۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

ارشا اقدسی، بدلكار سینمای ایران، متولد سال 1361 تهران است. او مربی آیكیدو بود تا اینكه كه با پیمان ابدی آشنا شد. ارشا سال ۸۴ در رشته تحصیلی تربیت‌بدنی بورسیه ایتالیا گرفت اما به دلیل آشنایی با پیمان ابدی و علاقه به بدلكاری، قید رفتن به سرزمین چكمه‌پوشان را زد و كارش را با بدلكاری ادامه داد، تا جایی كه توانست سرمربی كلاس‌های بدلكاری ابدی و اولین مربی بانجی جامپینگ و مربی تونل باد در ایران شود. این جوان تحصیلكرده علاوه بر كارنامه پر و پیمانی كه در فیلم‌ها و تیزرهای تبلیغاتی داخلی به ثبت رسانده، در آن سوی مرزها هم نامی شناخته‌شده دارد. فقط كافی است اسم این بدلكار ایرانی را در گوگل سرچ كنید تا بیش از هزاران لینك از كارنامه‌‌اش گرفته تا ویدئوهای عجیب و غریب و كارهای خاصی كه انجام داده، ببینید.

ارشا‌: با فيلم‌های بروسلی و جكی‌چان عاشق كاراته شدم

به گزارش روزنامه خبرورزشی احسان روزبهانی، یوسف كرمی و حامد پورطالب در فیلم زندگی هنری جمشید هاشمپور ایفای نقش كردند. این فیلم كوتاه اولین اثر مستقل ارشا اقدسی، بدلكار سینمای ایران، است كه برای جشنواره حافظ ساخته شد اما به عنوان فیلم منتخب در جشنواره معتبر جیپور هندوستان به نمایش درآمد. ارشا اقدسی، كارگردان این فیلم كوتاه كه هماكنون برای شركت در مراسم افتتاحیه این جشنواره در هندوستان به سر میبرد، قبل از اینكه به این سفر برود در گفتوگوی صمیمی با خبرورزشی درباره جشنواره معتبر جیپور هندوستان، چگونگی ورودش به بدلكاری و پیشینه ورزشیاش حرف زد.

شنیدن حرفهای بدلكار ایرانی كه كارهای شگفتانگیزی در طول زندگیاش كرده خالی از لطف نیست. گفتوگوی خواندنی خبرورزشی با ارشا اقدسی را از دست ندهید.

* درباره فیلمی كه به جشنواره ارسال شد حرف میزنید.

كل كار را در یك روز فیلمبرداری و صداگذاری و ادیت كردم؛ یعنی ادیتش شاید 6 ساعت طول كشید. این كلیپ كوتاه اولین كاری بود كه خودم رسماً كارگردانی كردم و البته اولین كاری بود كه با سه قهرمان جهان كار میكردم. برای این كلیپ احسان روزبهانی، یوسف كرمی و حامد پورطالب در كنار من حضور داشتند.

* كار كردن با سه قهرمان كه كارشان بازیگری نیست، در این زمان كم سخت نبود؟

با وجود اینكه ویدئو در فرصتی بسیار كوتاه و با سرعت بالا ساخته شد، هر سه ورزشكار خوب كشورمان با اخلاق و خوب پای كار ماندند و من واقعاً از آنها ممنونم و از حضورشان هم خوشحالم، چون آنها نیز آقای هاشمپور را دوست داشتند و به عشق ایشان كار انجام دادند.

* بازخورد این فیلم در خانواده هاشمپور چطور بود؟

بعد از اجرا از خانواده آقای هاشمپور نظرشان را پرسیدم. خیلی خوششان آمده بود. دیگر دوستان هم به من خیلی لطف داشتند و خوشحالم كه از اولین كارم كه با وقت كمی ساختم، همه سینماییها مثل آقای قریبیان، آقای معلم و... استقبال كردند و آن را دوست داشتند.

* واكنش خود استاد هاشمپور چطور بود؟

وقتی ایشان فیلم را دید و در پشت صحنه با هم صحبت كردیم، خیلی از كار تعریف كردند و من فكر میكردم همه چیز تمام شد. همه راضی بودند اما چند روز پیش تلفنم زنگ خورد و دیدم كه آقای هاشمپور است و شخصاً از من به خاطر كلیپ تشكر كرد.

* مراسم افتتاحیه جشنواره چطور بود؟

در مراسم افتتاحیه پس از اینكه درباره كسوت استاد هاشمپور صحبت كردم حاضران به پاس احترام به شخصیت استاد هاشمپور ایستادند و كف زدند، ضمن اینكه در خاتمه به من دیپلم دادند.

* كودكی ارشا چطور بود، بچه شر یا آرام؟

خیلی شیطانی میكردم ولی اذیت نمیكردم. درسم خوب بود. برای خودم همیشه گروه داشتم. یكسری بچهها با من بودند و با هم بازی میكردیم. ما دیوانهها همدیگر را راحت پیدا میكنیم. زود به هم برمیخوریم.

* رشته ورزشی خاصی كار كردید؟

من سه سال مربی آیكیدو بودم و باشگاه آیكیدو داشتم. به صورت اتفاقی با بدلكاری آشنا شدم. قبل از آن كارتینگ به صورت حرفهای كار میكردم. به صورت تفریحی در سنگنوردی، اسبسواری، كمانگیری روی اسب، چتربازی، سقوط آزاد، بیس جامپینگ، كار با طناب، پاركور و ورزشهای رزمی فعالیت كردهام ولی ورزش اصلی من كاراته بود. 4 سالم بود كه با دیدن فیلمهای بروسلی و جكیچان عاشق كاراته شدم. 9 سال كیوكوشین كار كردم. بعد رفتم آیكیدو كه دنیای من را عوض كرد. در دورهای كه به خاطر از دست دادن پدرم، ضربه روحی بدی خوردم اما با آیكیدو خودم را پیدا كردم.

* تمایل به ساخت فیلم اكشن ندارید؟

ایران پتانسیل ساخت فیلم اكشن دارد اما از دهه 70، یعنی بعد از استاد جمشید هاشمپور دیگر اكشن نداریم. چراكه نتوانستیم در این فاصله قهرمانسازی كنیم، در حالی كه در ایران از نظر تكنیك و پتانسیل چیزی كم نداریم و خیلی راحت میشود فیلم اكشن ساخت. خود من به فكر ساخت فیلم اكشن هستم ولی اگر تهیهكنندهها برای ساخت فیلمهای اكشن پیشقدم شوند، زودتر بازدهی میدهد اما آنها ریسك نمیكنند و به چنین ژانر سختی ورود نمیكنند.

* ژانر اكشن، ژانر سختی است؟

بله ولی مخاطب زیادی دارد و مردم منتظر دیدن یك فیلم اكشن با استانداردهای بالا هستند اگر تهیهكنندهها جرأت كنند و وارد چنین عرصهای شوند مطمئن هستم موفق میشوند.

* در صعودهایتان، از پرچم و یا مچبند ایران استفاده میكنید، دلیل خاصی دارد؟

هر وقت كه میخواهم كار بزرگی انجام بدهم مچبند ایران میبندم تا در كشورهای دیگر بگویند این ایرانی است. در مسكو پرچم كشورمان دستمان بود، داخل شهر میرفتیم، صدها موتورسوار جلو حركت میكردند و یك كاروان ماشین پشت سرمان بود. كاروان عظیمی كه ما آخرش را ندیدیم. در میدان اصلی مسكو با پرچم مقدس كشورمان ایستادیم، ملت با ما عكس میانداختند. به كشته شدگان جنگ سرد ادای احترام كردیم. یك درخت صلح از طرف ایران كاشتیم كه به اسم كشورمان بود و به روسی نوشته بود تیم ما معركه بود.

* هنگام بدلكاری مصدوم شدهاید؟

خدا را شكر تا الان برای ما هیچگونه اتفاقی در بدلكاری نیفتاده اما این رشته در همه جای دنیا با بهترین امكانات هم خطرناك است و شاید سانحهای رخ بدهد. كما اینكه چند نفر از بهترین بدلكارهای فیلمهای خوب برایشان اتفاق كوچك و بزرگ افتاده و مجبور به كنارهگیری شدند.

* از آشنایی با پیمان ابدی بگویید.

همان روزهای اول كه شروع به آموزش كرد، در شهرك غرب بنری دیدم كه نوشته بود آموزش بدلكاری، دوست داشتم بروم سمت ورزشهای مهیج و پرهیجان، برایم مهم نبود چه باشد. زنگ زدم، گفت جمعه اولین جلسهمان است. جمعه رفتم. از من تست گرفت كه برایم خیلی ساده بود. بعد گفت جلسه بعد هم بیا. جلسه بعدی كه رفتم تا رسیدم به صورت ناگهانی تیشرتی پرت كرد سمت من. تیشرت را كه گرفتم دیوانه حركتش شدم.

* پیمان در آلمان بدلكار سریال كبرا 11 بود؟

پیمان در شركت اكشن كانسپت كار میكرد. كبرا 11 یكی از محصولات اكشن كانسپت بود. گروه اكشن كانسپت یك گروه فوقالعاده بزرگ است. این كمپانی دو هلیكوپتر دارد كه با آن اكشن كانسپت مانور میدهد. لوپ نمیزند ولی مانور میزند. چون هلیكوپتری كه لوپ میزند هلیكوپتر ردبول است كه خلبان پیری دارد كه در جیمزباند هم همان هلیكوپتر را آمدند رنگ زدند و با آن حركت زدند چون هلیكوپتر خاصی است. هركس آنجا متخصص كاری است، پیمان متخصص پرش ارتفاع بود ولی كارهای دیگر هم میكرد اما تخصص ویژهاش كه او را بین بقیه متمایز و سرشناس میكرد، پرش ارتفاع بود.

* پرش با چتر هم داشتید؟

پرش از هواپیما انجام میدهم. یكسری مسابقه پرش هم بود كه از ایران فقط من و خانم احمدی دعوت شدیم. یك همایش بیس جامپ در تركیه بود كه ما در یك دره 280 متری میپریدیم. با یك زیپ لاین به وسط دره میرفتیم روی یك بسكت میایستادیم و از روی آن میپریدیم. داخل رودخانه هم فرود میآمدیم.

* چند متری زمین چترتان را میكشید؟

من 8 ثانیه سقوط كردم یعنی چیزی حدود 200 متر پایین رفتم بعد چتر را كشیدم. حدود 60 متر به زمین مانده بود چترم را باز كردم. 60 متر در آن سرعت هیچی نیست به اندازه یك عطسه است. متأسفانه پشت سری من كه بدلكار آمریكایی بود سقوط كرد و مرد.

* جایگاه بدلكاری ایران در چه سطحی قرار دارد؟

صنف ما باید تفكیك شود، الان صنف ما یكجورهایی در دسته هنرورها قرار دارد. اگر بشود یك صنف مستقل بدلكاری ایجاد شود و بعد از آن در جشنوارههای مختلف به بدلكارها هم جایزه بدهند، اتفاقی است كه در شأن جایگاه بدلكاری است. 

* بدلكاریات را مدیون چه كسی هستی؟

رامبد جوان، اگر او نبود من بدلكار نمیشدم. من دو سالی میشد كه از گروه پیمان ابدی جدا شده بودم بعد از جداییام رامبد جوان اجازه داد كه در كارهای او بدلكاری كنم در واقع او به من اعتماد كرد اما من در همان كار دچار آسیبدیدگی شدم به طوری كه دستم شكست و روحیهام را از دست دادم اما در همان حال كه دستم در گچ بود رامبد جوان به من گفت كه در یك تیزر برای او كار كنم با وجود شكستگی دستم آن كار را پذیرفتم و آن را به اتمام رساندم میتوانم بگویم كه بعد از آن كار من دوباره زنده شدم و سپس در یك تئاتر كار كردم و آن برای اولین بار بود كه در یك كار بدلكاری میكردم.

* چه مشكلاتی سر راه بدلكاران وجود دارد؟

مشكل كه زیاد است اما من به نوبه خودم سعی میكنم این موانع را بردارم اما عمده مشكل ما نداشتن محل تمرین اختصاصی است و در این راه مسئولان ورزشی خیلی راحت میتوانند سالن یا مكان تمرینی اختصاصی در اختیارمان بگذارند تا در فضایی تخصصی به آموزش جوانان بپردازیم.

* آیا در بخش بانوان هم بدلكار دارید؟

بله، خوشبختانه علاقهمندان زیادی برای آموزش میآیند. یكی از شاگردانم جزو بهترین بدلكاران دنیاست كه هماكنون در آمریكا بهسر میبرد و با یكی از بهترین كمپانیهای فیلمبرداری همكاری دارد. او مشغول فراگیری جدیدترین متدهای آموزشی است تا پس از اینكه به ایران بازگشت، تجربیات جدیدش را در اختیار جوانان ایرانی بگذارد.

* نگاه سینماگران به حرفه شما چگونه است؟

هر فردی نگاه شخصی خودش را دارد كه برای من قابل احترام است، حالا فرقی نمیكند كه این دیدگاه خوب یا بد باشد، چون من هدف مهمتری دارم، اگرچه برخوردشان خیلی مناسب نیست اما در درون ما عشق به ایران است و به همین دلیل همه برخوردها را به عشق ایران و ایرانی به جان میخریم. 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی