۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

دروازه‌بان‌ها دنياي متفاوتي در مقايسه با ساير بازيكنان دارند، ظاهراً عصبي و گاهي خشن اما اكثر مربيان فوتبال هم مي‌گويند گلرها انسان‌هايي مهربان هستند كه به دليل سنگيني تمرينات گاهي از كوره درمي‌روند اما در كل آدم‌هاي خوبي هستند.

رحمتی: از عصباني شدن‌هايم خوشم نمي‌آيد

به گزارش خبر ورزشی، با سيدمهدي رحمتي يك مصاحبه مفصل انجام داديم و از او خواستيم از واژههاي شاد و توأم با شوخي استفاده كند تا آن روي سكه را هم ببينيم و اين تصور كه خشك است و خشن، از بين برود. رحمتي جدا از بحث فني، انساني است كه روزهايي سخت را پشت سر گذاشته و خودساخته رشد كرده و در اين فوتبال امثال او به هرجا برسند، حقشان است.

* مصاحبه ما نميتواند صرفاً درباره نوروز باشد. اولين سؤالي كه الان به ذهنم رسيد، به رفتار و گفتارت در اسفندماه چند سال گذشته مربوط ميشود. چرا مهدي رحمتي هميشه در اسفندماه عصبي ميشود و تند صحبت ميكند؟

صبر هر آدمي يك جايي لبريز ميشود. من هم يك آدم هستم و خيلي مسائل را به قول معروف ميريزم توي دلم اما 3، 4 مرتبه آخر سالي كمي خودم را تخليه كردم تا براي عيد و سال نو دلم پر نباشد. (خنده)

* شده بعداً پيش خودت بگويي كاش آن حرفها را نزده بودم؟

وقتي آرامتر شدم، پيش خودم گفتم ميتوانستم از كلمات ديگري استفاده كنم. بالاخره در عصبانيت صحبت كردن، با گفتن حرفها در آرامش متفاوت است.

* براي اسفند سال 95 هم اعتراضت به كميته انضباطي را داشتي!

اگر احكام عادلانه بود، هيچ حرفي نميزدم. اول سال مرا محروم كردند در حالي كه نه حرف زشتي زده بودم، نه دستم كسي را لمس كرد. بعد منت هم سرم گذاشتند و گفتند يك جلسهاش را برايت تعليق كرديم، در حالي كه سزاوار محروميت نبودم تا رسيديم به شهرآورد، اسمش شهرآورد است، حساسيت دارد و براي هر دو تيم مهم است. اگر داور گل دوم پرسپوليس را خطا اعلام ميكرد، بحث ادامه نمييافت. سيدجلال دويد سمت توپ تا بازي را سريع شروع كنند، من هم رفتم جلوي توپ ايستادم تا بازيكنان تيمم و جوانترها از شوك خارج شوند. جلال سُر خورد، داور به من كارت قرمز داد! مگر كاري كردم كه كارت زرد دوم را بگيرم؟ عدالت حكم ميكرد كارت زرد دوم من باطل شود، نشد! ايرادي ندارد پس محروميت به چه علت لحاظ شد؟ فيلم بازي كه نشان ميداد سيدجلال سُر خورد پس چرا مرا محروم كردند؟

* تو و جلال حسيني خيلي صميمي بوديد و حالا از هم كدورت هم داريد. دوستي چند ساله شما پايان يافت يا بازسازي ميشود؟

آدم شيشه كثيف رو پاك ميكنه، حالش خوب ميشه، ببين دلو پاك كن چي ميشه! من كدورتي ندارم، او به عنوان كاپيتان پرسپوليس روي تيمش تعصب داشت و ميخواست مانع باخت شود، همانطور كه من براي بردن استقلال هرچه در توانم بود، گذاشتم. محروميت حقم نبود اما استقلال برنده شد و دل هواداران تيمم شاد. همه ما در طول زندگي هم بدي ديدهايم، هم بدي كردهايم و مغزمان فقط آنچه به نفع خودمان است را سيو ميكند و كاري كه در حق ديگران انجام ميدهيم را ديليت! اميدوارم در خلوت خودمان متوجه خوبيها و بديها بشويم.

* ليست دوستانت در روزهاي پاياني سال 95 بيشتر از سال قبل در همين ايام شده يا كمتر؟

قطعاً بيشتر.

* از عكسهايي كه از شما خارج از محيط زمين چمن گرفته ميشود، اكثراً مشغول صحبت كردن با موبايل هستي. ميتواني بگويي در روز چند ساعت با موبايل صحبت ميكني؟

من كمي رفيقباز هستم (خنده) تيم ببرد 500، 600 نفر تبريك ميگويند، نتيجه نگيرد، باز كلي تماس كه ناراحت نباش و خلاصه كلام دوستانم نسبت به من محبت دارند ولي من فرصت لازم را براي جبران لطف آنها ندارم و خوشبختانه شرايطم را درك ميكنند.

* چند خط موبايل داري؟

بعضي روزها كه ميخواهم در تنهايي خودم باشم، گوشيام را خاموش ميكنم و اگر از منزل خارج شوم، يك شماره بخصوص را برميدارم تا اگر از منزل كاري داشتند، بتوانند پيدايم كنند. يك روزهايي هم دو تا موبايل دستم است تا صحبت كنم.

* حالا چرا دو تا؟

وقتي يك نفر از دوستانم دارد با من صحبت ميكند، نميتوانم به او بگويم قطع كن چون بايد الان زنگ بزنم و به عنوان مثال آدرس بگيرم. از خط ديگر به عنوان يار كمكي (خنده) بهره ميبرم.

* شده رفيقي به تو بگويد عوض شدهاي؟

پيش آمده كه صبح تمرين داشتهام، خسته رفتهام منزل ناهار چند تا تماس ناموفق روي گوشي ديدهام، به خودم گفتهام تو مسير تمرين زنگ ميزنم ولي تا سوار ماشين شدهام، يكي ديگر از دوستان تماس گرفته مشغول صحبت به تمرين رسيدهام و بعد فراموش كردهام به تماسهاي صبح رسيدگي كنم و دوستي دلخور شده است. ولي در كل هركدام از رفقا 2 ساعت كنارم باشد، شرايطم را درك ميكند و ديگر دلخور نميشود.

* شنيدهاي خم كردن گردن براي نگاه كردن به گوشي، وزني معادل 27 كيلوگرم فشار به گردن وارد ميكند؟

نميدانم اين دانشمندان زماني كه صبح تا شب مجبور بوديم سرمان را براي خواندن و نوشتن درس خم كنيم، كجا بودند. (خنده).

* چند تا گوشي موبايل از دستت افتاده و شكسته؟

يعني كافيه يك روز قاب موبايل نيندازم، جاذبه زمين 10 برابر شده و حداقل 4، 5 تا گوشيام شكسته است.

* حضور در فضاي مجازي را چقدر دوست داري؟

به همين اندازه كه فعال هستم!

* چرا بخشي كه مردم ميتوانند زير پست شما كامنت بگذارند را بستهايد؟

چون هزار يا دوهزار نفر هستند كه بخش كامنتها را محل تخليه عقدههايشان ميدانند. نه در پيج من، در پيج رونالدو و مسي هم ميبينيد اين هموطنان هميشه در صحنه فضاي مجازي از چه عباراتي استفاده ميكنند و باعث تنش و ناراحتي سايرين ميشوند. واقعاً آدم ميماند اينها چه لقمهاي خوردهاند كه به خانواده هر شخصي با هر مليتي توهين ميكنند. ندانستن، عيب نيست، نفهميدن هم عيب نيست ولي ندانسته و نفهميده در مورد چيزي اظهارنظر كردن، كار روزمره اين دسته افراد است.

* سال 95 برايت چطور گذشت؟

سال كه چه عرض كنم، قديمها 3، 4 سال طول ميكشيد تا يك سال را سپري كنيم. الان نهايتاً 3 ماهه، سال تمام ميشود و به قولي سرعت گذر زمان منطقي به نظر نميآيد. سال 95 برايم روزهاي خوب و تلخ داشت، هرچند با چيزي كه فكر ميكردم و دوست داشتم، تفاوتهايي داشت ولي خدا را شكر يك سال ديگر هم از عمرم رفت.

* دوست داري چند سال عمر كني؟

همانقدر كه تقديرم باشد، كفايت ميكند.

* به مرگ فكر ميكني؟

هر آدمي به مرگ فكر ميكند. در سال نميدانم 40 يا 50 بار يا كمي بيشتر ميروم بهشت زهرا (س) براي مراسم مختلف. قطعاً زياد به مرگ فكر ميكنم.

* قطعه نامآوران جايي است كه زياد ميروي. موضوع خاصي در اين قطعه نظرت را جلب كرده است؟

يك طرف اين قطعه نوجواناني كه به علت مرگ مغزي اهداي عضو كردهاند، خاكسپاري ميشوند. ديدن شيون خانواده آنها يك حس خاصي دارد. عزيزشان فوت شده و رضايت دادهاند چند عضو مثل قلب، كبد، كليه، قرنيه چشم و... از بدن جوانشان جدا شود. در سوي ديگر اين قطعه بزرگاني خاك شدهاند كه افتخارات زيادي كسب كردهاند. امسال درگذشت منصورخان پورحيدري ضايعه بزرگي براي جامعه ورزش و به خصوص خانواده بزرگ استقلال بود. يك موضوعي كه خيلي برايم دلچسب است و عادي نشده، مزار ناصرخان حجازي است. در هر روز و هر ساعتي از سال به قطعه نامآوران رفتهام، سنگ مزار ايشان تميز بود و با گل تازه تزئين شده.

* اهل كتاب خواندن هستي؟

 قبلاً براي علي و حالا براي عطا كتاب داستان ميخوانم. (خنده شديد).

* تفاوت بچههاي دهه 60 و 70 چيست؟

يك دهه نودي دارم. در خانه ما همه آرام هستند، منجمله پسر بزرگم علي و عطا هنوز كوچك است كه تنها جايي برود يا مدرسه رفته باشد اما از ديوار راست بالا ميرود. چيزهايي را ميداند كه نسل ما دهه شصتيها تو دوره راهنمايي ميشنيديم. استعداد و انرژي دهه نوديها بالاست.

* شهرت خوب است يا دردسر؟

اولش خوب و شيرين است ولي بعد از چند سال براي خود آدم عادي ميشود و گاهي دردسرآفرين. آدم مشهور اعم از ورزشكار يا هنرمند خيلي جاها رنج ميكشد. مثلاً ميروي بهشت زهرا تا در مراسم خاكسپاري شركت كني، 400 نفر راهت را ميبندند كه عكس سلفي بگيرند. بگويي اينجا جايش نيست، دلخور ميشوند و زير لب حرف ناحسابي ميزنند. بخواهي بايستي، مراسم را از دست ميدهي و بقيه ميگويند احترام مجلس را نگه نميدارد. بخواهي با خانواده بروي جايي، جور درنميآيد و آنها اذيت ميشوند. براي يك قشر رفتن به شهر بازي، سينما، پارك و... ساده نيست.

* اهل ماشينبازي هستي؟

ماشين را دوست دارم اما اهل اينكه مدام اتومبيل عوض كنم، نيستم.

* تصادف بد داشتهاي؟

نه ولي تصادف بد ديدهام.

* توضيح ميدهي؟

سالي كه سپاهان بودم يك بار تو جاده قم - اصفهان يك پرايد جلويم چپ كرد و چند تا معلق زد. سريع پياده شدم و دويدم سمت پرايد، در عقب را به هر زوري بود باز كردم و دو نفر را بيرون كشيدم. در جلو را هم باز كردم و داشتم بغلدستي راننده را خارج ميكردم كه چشمم خورد به راننده و يك ميله كه وسط جمجمهاش را سوراخ كرده بود و خون ميپاشيد. 3 نفر زنده ماندند اما مجروح شدند تا امداد رسيد و به خودم آمدم، ديدم تمام لباسم قرمز است. صحنه وحشتناك و خيلي ناراحتكنندهاي بود.

* چقدر اهل شوخي هستي؟

با دوستان صميميام زياد شوخي ميكنم.

* ميگويند فوتباليستها شوخيهايشان زشت هم هست.

شوخي مؤدبانه داريم و شوخي بيادبي. اين مختص فوتباليستها نيست، در هر صنفي وجود دارد.

* چرا بچه مرفهها فوتباليست بزرگ نميشوند؟

فوتبال 90 دقيقهاي نيست كه ميتوان پاي تلويزيون ديد. بچه مرفه طبعاً سختي زيادي يا به قول معروف زجر نكشيده. 2 ساعت تمرين زير آفتاب تابستان با دماي 40 درجه يا 2 ساعت تمرين روي زمين پر از برف با دماي منفي صفر برايش قابل تحمل نيست و اين به معناي طعنه زدن به اين قشر نيست.

* دوست داشتي بچه مرفه بودي؟

نه!

* قبلاً در خاطراتت گفته بودي در 16 سالگي مسافركشي ميكردي؟

آره يادش بهخير، خط انقلاب- خانيآباد، ياغچيآباد، دربست هم نبود آن سالها چون كسي براي رفتن به جنوب شهر دربست نميگرفت (خنده). من اتومبيل پيكان پدرم را برميداشتم تا خرجي خودم را دربياورم. دوست داشتم استقلال مالي داشته باشم. دست و بال پدر خيلي باز نبود اما گرسنه همه نميمانديم.

* بدون گواهينامه گير پليس نميافتادي؟

قدم بلند بود و طوري هم تردد ميكردم كه توي چشم نباشم.

* پس خلاف ميكردي؟

خلاف من سنگين نبود (خنده).

* از كدام ويژگيات خوشت نميآيد؟

عصبي شدن.

* چرا كنترلش نميكني؟

بعضي وقتها نميتوانم.

* بابت همين نقطه ضعف كلي هم صدمه ديدهاي.

بله متأسفانه.

* در فضاي مجازي به خاطر همين عصبي شدن به تو انواع تهمتها هم زده شده است.

من هميني هستم كه ديدهايد. فيلم بازي نميكنم، وقتي عصبي شوم بروز ميدهم. چه كسي عصبي نميشود؟ چه كسي اشتباه نميكند؟ يكي از اخلاق بد اكثر ما ايرانيها قضاوت كردن ديگران است. مينشينيم و طرف را ميجويم؛ انگار نه انگار خودمان در زندگيمان اشتباه ميكنيم. فرياد ميكشيم، گناه ميكنيم. ميگوييم مرگ خوب است ولي براي همسايه! آيا يك بار ديدهايد ادعا كنم آدم خوبي هستم؟ نه من هم يكي مثل بقيه دچار اشتباه در گفتار يا رفتار ميشوم و هرگز خودم را عقل كل ندانسته و نميدانم. آدمي كه فكر كند همه چيز را ميفهمد بيشعور است. ميدانيد تعريف بيشعور از نگاه من چيست.

* جالب است بگويي!

وقتي آدم خودش را قلقلك بدهد مغزش درك ميكند كه كار خودش است و قلقلكش نميآيد، بيشعوري هم دقيقاً همينطور است و فرد نميفهمد شعور ندارد.

* خوشصحبت هستي؟

بستگي به روحيه و حوصلهام دارد.

* بهترين روز سال 95 برايت كدام روز بود؟

بعد از پايان بازي با السد قطر خيلي خوشحال بودم.

* بيشتر از برد مقابل پرسپوليس؟

براي من برد السد شيرين بود. شهرآورد هم مهم بود و حساسيت خودش را داشت.

* كدام فوتباليستها را با روحيه و شاد ميداني؟

زياد هستند ولي از بين دوستانم حنيف عمرانزاده و هاشم بيكزاده با انرژي هستند.

* راز محبوبيت هاشم ميان خود فوتباليستها چيست؟

همه ما آدمها به اصطلاح خرده شيشه داريم از يك درصد تا 99 درصد (خنده) ولي هاشم گِرمي خرده شيشه ندارد و همه دوستش دارند.

* برويم سراغ سؤالاتي درباره عيد، چند نوروز را خارج از ايران گذراندهاي؟

فكر كنم 3 تا عيد را ايران نبودهام، با سپاهان، استقلال و تيم ملي در اردو بودهام.

* با همبازيانت موقع سال تحويل دور هم جمع ميشديد؟

نه! هر كسي تو اتاق خودش بود.

* عيد 95 به همسر و فرزندانت عيدي چه دادي؟

مطابق هر سال از لاي قرآن پول نو برميدارند. بقيه نزديكان و دوستانم نيز پول متبرك عيدي ميگيرند.

* اسكناس 5 و 10 هزار توماني يا تراول؟

بستگي به شانس عيدي گيرنده هم دارد (خنده).

شده كسي دم عيد از تو حلاليت بطلبد؟

اصولاً در ايران همه خودشان را محق ميدانند و ساختار مغز اكثر ما جوري تربيت شده كه از گفتن (حق با شماست) هراس داريم!

* دوران نوجوانيات را به ياد داري؟

حافظهام يك وقتهايي عين كامپيوتر است و يك چيزهايي را اصلاً به خاطر نميآورم.

* تعطيلات عيدت در آن دوره چطور بود؟

يكي، دو سال را يادم هست چند روز رفتيم شمال يا تبريز.

* دَرست چطور بود؟

از نظر پدر و نزديكان عالي!

* يعني چه؟

زياد پاي درس و مشق نمينشستم اما معدلم از 17، 18 كمتر نميشد.

* ضعيفترين نمرهاي كه ميگرفتي از كدام درس بود؟

نميگويم (خنده).

* قصد ادامه تحصيل نداري؟

چرا ميخواهم در رشته تربيت بدني ادامه تحصيل بدهم.

* ميداني در كدام بيمارستان به دنيا آمدهاي؟

بيمارستان اقبال.

* حسرت خاصي در دل داري؟

فقط يك حسرت و غم بزرگ در زندگيام دارم كه هيچ وقت برآورده نميشود پس گفتنش دردي را دوا نميكند.

* فوتبالي است؟

نه هيچ ربطي به فوتبال ندارد. گفتنش حالم را ميگيرد.

* ولي خوانندگان اين مصاحبه دوست دارند بدانند.

خواهرم هنوز 18 ساله نشده بود كه در يك سانحه رانندگي جان باخت، قبل از اينكه به شهرت برسم و از نظر مالي تأمين شوم. او هم خواهرم بود و هم به نوعي مادر خانه كه براي من و پدرم غذا ميپخت و كارها را انجام ميداد. من هم درس داشتم، كار ميكردم و بقيه ساعتها را در زمين خاكي يا سالن قيانوري مشغول فوتبال بودم. كاش خواهرم زنده ميماند، پيشرفت مرا ميديد و ميتوانستم هر چه كه دوست دارد برايش بگيرم. اين حسرت برآورده نميشود. فقط هر دفعه ميروم سر مزارش اين حرفها را با بغض ميگويم و برميگردم و به نوجوانيام فكر ميكنم.

* ببخش كه با سماجت خاطره تلخت را در ذهنت آشكار كرديم.

اشكال ندارد، خدا همه رفتگان را رحمت كند. براي همه هست و خيلي خانوادهها داغديده هستند.

* اهل موزيك هستي؟

چرا نباشم.

* خوانندگان مجاز يا غيرمجاز؟

اين دوره و زمانه و پيشرفت تكنولوژي باعث شده همه آهنگهايشان پخش شود و هر كدام را خوشتان بيايد گوش ميكنيد. من تنها باشم كمتر ضبط ماشين روشن است اما پسرها كه بنشينند نوبتي آهنگهاي مورد علاقه آنها بايد پخش شود و بچههاي اين نسل هم كه سليقهشان با ما متفاوت است و خلاصه انواع آهنگها را شنيدهام و ميشنوم و به جاي ناراحتي لبخند ميزنم تا آنها هم خوشحال باشند. بعد تا بهترين آهنگ فلش تو ماشين ميآيد كه دوست دارم بشنوم رسيدهام به مقصد!

* توصيه نوروزي به دوستدارانت داري؟

آره! حواسشون به لباساشون باشه كه دم عيدي تا سر بچرخونن شده دستمال گردگيري!

* و پيام نوروزي مهدي رحمتي؟

همه نعمتهاي پروردگار را همراه با سلامتي، شادي و آزادي براي هموطنانم آرزو ميكنم.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی