پرسپولیس در طول فصل تراكتورسازی را همیشه به عنوان رقیب جدی و تعقیبكننده به دنبال داشت، علاقه مردم تبریز به این تیم هم بر كسی پوشیده نیست. بالطبع از منظر فوتبالی شادمانی آنچنانی نوعی توهین و دهنكجی به هوداران فوتبال آن دیار محسوب شده كه عصبانیت ایشان را برانگیخته است اما آنچه از نگاه عمومی حركت پرسپولیسیها را زیر سؤال میبرد عدم خویشتنداری آنها در كنترل احساساتشان بعد از بازی در شهری بود كه تعداد زیادی از همزبانان و مردم شهرهای اطراف خود را در حادثه سیل از دست داده بودند! فضای مجازی را كه دنبال كنید پر است از تسلیت چهرههای مشهور و صاحبنام فرهنگی و ورزشی در خصوص فاجعه رخ داده در آذربایجان. كمترین توقع از بزرگترها و مسئولان این تیم این بود كه بعد از پایان مسابقه و به احترام جانباختگان حوادث اخیر شمال غرب كشور، شادی بازیكنان و كادر فنی خود را به زمان و مكان دیگری منتقل كنند.
سالهاست درباره اینكه آن واژه فرهنگی به كار رفته در عنوان باشگاهها هیچ كاربرد عملی نداشته و هرگز مورد استفاده مدیران قرار نگرفته است، گفته شده اما نه این عنوان حذف شده و نه به كار گرفته شده است! در چنین شرایطی است كه مسئولان فرهنگی باشگاهها میتوانند نقشآفرینی كنند. آنها هستند كه باید بقیه را توجیه كنند تا مراقب شادیهای بیموقع و حساسیتزای خود باشند. پرسپولیس سه هفته دیگر هم برای ابراز شادمانی و سرمست شدن از عنوانی كه نزدیك به یك دهه از هواداران خود دریغ كرده بود فرصت دارد. پس چه اتفاقی میافتاد اگر بعد از مسابقه با ماشینسازی بدون كمترین عكسالعملی تبریز را به مقصد پایتخت ترك میكرد؟ بدون شك این حركت تشویق و تحسین همه اهالی فوتبال و فرهنگ كشور را به همراه داشت.