به گزارش روزنامه خبرورزشی، اوليويه ژيرو كه با گل خيره كنندهاش به كريستالپالاس سوژه رسانههاي ورزشي شده گفتوگويي با «اكيپ» داشته و درباره جزئيات و چگونگي اين حركت خارقالعاده حرف زده است.

* اوليويه، قبل از هر چيز براي ما از گلي كه زدي بگو... 

من به سمت تير اول حركت ميكردم، الكسيس (سانچس) توپ را كمي پشت سرم انداخت و خب از آنجايي كه ديگر به توپ نميرسيدم سعي كردم يك ضربه عقرب بزنم؛ بقيه داستان هم كه ديگر شانسي شد.

* اين قشنگترين گلي بوده كه در دوران فوتبالت زدهاي؟

بله، قطعاً قشنگترين گلي بوده كه زدم. از اين گذشته، زيرطاقي هم شد... 

* تا قبل از اين گل، قشنگترين گلي كه زده بودي كدام بود؟

سؤال خوبي است (فكر ميكند). شايد آن گلي كه با مونپليه در ليگ اروپا در مجارستان (2010) زدم. اولين بازيام در مسابقات اروپايي بود؛ شوت فوقالعادهاي كه رفت در كنج دروازه. بعد از آن هم يكي، دو گل خوب ديگر زدهام؛ به بايرنمونيخ توپي كه با سينه استپ كردم و با قيچي گل كردم (2015) و يكي هم با تيم ملي فرانسه مقابل استراليا كه به دروازهبان رقيب، چيپ زدم ولي مطمئناً اين گلي كه به كريستالپالاس زدم قشنگترين گلي است كه تا به حال زدهام.

* در تمرينات هم تمرين ضربه عقرب كردهاي؟

نه، نه (لبخند ميزند). اين سؤال را از هكتور (بيرين) پرسيدند، او پسر خوبي است و گفت كه من در تمرينات روي اين ضربات كار كردهام ولي خب، اينطوري نيست. البته اين را بگويم كه هميشه اگر توپ بد سانتر شود و يا اينكه پشتم فرستاده شود، سعي ميكنم هرطور شده با يك ژست خاص آن توپ را صاحب شوم ولي كار بسيار سختي است. در تمرينها من از بچهها نميخواهم كه توپ را پشت سرم بفرستند تا سعي كنم چنين ضربهاي بزنم. از طرفي با اين كار ممكن است به رباط و عضلههاي پايت هم آسيب بزني، پس بهتر است چنين كاري در تمرين نكني (ميخندد).

* مخيتاريان با همين شيوه، 5 روز قبل از اين حركت، گل زد. در ناخودآگاهت، آن حركت مخيتاريان تو را تحريك نكرد چنين كاري را امتحان كني؟

راستش را بخواهيد نميدانم، نميدانم. اينكه دو گل شبيه به هم بود درست است.

* ولي گل او آفسايد بود... 

بله، هم آفسايد بود و هم اينكه زيرطاقي نشد (ميخندد). در رختكن بچهها با من شوخي ميكردند و ميگفتند گلي كه مخيتاريان زده زيباتر بوده ولي نه، گل من قشنگتر بود!

* وقتي در مانيتور صحنه آهسته گلت را ديدي به چه چيزي فكر ميكردي؟

خب من آدم باايماني هستم و در آن لحظه گفتم «خدا شكرت». در واقع به خودت ميگويي كه اينجور گلها را نميشود هميشه زد. خب در لحظه اول حس فوقالعادهاي به آدم ميدهد. ميداني شايد 200 بار چنين حركتي را انجام بدهي ولي حتي يكي از آنها هم تبديل به گل نشود.

* 2 گل در دو بازي كه فيكس بودي آن هم در 5 روز. يكي در دقيقه 87 مقابل بورنموث و ديگري هم گلي به اين زيبايي. اين بار همه چيز برايت خوب شده نه؟

اينجور وقتها به خودت ميگويي موفقيت با تو همراه است و ميتواني دوباره شروع كني. اعتماد به نفس هم خيلي زود برميگردد ولي فقط بايد مراقب باشي با همين فرمان جلو بروي و انگيزهات را از دست ندهي.

* و اينها نشان ميدهد كه همه چيز ممكن است در عرض 5 روز عوض شود... 

بله، خوب است، من ريتم خوبي كه دارم را حفظ ميكنم. ضمن اينكه بعد از دو شكستي (مقابل اورتون و سيتي) كه در يك هفته داشتيم از لحاظ تيمي هم واكنش خوبي نشان داديم. خوشحالم كه توانستم در بازياي كه تيمم به گل نياز داشت گلزني كنم. در ليگ برتر فقط مهم است كه خودت را در جمع صدرنشينان حفظ كني. فكر ميكنم شكست منچسترسيتي آنها را در جدول پشت سر ما گذاشته است. براي قهرماني هم كه زمان زيادي باقي مانده و نميشود دربارهاش اظهار نظر كرد. روز چهار فوريه هم بايد با چلسي بازي كنيم ولي فعلاً تا آن زمان، بايد بهترين عملكرد ممكن را داشته باشيم».