حمایت از مربی جایی معنی پیدا میکند که تیم نتیجه نمیگیرد؛ البته در برههای. در غیر این صورت معنایی ندارد. تیم که نتیجه میگیرد همه حامی تیم هستند و اصلاً سرمربی نیاز به حمایت ندارد. البته هستند باشگاههایی که به معنی واقعی از سرمربی حمایت میکنند؛ نمونهاش ذوبآهن. در برههای یحیی گلمحمدی اصلاً خوب نتیجه نمیگرفت اما باشگاه تمامقد پای این مربی ایستاد و در نهایت نتیجهاش را هم گرفت که چهارمی در لیگ برتر و قهرمانی در جام حذفی بود. استقلال خوزستان با عبدا... ویسی در آستانه سقوط به لیگ یک بود که با برتری برابر مس کرمان در مرحله پلیآف در لیگ برتر ماند. با وجود این شرایط، استقلال خوزستان رأی به حضور دوباره ویسی داد که نتیجهاش قهرمانی در لیگ برتر و حضور در این فصل از لیگ قهرمانان آسیا بود.  آمار تأسفبرانگیز است! در نیمفصل از رقابتهای فوتبال قهرمانی دسته اول باشگاههای کشور نیمی از تیمهای شرکتکننده! دست به تغییر در کادر فنی خود زدهاند و در یکی، دو تیم تغییر بیش از یک بار بوده است. بهتر است اینطور اذعان کنیم در نیمفصل نخست تغییرات در کادر فنی 50 درصد بوده و از هر دو تیم یک تیم هماکنون مربی ابتدای فصل خود را در اختیار ندارد.  البته تغییر در کادر فنی تیم حق طبیعی باشگاه است و دیدیم تغییرات در برخی تیمها مثبت بوده، مثلاً ایرانجوان بوشهر. این تیم بعد از آمدن سعید مفتخر سه بازی متوالی که دو تای آن برابر سپیدرود و اکسین بود را با پیروزی پشت سر گذاشته، نمونه دیگر در مس رفسنجان. با آمدن میشو، تیم بیشتر برده یا مساوی کرده.  اما این حجم تغییرات در کادر فنی تیمها را در کدام لیگ سراغ دارید؟ تازه رفتن به سمت و سوی سرمربی سابق که در ایرانجوان و مس رفسنجان اتفاق افتاد، نشان میدهد رفت و آمدها در لیگ یک احساسی است و شاید هم از روی حب و بغض...   این مسئله خیلی از مربیان را از حضور در لیگ یک برحذر داشته. خیلی از ستارهها اصلاً دوست ندارند در لیگ یک بازی کنند حتی اگر بیرون بنشینند.  قصد داریم در روزهای آینده با مدیران عامل چند باشگاه دسته اولی و همچنین چند مربیای که قربانی این سیاست غلط شدهاند، صحبت کنیم تا چرایی این تصمیمات را جویا شویم و اینکه راهکار عبور از این بحران چیست؟