به گزارش روزنامه خبرورزشی او كه به گفته دوستان و همدورهایهایش یكی از شوخ و شادترین كشتیگیران و ملیپوشان بود، اكنون در بستر بیماری، دوران درمان را سپری میكند.

دختری پروانه شمع وجود پدر

بعد از درگذشت همسر مهربانش، در كنار بیماری جسمی، شرایط روحی او نیز غیرعادی شده و تحمل آن داغ برایش سنگین بود اما دختر صبور و نگرانش، مثل یك پروانه دور شمع وجود پدر بیمارش میگردد تا تحمل این بیماری برای پدر قابل تحمل شود. به همت احمد عرب یكی از زحمتكشان بیادعای كشتی و مرد محبوب و مورد اعتماد پیشكسوتان، بعضی از نامداران و بزرگان و پیشكسوتان به عیادت دوست قدیمی خود رفتند. هم دیدارها تازه شد و هم با ذكر خاطرات شیرین گذشته، لحظاتی لبخند را روی لبان شوخترین كشتیگیر سالهای ماضی و خانوادهاش نشاندند.

بارندگی و غیبت پهلوان عباس زندی

هر چند قرار بود استاد عباس زندی، مربی جهان پهلوان تختی در تیم ملی و پهلوان دارای بازوبند و صاحب زنگ نیز در این عیادت حضور داشته باشد، ولی گویا هوای بارانی تهران باعث شد تا علی زندی نتواند پدر را به عیادت رضا قلیچخانی بیاورد اما عبدا... موحد كه چند روز دیگر باید تهران را ترك و نزد خانوادهاش بازگردد، از فرصت استفاده كرده و به عیادت دوست قدیمی خود رفت. حسین ملاقاسمی هم خودش را به این جمع دوستانه رساند تا در كنار عبدا... موحد، احمد عرب، فرجی عبدالملكی، علی بتوئی و مسعود علیزاده دقایقی را به ذكر خاطرات خوش گذشته بپردازند.

ملاقاسمی: بدشانس نبود، بیشتر مدال میگرفت

ملاقاسمی میگفت: رضا قلیچخانی هم در كشتی آزاد خیلی خوب كشتی میگرفت و هم در كشتی فرنگی، او چون پشت سر ابراهیم سیفپور، كشتیگیر آماده آن روزها قرار گرفته و شرایط برای كسب مدال كشتی آزاد برایش فراهم نشد، ولی در كشتی فرنگی هم اگرچه میتوانست بیشتر مدال بگیرد ولی با بدشانسی فقط یك برنز گرفت. قلیچخانی و سیفپور و سرداری 3 تا رقیب و حریف جدی برای هم بودند كه سیفپور از این دو تا زرنگتر بود و موفق شد در كشتی آزاد مدالآوری و افتخارآفرینی كند.

قرص خوابآور به مرحوم حاج فعلی

ملاقاسمی تعریف میكرد كه هیچكس از شوخیها و شیطنتهای آقارضا قلیچخانی در امان نبود. یك بار قبل از شروع مسابقه به مرحوم حاج فعلی قرص خوابآور داده بود و وقتی میخواست بچهها را كوچ كند، چرت میزد و میگفت بچهها من چرا اینجوری شدم؟!