این وسط نتیجه هم معلوم است؛ منصوریان میبازد و استقلال بیشتر! امروز بازنده اصلی استقلال است که از چرخه جام حذفی خارج شد... علیرضا منصوریان اگر کلاه خودش را قاضی کند و در خلوت خود نگاهی به مسیری که آمده بیندازد، به فرشها و رفرشها، هلیشات و جیپیاس، فرشینگ و پرسینگ، دیتیل و مینیکمپ و پردازش و تمام واژههایی که به کار برد، به تمام وقتهایی که صرف بیرون زمین کرد، به همه انرژی و توانی که خارج از حیطه تمرین و بازی گذاشت، قطعاً دیگر این مسیر رفته را ادامه نمیدهد. استقلال تا به امروز، لیگ را نصف و نیمه و جام حذفی را تمام و کمال از دست داده و به قول خود منصوریان بیشتر اعظمش(!) را باخته و آنچه برایش مانده، حسرت است. حسرت روزهایی که تمرین استقلال بیدلیل تعطیل شد، حسرت روزهایی که مدیریت مسائل جانبی جای مدیریت و هدایت بازیکنان استقلال را گرفت تا امروز دست مجموعه آبی به معنی واقعی کلمه خالی باشد! اما دنیا هنوز به آخر نرسیده و برای استقلال هنوز نیمفصل و یک بازی زمان وجود دارد که به رقابت برگردد، به شرطی که علیرضا منصوریان بخواهد در زمین فوتبال، بازی کند! درست مثل عینک که سواد نمیآورد، استفاده از واژههای بیگانه سند تخصص نمیشود.
استقلال با این بنیه فنی، با این نیروهایی که تیمها حسرت داشتنشان را دارند و استقلال هنوز نتوانسته از ظرفیتهایشان درست استفاده کند، میتواند به چرخه رقابت برگردد، اگر این ظرفیتها را درست بشناسد و بداند از داشتههایش چه باید بخواهد و چگونه باید بهره بگیرد.
پینوشت: بیشتر اعظمش اصطلاحی بود که منصوریان به اشتباه در یکی از مصاحبههای اخیر خود به کار برد!