۰
چهارشنبه ۱ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۳
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

برای اینکه میزبان هنرمندان باشیم و بتوانیم همزمان چند چهره هنری و سینمایی را کنار هم سر میز شب یلدای خبرورزشی بنشانیم، مطمئن‌ترین راه همین بود که سراغ بازیگران یکی از نمایش‌های موفق فعلی برویم و آنها را قبل یا بعد از تمرین روزانه‌شان به خبرورزشی دعوت کنیم.

یلـــدا هم استقلالی-پرسپولیسی شد!

به گزارش روزنامه خبرورزشی، انتخاب ما نمایش «داستان یک عذرخواهی ساده از آقای امانوئل» بود و با هماهنگی سروش حسینجانی، برنامهریز و دستیار کارگردان این تئاتر، در خدمت سام قریبیان، سیما تیرانداز، شبنم قلیخانی و مارال فرجاد بودیم. آنچه ما را قلقلک میداد انتخابمان همین گروه چهارنفره باشد، حضور این هنرمندان در عرصه ورزش بود. سیما تیرانداز هم عضو تیم تنیس هنرمندان است و هم عضو تیم اسکواش هنرمندان، مارال فرجاد در تیم اسکواش هنرمندان عضویت دارد، شبنم قلیخانی در تیم تنیس هنرمندان و سام قریبیان هم در گذشته به شکل حرفهای تنیس بازی میکرد. به همین سادگی وجه اشتراک هر چهار مهمان ما ورزشهای راکتی شد.

پیشدرآمد؛ آتلیه

مارال فرجاد و شبنم قلیخانی زودتر از سایر مهمانان ما به خبرورزشی میرسند و چه فرصتی از این بهتر که آنها را به آتلیه خبرورزشی ببریم و سرگرم عکاسی شویم. با چند دقیقه فاصله سام قریبیان هم به این جمع میپیوندد و قاب دوربین کاملتر و پررنگتر میشود. یک طرف دختر هنرمند جلیل فرجاد، طرف دیگر پسر هنرمند فرامرز قریبیان و وسط کادر هم بازیگر نقش مریم مقدس...

برنامهریزی روی دور تند

سروش حسینجانی با سیما تیرانداز تماس میگیرد و وقتی متوجه میشود خانم بازیگر در چند قدمی روزنامه است، پیشنهاد میدهد به کافه خبرورزشی برویم تا کارها با سرعت بیشتری جلو برود. برنامهریز به همین میگویند. تازه دوستان پشت میز شبنشینی یلدا جابهجا شدهاند که سیما تیرانداز هم به جمع ما میپیوندد و همه چیز تکمیل میشود.

خوراکیها دکور نیست، بفرمایید

چند دقیقهای از احوالپرسیها گذشته و دوستان دست به میوه و آجیل و هندوانه و انار نمیزنند، هر قدر هم تعارف میکنیم، فایده ندارد. سام قریبیان به شوخی میگوید: «این خوراکیها جزو دکور صحنه است، باید همینطور دستنخورده بماند تا مهمانهای بعدی هم عکس بگیرند.» ناچاریم خودمان از مهمانان پذیرایی کنیم و این بار سام با طعنه جدیدی واکنش نشان میدهد: «این آجیل چرا انجیر ندارد؟ شب یلدا بدون انجیر قبول نیست.»

قلیخانی: این باسلق شگون دارد

با همین شوخی سام، یخها باز میشود و میخواهیم شروع به صحبت کنیم که متوجه حرکت شبنم قلیخانی میشویم... باسلقی که گل آجیل شب یلدا بوده را برداشته و با چاقو به چهار قسمت مساوی تقسیم میکند تا به همه برسد! بعد هم به همکارانش میگوید این باسلق را بخورید که شگون دارد.

رنگ یلدا قرمز است، رنگ پاییز زرد

از شانس ما، دوستان لباسهای رنگارنگ پوشیدهاند و تصاویر جذاب و خوشآب و رنگ میشود. از سیما تیرانداز که تیپش تقریباً زردرنگ است و در دیزاین تبحر دارد، میپرسیم به نظر شما یلدا چه رنگی است؟ بدون مکث میگوید قرمز؛ «اینکه پرسیدن نداشت، حتی بدون انار و هندوانه هم یلدا قرمز است.» میگوییم چون شما رنگ زرد را انتخاب کردید، گفتیم شاید دلیل خاصی داشته باشد... جواب میشنویم: «زرد با همه رنگها همخوانی دارد، به خصوص با قرمز، فراموش نکنید رنگ زرد رنگ پاییزی و زمستانی است.» بحث جدی شد و سایرین هم با همین رنگ یلدا وارد بحث میشوند. سام قریبیان میگوید: «خانم تیرانداز به هارمونی رنگها خیلی اهمیت میدهد.» شبنم قلیخانی حرفی میزند که رگههای شوخی هم دارد: «رنگ یلدا همان قرمز است ولی من آبی را ترجیح میدهم!» و مارال فرجاد هم با خنده میگوید: «خب، به سلامتی یلدا هم استقلالی و پرسپولیسی شد.»

قلیخانی: به خاطر برادرم استقلالی شدم

این حرف واکنش قلیخانی را به دنبال دارد؛ «شوخی کردم، من اصلاً فوتبالی نیستم، از بچگی رنگ آبی را دوست داشتم و به خاطر برادرم که خیلی استقلال را دوست دارد، استقلالی شدم چون من برادرم را خیلی دوست دارم. یعنی اگر برادرم پرسپولیسی بود، من هم پرسپولیسی میشدم.»

تیرانداز: پرسپولیسی بودم و هستم

سیما تیرانداز اما خیلی راحت میگوید: «من پرسپولیسی هستم، یعنی از بچگی پرسپولیسی بودم. البته نه در این حد که متعصب و سرسخت باشم ولی به هر حال به پرسپولیس علاقه دارم و از پیروزیهای این تیم خوشحال میشوم.»

فرجاد: پرسپولیسی هستماما حجازی را دوست داشتم

این توازن یک مقابل یک را مارال فرجاد به هم میزند؛ «من پرسپولیسی هستم، من هم به خاطر پدر و خواهرم پرسپولیسی شدم. پرسپولیسی شدن در خانواده ما یک اصل است اما زندهیاد حجازی را خیلی دوست داشتم.»

قریبیان: فلسفه فوتبال را درک نمیکنم

منتظریم سام قریبیان هم بگوید استقلالی هستم و شبنشینی هنرمندان 2-2 مساوی شود اما سام میگوید: «من نه استقلالی هستم و نه پرسپولیسی، اصلاً فلسفه فوتبال را درک نمیکنم و نمیتوانم با این ورزش ارتباط برقرار کنم. ورزشهای انفرادی را بیشتر دوست دارم.»

قهرمان تنیس دانشگاهی

سام وقتی نوجوان بود، بوکس کار میکرد اما بعدها عاشق تنیس شد؛ «بوکس در حد دو جلسه بود و خیلی زود دلم را زد و رفتم دنبال تنیس... مدتها برنامه هر هفتهام این بود که به زمین تنیس بروم و در زمین راهآهن و باشگاه استقلال تنیس بازی کنم، در آمریکا هم به شکل حرفهای تنیس بازی میکردم و عضو تیم دانشگاه بودم، الان هم گاهی اوقات تنیس بازی میکنم.»

شبنشینی راکت به دستان

در این جمعی که برای شبنشینی یلدا آمدهاند، شبنم قلیخانی هم تنیسور است و مارال فرجاد اسکواش بازی میکند و سیما تیرانداز هم در تیم تنیس هنرمندان عضویت دارد و هم در تیم اسکواش... ناخودآگاه بحث به سمت ورزشهای راکتی میرود، ورزشهایی که به لطف حضور همین هنرمندان مورد توجه جامعه قرار گرفتهاند. به سیما تیرانداز میگوییم به خانمها نمیآید یک کار گروهی را به خوبی پیش ببرند اما الان بیش از یک سال است، هم تیم تنیس هنرمندان و هم تیم اسکواش هنرمندان، هفتهای چند جلسه برنامه دارد و تمرینات شما منظم جلو میرود؟ تیرانداز میگوید: «چون از اول در گزینش آدمها دقت شد و هنرمندانی به عضویت تیمها درآمدند که روحیاتشان به کار گروهی میخورد. ما در تمام این مدت تمرینات اسکواش را هفتهای سه جلسه پیش بردهایم و تمرینات تنیس هم اگر مقاطعی تعطیل شده، فقط به این دلیل است که ما مربی نداشتیم.»

