نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۲
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

کاری که سردار آزمون کرده چیز دیگری است! انتخاب شدن در جمع 11 نفره بهترین جوانان تیم‌های اروپا! یکی از 11 بازیکن آینده‌دار فوتبال اروپا! یکی از آنها که انگار مأمورند به مأموریتی دیگر! یکی از کسانی که باید موجب تغییر شوند!

سردار، سرمان را بلند کرده است! سردار، مظهری شده است برای جوان ایرانی! سردار نمونهای است از استعداد و عُرضه و لیاقت جوانان ایرانی! برای او خوابهای خوب میبینند! برای سردار آزمون، خوابهای دور و دراز میبینند!

همه جا و همه کس، چون نوبت سخن را به سردار میدهند؛ چون میخواهند از شماره 20 تیم روستوف حرف بزنند، شادی ناخواستهای دربرشان میگیرد! این روزها، این سردار آزمون است که وظیفه خوشایند بودن و نشاطآفرینی را بر عهده دارد!

اکبر محمدی برای دیدن و شناختن «سردار» تا کجاها که نرفت؟ چه زحماتی را که به جان نخرید؟ یا چه طعنهها که نشنید؟ مثل علیدوستی! مثل رحیم میرآخوری؟ سردار اگر پدری اهل فن و دردآشنا – خلیل آزمون- نداشت امروز چه داشت؟ سردار مگر از همه بچههای گلستان؛ از تمام جوانهای ترکمنصحرا، چه بیشتر داشت و امروز هم مگر چه بیشتر دارد؟ چند ده سردار در همه جای گلستان، مازندران، گیلان و تمام شمال ایران، هستند که هنوز ناشناختهاند! بعد از عبدالجلیل گلچشمه، برای بچههای ترکمن چه اتفاقی رخ داد؟! یا بعد از عباس حجری در کرمان!

هنوز هم چندین ده سردار، در سراسر فوتبال ایران، پا به توپ میشوند که دیده نمیشوند، کشف نمیشوند، پرورش نمییابند و وارد حلقه ساخته شدن و پرداخته شدن نمیشوند! اگر سردار توسط پدرش به کلاسهای فوتبالآموزی «روبینکازان» راه نمییافت؛ اگر سردار هم مثل هزاران پسربچه که با هزاران آرزو وارد مدرسههای فوتبال، وارد یکی از این کلاسهای استعدادسوزی میشد، چه میشد؟

شک نکنید که سردار، استعداد خدادادهای داشت! مثل علی دایی! مثل خداداد عزیزی! مثل مهدی مهدویکیا! مثل علی کریمی! مثل جواد نکونام و فرهاد مجیدی و کریم باقری و یا مجتبی جباری!

شک ندارم که هنوز و همیشه، فوتبال ایران، پر است از سردارهای «آزمون» نشده و آموزش ندیده؛ و الا سردار شدن برای دهها نفر چون کریم انصاریفرد، مهدی ترابی، محسن کریمی، علیرضا رمضانی، امیرحسین طاحونی (که هر دو غیبشان زده است) و این روزها محمد سلطانی همانقدر ممکن است که برای بختیار رحمانی، برای پیام صادقیان، برای سروش رفیعی و برای همه بچههای ایرانزمین ممکن بود و میسر!

چطور که همین راه پرفراز را، رضا قوچاننژاد طی کرد و علیرضا جهانبخش هم در حال پیمودن است و میلاد محمدی هم ناگزیر است از «پیش» رفت و به پیش رفتن!

فوتبال ما همین را کم دارد! فوتبال ما، راهآهن خرابکن است و بانک ملی تعطیل کن!

فوتبال ما، تیم وحدت را دوست ندارد و تیمهای شاهین، کیان، هما، پاس، تهرانجوان، پیام و گارد و آذر را منحل میخواهد! فوتبال ما، سردار آزمون را دوست دارد! اما بهای این دوست داشتنش را نمیپردازد! فوتبال ما، عاشق حرکات بینظیر سردار آزمون در بازی با توپ است اما حاضر نیست در این پروسه شریک باشد و سهم خود را تقبل نمیکند!

فوتبال ما، امروز به سردار آزمون فخر میفروشد اما کاری برای پدید آوردن یکی چون او نمیکند!

فوتبال ما حاضریخور است! مربیهای ما، از «معلمی» فاصله گرفتهاند! مربیهای ما تیم میسازند اما بازیکنسازی را پشت گوش انداختهاند! مربیان بازیکنساز، در حال انقراضاند! «سردارها» تصادفی و از سر اتفاق پیدا میشوند و دیده میشوند!

دیدن بازی ذوبآهن که خوب گل میزند و خوبتر میبرد، وجدآور است! اما یک دست صدا ندارد! جوانهای خیلی جوان و خیلی خوب ذوبآهن تا تبدیل شدن به یک سردار دیگر راه کوتاهی دارند! این راه میتواند هرگز طی نشود! هرگز به پایان نرسد!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی