بدانند، اما این آقایان میگویند من باید در کلاسهایی شرکت کنم که خودم به اساتید آن آموزش دادهام. این منطقی و معقولانه  نیست که یک مدرس در کلاس معمولی و ابتدایی شرکت کند.

* یعنی اگر الان شما را برای کلاسهای بین المللی بفرستند، شرکت می کنید؟

 حتی اگر بخواهند به بهترین کلاسهای بینالمللی با بهترین مدرسان جهانی هم بفرستند، دیگر نمی روم. چون قرار نیست دیگر در کشتی کار کنم، نباید حق دیگری را ضایع کنم. اگر این اتفاق چند سال قبل بود میرفتم،  ولی الان هیچ علاقه ای ندارم و اینها با این رفتارشان فقط خودشان را خراب کردند.

 

* یک زمانی در مسابقات لیگ کشتی حضور فعالی داشتید ، اما چند سالی است که در لیگ هم حضور ندارید ، چرا ؟

 در لیگ برتر دوره آقای یزدانیخرم، مربی آبفای زنجان بودم. آقای ربطی از طرف رئیس فدراسیون به زنجانیها گفت، اجازه ندهند من آنجا مربیگری کنم. البته سرپرستان و مسئولان تیم آبفای زنجان پشت من ایستادند و با حمایتهای آنها قهرمان لیگ شدیم ولی بعد از آن دیگر صلاح ندیدم در لیگ کار کنم و به خاطر همین رفتارها قید لیگ را زدم.من برای رفتن از لیگ یا کنارهگیری از کشتی دلایل زیادی دارم، چون هر کدام ازفدراسیونها به بهانههای مختلف آزارم دادند و مرا دلزده کردند.

* یک زمانی در باشگاه سایپا حضوری فعال در مسابقات لیگ نوجوانان و جوانان استان تهران و کشوری داشتید ، خبری از آن تیمها نیست، دیگر با سایپا همکاری نمی کنید؟

 چون غیر ورزشیها میآمدند در باشگاه سایپا رئیس میشدند و به دلیل ناآشنایی با محیط ورزشی، مشکلاتی پیش میآمد، خودم را از سایپا بازخرید کردم. بیشتر از20سال آنجا بودم و بارها سایپا را قهرمان لیگ کشتی کردم ولی با من کاری کردند که قید همکاری را زدم و خودم را بازخرید کردم. بعد از رفتن من هم دیگر باشگاه سایپا کشتی ندارد. متاسفانه غیرورزشیها به ورزش خیلی لطمه زدهاند.

 

* لیگ برتر قبلی و لیگ فصلی فعلی را چگونه ارزیابی می کنید ؟ کدام بهتر از دیگری است ؟

اصلا لیگ یعنی همانی که قبلا برگزار میشد. هر هفته در شهرهای مختلف با میزبان و مهمان مشخص که شور و هیجان خاصی داشت. همه رشتهها هم لیگ آن جوری دارند. اما این که اصلا لیگ نیست الان در کشتی برگزار میشود. فقط یک مسابقه چند جانبه خوب کشتی است که هرچند ماه یکبار برگزار میکنند.

* مسابقات قهرمانی کشور با این روش جدید و به صورت تیم به تیم را چگونه می بینید؟ آیا این شیوه به نفع کشتی و تیم ملی است؟

 قهرمانی کشور به صورت تیم به تیم، هم اصلا به هیچ وجه فنی و منطقی نیست. شاید این روش از نظر آماری و رتبهبندی به نفع هیاتهای کشتی استانها باشد ولی نه تنها هیچ سودی برای کشتی ندارد، بلکه ابهامات زیادی هم دارد و من با مسابقات قهرمانی کشور به این روش صد در صد مخالف هستم. مثلا یداله محبی 125 کیلوی کرمانشاه بدون باخت دوم شده ولی نفر اول بدون این که همه حریفانش را ببرد، قهرمان کشور شده است. این مسابقه تیم به تیم قشنگ و خوب است ولی اسمش را بگذارند مسابقه چند جانبه، نه قهرمانی کشور.

* همیشه زمان انتخابات، بعضی از گروههای سیاسی به بعضی از قهرمانان و افتخارآفرینان ورزشی پیشنهاد میدهند که نام آنها را در لیست کاندیداهایشان قرار دهند. چه دوران قهرمانی و چه دوران مربیگری آیا تا به حال به شما چنین پیشنهادی دادهاند ؟

چه زمان قهرمانی و چه دوران مربیگری اصلا چنین پیشنهادی به من نشده است. چون من در این مجامع نیستم ، کمتر مرا میبینند، از این پیشنهادات به من نمیشود. البته خود من هم اصلا اهل این امور نبوده و نیستم.

 

* بعضی مواقع هم خود قهرمانان به صورت مستقل کاندیدا میشوند و رای هم می آورند. آیا تا به حال هوس کرده اید که به صورت مستقل کاندیدا شده و شانس خودتان را امتحان کنید؟ اصلا به این موضوع فکر کردید یا اصلا به سرتان نزده است ؟

من نه سواد دانشگاهی دارم و نه درس سیاسی خواندهام که بیایم در این امور کار کنم. جایگاه خودم را میدانم و معتقدم که هر کس باید در جایگاه خودش خدمت کند. من هم یک زمانی به عنوان کشتیگیر، ملیپوش و قهرمان، مدتی به عنوان مدرس فدراسیون، سرمربی و مربی تیمهای ملی و الان هم در باشگاه کارگران خدمت میکنم.

* اصلا با حضور قهرمانان ورزشی یا ستاره های هنری در چنین جایگاهی موافق هستید ؟

 اگر یک ورزشکار یا هنرمند، جدای از افتخارات ورزشی یا هنری، رفته تحصیل کرده و در زمینههایی متخصص شده، چه اشکالی دارد، که در آن تخصص جدید هم به جامعه و کشورش خدمت کند. این موضوع نه تنها بد نیست، بلکه خیلی هم خوب است. ولی بعضیها بدون تخصص می روند یا آنگونه که مردم انتظار و توقع دارند، عمل نمیکنند که باعث نارضایتی و بدبینی مردم نسبت به جامعه قهرمانان و هنرمندان میشود.

* ورزشیها یا هنرمندانی که به مجلس یا شورای شهر میروند ، فکر میکنید بیشتر به خودشان، برنامه ها و اهداف شخصی کمک و خدمت میکنند، یا به جامعه ورزشی، هنری ، شهر و اجتماع ؟

یک جملهای از آقای دادکان در روزنامه ها خواندم گفته بود، ورزشکارانی که رفتند شورای شهر، شهر ما را نساختند، بلکه خودشان را ساختند. من این جمله را 10 برابر بزرگتر میکنم و میگویم هرکس باید در جای خودش باشد و درتخصص خودش فعالیت کند. حالا اگر یک قهرمان تحصیلات دانشگاهی داشت و براساس تخصص و تحصیلاتش به مجلس یا شورایشهر هم رفت ایرادی ندارد و میتواند خدمت کند ولی نه بدون تخصص و اطلاع از امور اجتماعی، شهری و سایر امور تخصصی.

* راجع به اتفاقی که برای عباس جدیدی رخ داد و برخوردی که با او شد ، حرف ندارید ؟

 فکر میکنم این برخوردی انتقامی و تلافیجویانه بود که گروهی از مردم ناراحتیهای قبلی خود مثلا از عباس جدیدی را به این شکل نشان دادند. عدهای هم بدون فکر و برنامه دنبالهروی کردند. . ضمن عرض تسلیت به خانواده مرحوم پورحیدری باید بگویم که قطعا جدیدی قصد بیاحترامی به مرحوم پورحیدری یا خانواده ایشان را نداشته و یک کار کوچکی بود که دیگران هم انجام داده بودند ولی مردم اعتراض خودشان را به جدیدی این گونه نشان دادند. بقیه ورزشکاران عضو شورای شهر هم باید حواسشان جمع باشد که مردم با آنها این چنین رفتاری نکنند. این بازخورد دل پُر مردم از رفتار یک قهرمان یا یک ورزشکار است. وگرنه چرا با کسی که میلیاردها دزدی کرده این رفتار را نمیکنند. چون مردم از قهرمانان انتظار و توقع دارند. امیدوارم مردم به جدیدی فرصت جبران بدهند که به مردم و جامعه خدمت کند.

* رابطهتان با هیات کشتی استان تهران چگونه است ؟ آیا رابطه گرم و صمیمی دارید یا فقط در حد ارتباط اداری و ملزومات کشتی ؟

 اصلا رابطه خوبی نداریم. براساس شناخت قبلی فکر میکردم با آمدن مجموعه جدید، کشتی تهران متحول میشود. هم ما میتوانیم بیشتر ازقبل خدمت کنیم و هم نتایج کشتی تهران بهتر از گذشته میشود. اما متاسفانه با رفتار و عملکردشان باعث شدند همه این تصورات و انتظارات باطل شود. خیلی از برخوردشان دلخورم. اصلا انگار از باشگاهها و تیمها طلبکار هستند. وقتی کشتیگیر باشگاه در ردههای مختلف به تیم ملی میرسد، یا مدال میگیرد، افتخار استان محسوب میشود، اما دریغ از یک ورق کاغذ با دوخط تقدیر و تشکر یا خسته نباشید ساده و معمولی. یک ورق کاغذ با پیک و پست هم نمیفرستند که حداقل بگویند کارها و زحمات شما را میبینیم. انگار همه چیز کشتی تهران فقط شده یک باشگاه ! ببینید مثلا باشگاهی که دو کشتیگیر در تیم استان دارد ولی یک مربی هم از این باشگاه در تیم استان نیست، مربیان یک باشگاه، همهکاره تیم استان تهران هستند.

* با فوتبالی ها رفاقت و دوستی دارید ؟

 سلام علیک دارم مثلا با آقایان علی پروین، علی دائی، مایلیکهن، قلعهنوعی، پیوس، استیلی و خیلیهای دیگر سلام علیک دارم ولی دوستی همراه با رفت و آمد نه، با هیچکدام ندارم. به همه احترام میگذارم و در مناسبتها و مراسمها اگر هر کدام از فوتبالیها را ببینم، برایم قابل احترام هستند.

 

* طرفدار آبی هستید یا قرمز؟

 فقط طرفدار تیم ملی هستم. به تیمها و ورزشکاران همه رشتهها احترام میگذارم و از پیروزی و موفقیت آنها خوشحال میشوم.

 

* با هنرمندان دوستی و رفاقت دارید ؟ با کدام یک از هنرمندان رفاقت بیشتری دارید ؟

 مسابقات جهانی سال 1993 کانادا، بعد از این که یکی دو تا از کشتیهایم را بردم. بچه ها گفتند که مرحوم رضا بیکایمانوردی در میان ایرانیها، کشتیها را تماشا و ما را تشویق میکند. بعد از کشتی رفتم پیش ایشان و بقیه بچههای تیم را نیز بردم. هم تشکر کردیم و هم با ایشان کمی گپ زدیم و گفتیم و خندیدیم. بعد از آن مسابقه، هرجا ایران مسابقه داشت و من هم در تیم بودم، ایشان هر جوری شده خودش را به آنجا میرساند. تلفنی هم در ارتباط بودیم ، متاسفانه آن بیماری عمرشان را کوتاه کرد و اجل مهلت نداد. در جامعه هنری فقط با ایشان دوستی و رفاقت داشتم . آقای فردین انسان بزرگ و خوبی بود، خیلی دوست داشتم او را از نزدیک ببینم و حداقل یک سلام علیک با ایشان داشته باشم، که متاسفانه قسمت نشد و ایشان هم مرحوم شدند. خدا همه اموات را بیامرزد.

* علیرضا حیدری به عنوان رئیس فدراسیون کشتی پهلوانی جهان انتخاب شد. چندی قبل هم بعد از مدتها ناکامی در کسب کرسی جهانی، رسول خادم به عنوان عضو هیات رئیسه اتحادیه جهانی کشتی انتخاب شد، این مسئولیتها تا چه اندازه می تواند به کشتی ما به خصوص کشتی گیران مان در میادین معتبر کمک کند ؟

اولا به هر دوی این عزیزان تبریک میگویم. این موجب سربلندی ماست. وقتی هموطنان و قهرمانان ما در مجامع بینالمللی و معتبر جایگاه و کرسی بهدست میآورند، ما افتخار میکنیم. تیمهای ملی کشتی ردههای سنی مختلف ما همیشه در جمع 3 تیم برتر دنیا هستند و این حق ما بود که در مجامع بینالمللی جایگاه و کرسی داشته باشیم. امیدوارم که از این حقمان بهخوبی استفاده کنیم. قطعا این کرسیها و مسئولیتها به نفع ما و کشتیگیران ما خواهد بود و بعد از دکتر توکل در این رابطه خیلی مشکل داشتیم. کمترین کمک این کرسیها این است که حق بچههای ما را ضایع نمیکنند. اگر همین نفرات ما در مسابقات مختلف به عنوان مسئول و ناظر باشند، آیا داوران جرات میکنند حق بچههای ما را ضایع کنند؟! قطعا شرایط برای بچههای ما و تیمهای ما فرق میکند. از طریق خبرورزشی  هم پیشنهاد میدهم در خلال یکی از مسابقات معتبر بینالمللی مثل جامجهانی، یا جام تختی با انجام یک مراسم باشکوه از زحمات 50 – 60 سال خدمات دکتر توکل به کشتی ایران و جهان تجلیل شایستهای داشته باشیم.  

* حرف آخر ؟

همیشه دوست داشتیم رئیس فدراسیون از جنس کشتی باشد. حالا هم اگر انتقادی میکنم از سر دلسوزی است تا بهتر نتیجه بگیریم و دوباره نفرات خارج از کشتی را بالای سر کشتی نگذارند. وظیفه ما حمایت از رسول خادم در راس فدراسیون کشتی است ولی حمایت فقط این نیست که همه از او تعریف کنیم و بهبه و چهچه بگوئیم. این کار را بعضی ازاطرافیان فدراسیون به اندازه کافی انجام میدهند، پس دیگر نیازی به تعریف ما نیست. ما با انتقادهای سازنده، صادقانه و دلسوزانه میخواهیم به خادم کمک کنیم تا ضعفهایش را برطرف کند. اما گویا بعضیها انتقاد دلسوزانه را نیز دشمنی میدانند.

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

بهترین تیم هفته ۲۴؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی