۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

علی منصوریان، تا همین امروز هم نشان داده است كه از قماش دیگری است و اهل فرافكنی و فرار رو به جلو نبایدش دانست!

1-در دفاع از عملكردش، به نكاتی كه ریشهای هم در برخی از عملكردهای قابل نقد دارد، بپردازد! نه برای شانه از زیر بار مسئولیت خالی كردن، بلكه برای دفاع از پارهای اشكالات كه بروزش را متوجه استقلال و مردان خود نمیداند!

مثلاً تأثیر خستگی ناشی از برنامهریزی مسابقههای 30 هفتگی لیگ برتر! مثلاً از فاصله كم و فرصت ناكافی بین دو مسابقه، به ویژه آنجا كه باید یك در میان، هم در لیگ برتر به میدان رفت و هم در لیگ آسیا، به رقابتی سنگینتر و فوتبالی تاكتیكیتر و مجادلهای غیرتصادفیتر، تن داد!

علیمنصور، البته در همه حال از ایفای نقش «علی بونهگیر» پرهیز میكند و سعی در بافتن و دوختن آسمان به زمین نمیورزد و از وارد شدن به وادی انتقاد از خود، خودداری نمیكند و با پیش كشیدن مسائلی از جنس خستگی، اذعان میكند كه سه بازی و دو امتیاز، نه در حد استقلال است!

2- علیمنصور، با پیش كشیدن بحث خستگی زودهنگام- از اسفندماه به اینسو- خود در صف منتقدان- و نه عیبجویان- خود قرار میگیرد و البته در عمل هم دچار بیعملی نمیشود! تركیبهای متفاوت و بازی گرفتن از نفرات بیشتر، میتواند به منزله یك اقدام پیشدستانه و یك تدبیر پیشبینی شده باشد!

تدابیری كاربردی، برای راه ندادن به خستگی زودهنگام! تدابیری كاربردی، برای حفظ تازگی و «فرشینگ» تیم! (راستی! ماساژ یخ در چه حال است و كجای كار؟)

منصوریان میتوانست به دستهای پشت پرده، به قلم بهدستان دوستدار خارجیها، به اجنبیپرستی عدهای نیست در جهان هم متوسل شود؛ اما او نشان داد خمیره دیگری دارد و جنس فكرش و نحوه برخورد و برداشتش همانطور كه در بالا گفته شد، از قماش دیگری است!

او سرسخت و مقابل انتقاد، مقاوم و حتی بدبین نیز هست، اما «متوهم» و اهل تئوری توطئه نیست! كاستیها را و اشكالات را نه آسان، میپذیرد اما به سیاق و به سبك خودش!

3- مربیان، از اول و از قدیم دو نوع و از دو نحله بودهاند!

اول- مربیان ساكت و خویشتندار كه كنار زمین و حتی در حین تمرین هم اهل آرامشند و از خونسردی و حوصله، دو سلاح كارساز و كارگر ساختهاند!

دوم- مربیان مداخلهگر و مردان كنار زمین كه پرجنب و جوشند و كار الان را به لحظهای دیگر و دقایق بعدی تا چه رسد به پایان نیمه، احاله نمیكنند! هیجانیاند و تماشا دارند و خود ستاره هم میشوند!

از این هر دو نوع زیاد داریم ولی نوع اول، مهجورترند و نوع دوم- سیمئونه، گواردیولا، یورگن كلوپ، كونته، مورینیو- بیشتر و مطرحتر! و مورد پسندتر هم!

رانیری، كومان، دیبوئر، زیدان، آنچلوتی، ونگر، تا حدی آلگری از حلقه اولند! مثلاً باوقارتر!

اخیراً نوع سومی هم سر برآوردهاند كه بازیگرند! هنرپیشهاند! شلوغبازند! پرادایند! اطوارگرند! خودنمایند! سعی در جلب نگاه تماشاگران دارند! انگار كه رهبر اركستر هوادارانند! بیشتر، لیدرها و اغلب مشوقها را به یاد میآورند! ارتباطی ارگانیك دارند با بوقچیهای تیم خودی! از دو طرف به یك اشاره، از طرف مقابل به سر دویدن و با سر جهیدن! كنار زمین، حركات موزون هم دارند! تونی یادتان هست؟ یا زوبل؟

خدا عاقبت همه را بهخیر كند، با نوع چهارم و پنجم!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی