نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

سوشا مکانی ؛ دروازه‌بان سابق تیم ملی ایران و سوژه‌ی محبوب رسانه‌ها برای جنجال سازی؛ جنجال‌هایی که سوشا می‌گوید بسیاری از آن‌ها واقعیت ندارند؛ اینکه «سوشا مکانی در زندان اوین خودکشی کرده است»،اینکه «در اردوی تیم ملی به سمت بیرانوند نمکدان پرت کرده است» و..، با این‌حال سوشا می‌گوید همه آن‌ها را بخشیده.

از فوتبال در آزادی تا والیبال در اوین

مکانی در این مصاحبه ویدئویی با زاویه بسته در سرویس3 میگوید بازیکنان فوتبال ایران باید از راه تبلیغات کسب درآمد کنند، از جنجالها درباره لباس پوشیدن و شلوار معروفش حرف میزند، از روزهای بازداشتش در زندان اوین تعریف میکند، علاقهاش به امیر تتلو را بیان میکند و میگوید «تتلو مال خودمان است»، از مشت و لگدهایش به سمت حنیف عمرانزاده و پاره کردن عکسهای علی دایی هم میگوید و اینکه هیچگاه به فوتبال باشگاهی ایران باز نخواهد گشت، اگرچه تا همیشه عاشق و هوادار پرسپولیس میماند.

مکانی پس از محرومیت بهخاطر انتشار عکسش با شلواری که به شلوار «باب اسفنجی» معروف شد، ترجیح داد فوتبالش را در اروپا دنبال کند و در ایران نماند. خودش میگوید اجباری در کار نبوده، اما قصد نداشته «مثل بعضیها لابی کند» و از کمیته اخلاق بخواهد که او را ببخشند؛ «رفتنم دلایل مختلفی داشت ولی تصمیم گرفته بودم از فوتبال ایران بروم. با برانکو و پانادیچ مشورت کردم و وقتی تیم نروژی تضمین کرد که بازی خواهم کرد، به این تیم پیوستم. من عاشق تیم ملی ایران هستم، همینطور عاشق پرسپولیسم. ولی دیگر دوست ندارم برای بازی باشگاهی به ایران برگردم. میخواهم در فوتبال اروپا پیشرفت کنم. اتفاقات مثبتی در حال وقوع است که میتوانم چند سال آیندهام را به بهترین نحو در فوتبال اروپا ادامه بدهم».

سوشا اما درباره جنجالهای بهوجود آمده بر سر لباس پوشیدنش حرفهای بیشتری برای گفتن دارد؛ «شما نمیتوانید قانونی پیدا کنید که یک نفر را به خاطر یک شلوار محروم کنند. در صورتی که در حکمی که به من دادند نوشتند بهخاطر پوشش نامناسب و هیچکس هم نمیتواند بگوید بخاطر چیز دیگری بوده است، چون حکم را دارم. اما میشود تصویر فرهنگ اجتماعی را برای من بکشید که من از کجا باید الگوبرداری کنم؟ الگویی وجود ندارد. 85 تا 90 درصد مردم ما نمیدانند چه چیزی بپوشند». از سوشا میپرسیم آیا او خود الگویی برای جوانان محسوب نمیشود؟ پاسخ میدهد «بله الگو هستم. اما مثلاً من چرا باید از لباس پوشیدن مهدی مهدویکیا الگوبرداری کنم؟ خب از پشتکارش الگوبرداری میکنم. شاید مهدی خارج از ایران دوست داشته باشد با شلوارک بگردد، چه ایرادی دارد؟ اگر کسی میخواهد از من الگوبرداری کند، از برگشت دوبارهام به فوتبال پس از تحمل سختیها الگوبرداری کند. اگر در لباس پوشیدن خوب نیستم و کسی نمیپسندد، خب الگوبرداری نکند. برود از یک نفر دیگر الگوبرداری کند».

اشتیاق سوشا برای «شیکپوشی» و خرید برندهای گرانقیمت هم چیزی نیست که او منکرش باشد؛ «دوست دارم چیزی بپوشم که تن هر کسی نباشد. خب مسلماً انگشتنما هم میشوم و میپرسند این را از کجا آوردهای؟ دوست دارم از برندهایی استفاده کنم که به هر دلیلی در ایران خیلی کم از آنها استفاده میکنند. برندهایی که شاید نمایندگیهایشان تا 20-30 سال دیگر هم به ایران نیایند. چیزی که من میپوشم شاید 10 سال دیگر در ایران مد شود. از برندی کفش میخرم که ارزانترین کفشش 4 میلیون تومان است. دوست دارم حتما برند قوی بپوشم نه برند عادی. خدا را شکر از خودم راضی هستم». اما شلوار معروف به شلوار «باب اسفنجی» از کجا آمد و چرا سوشا آن را به تن کرد تا برای مدتها عکسش به سوژهی شبکههای اجتماعی تبدیل شود؟ «شلوارم باب اسفنجی نبود. شلواری بود از یک برند معروف در دنیا که مطمئناً هر کسی نمیتواند آن را بپوشد. من این شلوار را تن خیلی از بزرگان هنر دنیا دیدهام که اگر اسمشان را به زبان بیاورم باور نمیکنید. عکسهایشان هم وجود دارد».

دروازهبان سابق پرسپولیس در مصاحبه جنجالیاش با «زاویه بسته» از روزهایی میگوید که در زندان اوین بازداشت بوده و مشغول والیبال بازی با سایر زندانیان. هر روز اخبار تازهای دربارهی او صفحهی اول روزنامهها را پر میکرد، اما به گفته خودش بسیاری از این اخبار واقعیت نداشتند؛ «چند شب در اوین بازداشت بودم و باید بگویم رفتارشان با من واقعاً عالی بود. آنجا یک زمین والیبال بود و من هم که خیلی به والیبال علاقه دارم کل وقتم را والیبال بازی میکردم. بچههای بند 3 و 4 با هم کری داشتند و دنبال من هم میآمدند که والیبال بازی کنیم. اینطور خودم را سرگرم میکردم. کسی از من چیزی نمیپرسید، چون همه افراد روزنامهها را میخواندند و اخبار میرسید. یک روز نوشتند سوشا مکانی در زندان اوین خودکشی کرد. من رفتم والیبال و برگشتم، یکی از بچهها آمد گفت این را خواندی؟ خندیدم و گفتم بله. خب چیزی نمیتوانستم بگویم. آنجا همه من را میشناختند، چون هر روز صفحه اول روزنامهها بودم».

در آستانهی دربی پرسپولیس و استقلال، از سوشا درباره درگیریاش با حنیف عمرانزاده دوست قدیمیاش در دربی هشتادم میپرسیم. پاسخ میدهد «حنیف را خوب میشناسم و میدانم آن روز تحت فشار بود. همه در باشگاه استقلال تحت فشار بودند. بالآخره باخت در دربی خیلی سنگین است. ولی اگر مشتهایمان به هم میخورد هم اشکالی نداشت، راه دوری نمیرفت». او ماجرای درگیری و پرتاب نمکدان به سمت علیرضا بیرانوند در اردوی تیم ملی را هم به کل رد میکند؛ «این چیزها وجود خارجی ندارد. صرفاً چند جمله بین ما رد و بدل شد و هیچ چیز خاصی نبود. فکر میکنید در تیم کارلوس کیروش میتوانید همچین کاری کنید و باز هم جایی در تیم داشته باشید؟ چنین چیزی با عقل جور در نمیآید».

در بخشهای دیگر مصاحبه جذاب سوشا مکانی با «زاویه بسته» هم میتوانید حرفهای او دربارهی ضرورت ورود بازیکنان ایرانی به عرصهی تبلیغات، نظرش در مورد قلیان کشیدن، خواننده محبوبش، امیر تتلو که او را «مال خودمان» میداند، دوران کابوسوار فوتبالی، بازگشت دوبارهاش به فوتبال و.. را بشونید.

گفت و گوی ویدئویی با سوشا مکانی را از دست ندهید.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی