۰
سه‌شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۵
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

خوان سیچلو، مربی آرژانتینی، مخزن اسرار والیبال است.

سيچلو: ولاسكو تكرارشدنی نيست

 او كه با ولاسكو پایش به ایران باز شد، حالا جور دیگری رویش حساب میشود. تا حدی كه برای المپیك اول او آمد و بعد لوزانوی سرمربی. سیچلو حرفهای زیادی از ولاسكو، تیم ملی، بازیكنان و...  دارد، حرفهایی شنیدنی به خبرورزشی گفت كه خواندن آن خالی از لطف نیست.

* پنجمی والیبال در المپیك همه بضاعت ایران بود؟

اگر قرار باشد از بعد نتیجه به المپیك نگاه كنیم، به خاطر اینكه اولین حضور ایران در المپیك بود، پنجمی یا صعود به دور دوم، نتیجه خوبی بود.

* اینطوری هشتم هم میشدیم باز فرقی نمیكرد؟

بله اما صعود به مرحله دوم هم خیلی سخت بود. چراكه فقط 12 تیم به المپیك میروند. مثلاً صربستان قهرمان لیگ جهانی نتوانست سهمیه بگیرد. آلمان تیم سوم قهرمان جهان 2014 لهستان، در المپیك نبود. درست است شاید ما پنجم شدیم اما خیلی از كشورها عقبتر از ما بودند اما اگر از دید نتیجه نگاه كنیم كه بهترین نتیجه بود؟ شاید بشود گفت آره اما از نظر عملكرد جای صحبت دارد.

* خود بچهها هم از نظر عملكرد راضی نبودند.

مثلاً آرژانتین برای اولین بار در تاریخ والیبالش در دور مقدماتی با اینكه با قهرمان قبلی المپیك و جهان همگروه بود اما صدرنشین شد و در پلیآف برای صعود به دور بعد با تیم چهارم آن گروه، یعنی برزیل بازی كرد و باخت؛ به تیمی كه قهرمان المپیك شد. به خاطر همین بازیهای المپیك خیلی سخت است. از نظر من عملكرد ایران میتوانست بهتر باشد.

* من میخواهم به سالهای قبل برگردم وقتی كه به ایران آمدید، والیبال ایران در این حد نبود. با ولاسكو انقلابی رخ داد كه مردم هم علاقهمند شدند و همانجا هم اسم سیچلو سر زبانها افتاد. آنجا چه اتفاقی افتاد؟

شك نكنید رهبر انقلاب والیبال ایران ولاسكو است. من وقتی به ایران آمدم، آدم بیتجربهای نبودم، در فینال جهانی حضور داشتم، وقتی ولاسكو خواست به ایران بیایم و آمدم، ولاسكو حتی طرز فكر مرا هم عوض كرد. فقط روی بازیكنان ایرانی تأثیر نگذاشت، همه آدمهایی كه با او كار میكردند، روش فكریشان تغییر میكرد. اولین مسئول این اتفاقات ولاسكو بود، سبك و سیاق هیچكس در دنیا مثل او نخواهد بود. در حالی كه حالا همه مربیان را با او مقایسه میكنند، هیچكس دیگر مثل او نمیشود. ولاسكو مثل؛ پله، مارادونا، مسی، رونالدو یك دانه است و دیگر كسی مثل او نمیآید. بقیه هیچوقت مثل او نمیشوند. چراكه او در تكنیك، تاكتیك خیلی خوب است و میداند چطور تیم را رهبری كند. همینطور میتواند لحظات حساس در تیم، با خبرنگاران و اتفاقات دیگر را از نظر روانی تشخیص دهد و میداند چه كار باید كند. همه ما مربیان هم سعی میكنیم این كار را انجام دهیم ولی او بدون سعی این كار را میكند. برای همین میگویم ولاسكو مثل بازیكنانی است كه نباید كسی را با آنها مقایسه كرد.

* شاید روزی كه فدراسیون با شما قرارداد دو ساله بست، در واقع گفته میشد كه به خاطر عدم شناخت لوزانو از بازیكنان، سیچلو نخ تسبیح باشد.

من میخواهم فرآیند كار را به قبل از انتخابی المپیك و بعد از المپیك تقسیم كنم. لوزانو وقتی آمد به خاطر عدم شناخت، به من اعتماد كرد و جایگاه داد كه خیلی از كارها را انجام دهم. بازیكنان هم با انگیزه خیلی زیاد اتفاقات خوب را رقم زدند. به خاطر اینكه انگیزه برای سهمیه المپیك داشتند. ما تا آن موقع در زمان كوتاه خیلی خوب كار كردیم. بعد از آن با شروع لیگ جهانی، نوسانات تیم شروع شد. یكسری از مسئولیتها به لوزانو و كادرش برمیگشت، یكسری هم بازیكنان. درست است كه رهبر تیم باید بگوید چه كار كنیم و چه مسیری را برویم اما بازیكنان بازی میكنند؟ از آن موقع جدایی شروع شد و در المپیك به حالت انفجار درآمد.

* شاید شما از اینكه كمرنگ شده بودید یا دلگرمی اولیه وجود نداشت، خودتان هم دلسردتر شدید و نقشتان را خوب بازی نكردید؟

نه ربطی به دلسردی یا بیانگیزگی من نداشت. همان قدر كه از من كار خواسته میشد، انجام میدادم. خیلی وقتها هم با بازیكنان میجنگیدم و میگفتم این كار شما درست نیست یا رفتارتان را عوض كنید. تیم مثل بچهای میماند كه پدر و مادرش از هم جدا شدهاند، بچه به مادرش میگوید میخواهم سینما بروم و مادر مخالفت كند، وقتی پدر موافق باشد، بچه كدام را انتخاب میكند؟ مسلم است پدر را. مشكل اصلی اینجا شروع شد. 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی