1-سؤالی كه تا امروز، یا مطرح نشده یا پاسخ درستی نیافته این است: ... آقای منصوریان! برای آینده كاری خود، برای فردای حرفهای خود، چه تصویری داری و كدام مسیر را ترجیح میدهی؟
و نیز باید از آقای باهوش كه در عرصه زندگی شطرنجباز ماهری است پرسید: ... تا امروز چه كردهای؟ در امتداد خواستههای آرمانیات گام برداشتهای یا چه؟ گامهایت را از سر ارادهای به نظم درآمده و منظم، یكی پس از دیگری روی زمین گذاردهای یا همینطور «هپلمپو» و به شكل چپاندرقیچی، پیش رفتهای كه گاهی هم پیش نرفتهای و پسروی هم كردهای! مثل بازی آخر با استقلال خوزستان! نمایش كاملی از هرج و مرج تاكتیكی!
2- استقلال امروز هم كاری دارد سخت و دشوار! روبهرو شدن با فوتبال آبادانی، همیشه كاری بوده است صعب! همیشه نمایشی از آب درآمده است دیدنی! گویی كه روح پرویز دهداری، فاروق فتاحی، منوچهر سالیا، برادران چرومی، حمید برمكی و نیز محمود زارع، برای راهاندازی بازی جم آبادان و كارگر آبادان كوچهها و پسكوچههای «بوآرده» را به جنبش درآوردهاند!
پیكار قدیمی استقلال و تیمهای آبادانی، عطر و بوی خاصی دارد! چراكه آبادان فوتبال خود و مخصوص به آبادان را دارد! فوتبال هنری! فوتبال نمایشی! فوتبالی برای كور كردن چشم ما!
تیم نادر دستنشان، نشانی از این دست بازیها نداشت! آیا فیروز كریمی، نمای فوتبال آبادانی را به فوتبال آبادان برمیگرداند؟ آیا پاسهای كوتاه و دریبلهای ریز، یاد اسماعیل كشتكار، برزگری، قاسمپور، نظری، هیربد و علیزاده را زنده میكند؟ فوتبال آبادان به شدت محتاج این سبك از بازی و از زندگی است!
3- نقطه مقابل فوتبال آبادانی كه سخت مدیون پرویز دهداری و جم آبادان بود و حالا، حالا هم هست! در شمال ایران تلاش ماجور و سعی مشكور بهمن صالحنیا را زنده به عشق مردم انزلی میبینیم! تیم گیلی كه چندی شد شیلات و الان حدود 50 سال است كه نام عزیزی دارد: ... ملوان!
ملوان این روزها، خوب از دریای توفنده فوتبال شمال با شیوه شمالیاش ماهی میگیرد! بچههای مایلیكهن- كه حالا تماماً به سبك او، فوتبالی پیكارجویانه را بازی میكنند- بردهای یك- صفر، یك- صفر خود را ادامه میدهند! ملوان و مایلیكهن، هم از قدرت جوانی برخوردارند، هم از فوتبال متكی به شعور! ملوان هم زیبایی رفتار دارد و هم اقتدار تحلیل ارادهاش بر حریف! ملوان با 39 امتیاز، هم از سپیدرود پیش افتاده است، هم از همه مدعیان دیگر! لیگ یك منظم و مرتب پیش میرود!
یك سؤال از سازمان لیگ
روزهای پنجشنبه و روزهای جمعه چرا از تقویم لیگ خارج شدهاند؟ روزهای پنجشنبه و روزهای جمعه چرا نباید مسابقه داد؟ این حكم را چه كسی رانده و لازمالاجرایش كرده؟
چرا وسط هفته میشود اما جمعهها و پنجشنبهها نباید بشود؟ حاكم این رأی غریب و عجیب كیست و دلایلش در این خواستاندیشی كدام است؟
