این اولین سؤالی است كه بعد از یك ساعت گشت درون شهری در كرمانشاه به ذهن میرسد... كرمانشاه آخر هفتهای كه گذشت، تبدیل به قلب كشتی دنیا شده بود، با مردمی مهربان كه مهماننوازی را از روی ویژگی آنها كشف كردهاند، با كاسبانی باخدا كه میدیدند غریبهای اما نه غذای رستوران، نه نان برنجی شهرشان و نه هیچ جنس دیگری را بالاتر از قیمت محاسبه نمیكردند و مسئولانی دلسوز كه بلدند سه میلیارد برای میزبانی جام جهانی كشتی هزینه كنند اما نمیدانیم چرا در شهرشان چند پروژه نیمهكاره مانده و در فرودگاهشان اتومبیل لوكس برای پذیرایی از مهمان خارجی نیست...
كشتی در كرمانشاه، فراتر از یك ورزش، یك عشق است. در این شهر بومی ایران، ورزش ملی ایران در سالن خلاصه نمیشود و مردم در هر پاتوق و محفلی از كشتی حرف میزنند اما آیا همانطور كه كشتی برای كرمانشاه یك عشق است، مردم كرمانشاه هم برای مسئولان این شهر و دیار «عشق» هستند؟ دوست داریم نوبت بعد كه به كرمانشاه میرویم، پروژههای نیمهتمام آن را تمامشده ببینیم و در شهر هم مثل سالن كشتی روی لب همه لبخند باشد. در كرمانشاه به رفتار مردم این شهر كه به مهمانان ایرانی و خارجی احترام گذاشتند، افتخار كردیم اما كمبودهای این شهر بومی كه به چشم كشتیگیران آمریكا و روس هم آمد، خوشایندمان نبود... به كرمانشاه باید بیشتر رسید.
*سردبیر ورزشی خبرگزاری میزان