ورزش برای ورزش و اداره ورزش به دست ورزشیها نهایت آرزوی ماست. نمیدانیم این رد صلاحیتها چه مبنایی دارد و هنوز هم معتقدیم برخی - فقط برخی- چهرههای ورزشی اصلح از برخی گزینههایی هستند كه با عملكرد نامطلوب و یا حتی بدون كارنامه فقط به صرف قرار گرفتن در یك لیست خاص به شورای شهر یا مجلس میروند اما حتی با وجود این پیششرطها هم از مرزبندی میان ورزش و سیاست استقبال میكنیم و خوشحال میشویم اگر هر مدیری در حوزه تخصصی خودش مدیریت كند.
ورزش وقتی از دست ورزشیها خارج شد كه برخی چهرههای سیاسی آن را حیاط خلوت خود دیدند و بدون تعارف، ما همانطور كه یك رسول خادمِ رئیس فدراسیون كشتی را بیشتر از یك رسول خادمِ نماینده شورای شهر دوست داریم و امیررضا خادمِ معاون وزیر ورزش را به امیررضا خادمِ نماینده مجلس ترجیح میدهیم، ترجیحمان این است كه علیرضا دبیرها، عباس جدیدیها و حسین رضازادهها را هم در كمیته ملی المپیك، وزارت ورزش و نهادها، فدراسیونها و باشگاههای ورزشی در حال فعالیت در عرصه تخصصیشان ببینیم.
اما حالا كه ما آمادهایم ورزشیها را یكی پس از دیگری بیرون از گود سیاست و مدیریت شهری و زمینههای غیرتخصصی ببینیم، چه وقت نوبت خداحافظی سیاسیون از مناصب كلیدی ورزش میشود؟ نكند این اتوبان هم قرار است یكطرفه باشد؟