1- فراز كمالوند كار خودش را بلد است! او در شورانگیزی و غوغاآفرینی و جلب و جذب علایق مردمی، مهارت تامی دارد. فوتبال از قدیم یك واجب برای آبادانیها بود و حالا به منزله «اوجب واجبات» است!
بحث درباره صنعتنفت سال 96، بر سر هر كوچه و بازاری به وفور جریان دارد! تعداد امیدواران به تیمی كه «فراز» خواهد بست، هر روز بیشتر میشوند! كمك كنیم و كمك كنید لبخند بر لبهای فوتبال آبادان به قهقهه بدل شود!
2- نفت، یك همنام دیگر هم دارد! یك فرزند كوچكتر! یك تیم بیطرفدار! یك تیم تهرانی كه قدرت رقابت با استقلال و پرسپولیس را ندارد! تیمی كه از روز اول تأسیسش تنها بود! تك افتاده و بیتماشاگر، كه در سالهای اخیر فوتبال را خوب بازی كرد! تیمی كه حالا جامدار است!
درباره نفت تهران و بدهیهای گذشتهاش حرف بسیار داریم! درباره نفت تهران و آینده نامعلومش، ابهام از در و دیوار میبارد! فاتح جامحذفی در سال 96، چهكاره است؟ مالك نفت تهران كیست و نامش چیست؟
جواب بچههای نفت تهران را، كه دیگر بچه نیستند و بچگی نخواهند كرد، كدام ارگان و كدام سازمان خواهد داد؟ وزارت نفت كه یك «نه» را به صدای بلند فریاد كشیده كه یعنی خلاص!
شركت «كیش پیشگام» یا «كیش پیشرو» یا هر نام دیگری هم مدتهاست جانش را و بخشی از مالش را رهانیده! این هم با یك «نه» گوشخراش و جانخراش!
علی دایی، شرط عقل و شرط «علی دایی» بودن را بجا آورده و رفته است! نفت تهران تیمداری نمیتواند و قهرمانی هم نمیخواهد! تكلیف لیگ برتر چه خواهد شد؟ افتخار 15 تیمی شدن لیگ برتر، مثل افتخار 16 تیمی شدن لیگ برتر، كه تا ابد به دامن آقای كفاشیان چسبیده است، نصیب و قسمت آقای تاج خواهد شد؟ یعنی تاج سزاوار این بیمهری مفرط هست؟ یعنی تاج نمیتواند دست بجنباند و اركان لیگ را حفظ كند؟
3- یكی باید به داد تیم نفت برسد! یكی باید لیگ برتر را، از كوچك شدن، از فقیر شدن برهاند! فقر هوادار! فقر تماشاگر!
لیگ برتر، تیم میخواهد! تیم لیگ برتری، تماشاگر و طرفدار پای كار میخواهد! مسابقههای لیگ، شور و غوغا لازم دارند! شوری مثل پرشورهای تبریز! غوغایی مثل هواداران سپیدرود، مثل عاشقان «شهر جم» و مثل «قایقرانان» ملوان!
لیگ كمتماشاگر، دیدنی نیست و لیگ نیست! تیم بیتماشاگر، خواستنی نیست و تیم به شمار نمیرود! نفت تهران را دریابیم! نفت آبادان را آبادانی یعنی شبهبرزیلی ببندیم! لیگ برتر را با سر و شكلی برتر اداره كنیم! مردم را از فوتبال نگریزانیم! تماشاگران را محور و قطب مسابقهها بخواهیم! مردم را و مردم را...