وضع ورزشهای انفرادی خوب نیست

دوست داریم بدانیم آیا از ورزش هنرمندان حمایت میشود؟ شبنم قلیخانی و مارال فرجاد میگویند حمایتها فقط در همین حد بوده که فدراسیونهای تنیس و اسکواش به ما مربی دادهاند و سالن برای تمرین در اختیارمان گذاشتند. سیما تیرانداز حرف دوستان خود را این گونه تکمیل میکند؛ «البته آنها هم امکانات آنچنانی ندارند. یک قهرمان نوجوان تنیس با ما تمرین میکند که با هزینه خودش به مسابقات میرود. اصلاً به ورزش انفرادی توجه نمیشود؛ یعنی این فدراسیونها برای حمایت از قهرمانان خودشان هم مشکل مادی دارند.»

در ورزش کردن تنبل شدهایم

میخواهیم از فرصت استفاده کنیم و بحث را به تأثیر هنرمندان در زمینه فرهنگسازی برای ورزش بکشانیم. سیما تیرانداز میگوید: «بگذارید یک حقیقتی را به شما بگویم. ما ایرانیها در ورزش کردن تنبل شدهایم. برف میبارد، از پشت شیشه نگاه میکنیم، هوا گرم میشود زیر کولر استراحت میکنیم، هوا عالی است، میرویم مهمانی، در صورتی که در بسیاری از کشورهای دنیا، مردم در هر فصل ورزشهای همان فصل را انجام میدهند. در آمریکا سیاستمدار ورزش میکند، خبرنگار ورزش میکند، کارمند ورزش میکند، هنرمند ورزش میکند. صبحها در پارک و فضای سبز جای سوزن انداختن نیست اما ما در ایران اصلاً چنین فضایی را نمیبینیم. همه باید ورزش کنند، هنرمند و غیر هنرمند هم ندارد.»

خرید و پیادهروی ورزش نیست

شبنم قلیخانی در تأیید صحبتهای تیرانداز گفت: «در استرالیا هم مردم ورزش را بخشی از زندگی روزمره خود میدانند. این نگرش ورزشی در ایران نیست. همه در هر سنی ورزش میکنند ولی ما فکر میکنیم همین که موقع خرید پیادهروی کنیم، میشود ورزش... تعریف ورزش این نیست.»

تیرانداز الگوی فرجاد

مارال فرجاد هم وارد بحث میشود و میگوید: «الگوی من در ورزش کردن خانم تیرانداز است و وقتی ایشان را میبینم که هفتهای 6 روز به شکل حرفهای ورزش میکند، انرژی میگیرم برای ورزش کردن... استاد گلاب آدینه هم همین شیوه را دارد و همیشه ورزش میکند و درست به همین دلیل از عهده تمام نقشهای سینمایی و تئاتری خود برمیآید. متأسفانه بعضیها فکر میکنند همین که از 30 سال رد شدند، دیگر نباید ورزش کنند اما ورزش در هر سنی لازم است، فقط با این تفاوت که 20 ساله جدیتر ورزش میکند و 60 ساله سبکتر... ما این همه در تهران فضای سبز داریم چرا مردم برای ورزش کردن از این فضاها استفاده نمیکنند. همین خانم تیرانداز از هر فرصتی برای ورزش استفاده میکند و به همین دلیل هیچ نقش دشواری برای ایشان وجود ندارد.»

هنرمند دوچرخهسوار

این بار سیما تیرانداز میگوید: «برنامه بعدی من این است که یک دوچرخه بخرم و در شهر با دوچرخه تردد کنم.» اصلاً منتظر بودیم همین جمله را بشنویم و بگوییم چرا مسئولان ما برای نهادینه کردن ورزش و جا انداختن ورزش در سبد خانوار خانوادهها از شما هنرمندان استفاده نمیکنند؟ شما میتوانید مردم را به ورزش ترغیب کنید... تیرانداز میگوید: «حق با شماست، من فکر میکنم ورزش کردن یک چهره مطرح بیشتر از صد بیلبورد شهرداری در این کار تأثیر دارد و باعث جذب مردم میشود.»

هنرمندان آماده خدمت به ورزش

شبنم قلیخانی هم در تکمیل حرفهای همکارش گفت: «اگر خانم تیرانداز دوچرخه بخرد و سوار شود، من هم با دوچرخه در شهر تردد میکنم. واقعاً جامعه ما به ورزش نیاز دارد، چه ورزش شهروندی، چه ورزش کارمندی، چه ورزش دانشآموزی و چه ورزش دانشجویی، ما برای فرهنگسازی در این زمینه آمادهایم.»

راه حفظ سلامتی!

وقتش رسیده از سام قریبیان بپرسیم نکند شما با ورزش مخالفی چون هیچ اظهار نظری در این زمینه نکردی؟ قریبیان میگوید: «من شاید به شکل حرفهای ورزش نکنم اما در عوض اهل سیگار و دود نیستم و سلامتیام را این شکلی تضمین میکنم. من به بدن خودم آسیب نمیزنم.»

ورزش بانوان و بانوان هنرمند

دوباره به بحث ارتباط هنرمندان و ورزش برمیگردیم، این بار با تذکر شبنم قلیخانی؛ هنرمندان همین حالا هم هوای ورزش بانوان را دارند. به طور نمونه فیلمی که مهتاب کرامتی برای خواهران منصوریان ساخت یا فیلمی که خانم ریاحی برای دختران نینجا ساخته و یا فیلمی که یکی از هنرمندان دارد درباره زندگی قهرمانان پارالمپیکی میسازد. اینها میتواند به دیده شدن بانوان ورزشکار ما کمک کند. مارال فرجاد هم در حمایت از ورزش بانوان وارد بحث میشود: «ورزش بانوان ما رشد خوبی داشته و الان دنیا متوجه بانوان ورزشکار ایران شده، نمونهاش همین سارا خادم، دختر شطرنجبازی که 20 سالش هم نشده اما حرکت ارزشمند او دنیا را به تحسین واداشت.» سیما تیرانداز هم میگوید: «ما اگر به ورزش بانوان توجه کنیم و بودجه و امکانات در اختیار بانوان ورزشکار بگذاریم، میتوانیم نگاه دنیا را تغییر بدهیم.»

یلدا پسزمینه فیلمها

میخواهیم به شب یلدا برگردیم، ناسلامتی سوژه اصلی این شبنشینی، شب یلدا بود. میپرسیم چرا عید نوروز، شب یلدا، سیزده بدر و مراسم ملی در فیلمهای سینمایی ما کمرنگ است؟ سام قریبیان میگوید: «آن قدرها هم که شما تصور میکنید کمرنگ نیست؛ اصغر فرهادی چهارشنبه را ساخت، داریوش مهرجویی در تهران طهران سفره هفتسین پهن کرد، در پسزمینه فیلمهای دیگر هم به این مناسبتها اشاره شد ولی نه به اندازه هالیوودیها که مثلاً هر سال در آستانه کریسمس، چند ده فیلم با محوریت کریسمس میسازند یا...»

یلدا سر صحنه فیلمبرداری

پایانبندی گزارش هم هندوانه خوردن و عکس دستهجمعی در آتلیه و عکسهای سلفی است. به دوستان میگوییم ما شب یلدا را یک شب زودتر در خبرورزشی برگزار کردیم تا شما در شب یلدای واقعی کنار خانواده باشید و هر 4 هنرمند هم تأیید میکنند یلدا بدون خانواده معنی ندارد البته سیما تیرانداز میگوید: ما یک سال سر صحنه فیلمبرداری بودیم و مجبور شدیم همان جا بمانیم. نفری یک انار دستمان دادند و گفتند این یلدای شما، همین شد که پاییز سر هر کاری میروم، همان اول میگویم شب یلدا کار نمیکنم. به پیشنهاد دوستان، به جای کافه خبرورزشی، عکس آخر یا به اصطلاح جلدی را هم در آتلیه میگیریم و به کافه برمیگردیم.

لیوان عکاس

قبل از خداحافظی اتفاق جالبی افتاد. هنرمندان میخواستند عکس سلفی بگیرند و سیما تیرانداز گوشی همراهش را تنظیم کرد و به لیوان تکیه داد و عکس دستهجمعی را انداخت. سام قریبیان به شوخی گفت: «تا الان دیده بودید لیوان عکس بگیرد؟ تا الان لیوان از شما عکس گرفته بود؟!» شبنشینی هنرمندان در خبرورزشی با همین جمله به پایان میرسد، جای شما خالی... خیلی خوش گذشت...

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی