به گزارش خبرورزشی، كريم بنزما، مهاجم رئالمادريد، روز گذشته گفتوگوي بسيار مفصلي با «اكيپ» داشته كه در آن درباره رئالمادريد، دعوت نشدن به تيم ملي فرانسه و ماجراي باجگيري و فيلم غيراخلاقي متيو ولبوئنا صحبت كرده است. خلاصهاي از اين گفتوگوي بلند را از نظر ميگذرانيد.

سومين حضور در فينال ليگ قهرمانان اروپا

فوقالعاده است! ضمن اينكه نبايد فراموش كنيم من 4 تا نيمهنهايي با رئالمادريد بودهام. الان 7 فصل است كه در سطح بالا بازي ميكنيم و نتايج قابل توجهي گرفتهايم. هنوز با رئال در حال رؤياپردازي هستم.

تخصص در ليگ قهرمانان

ميشود اينطوري هم گفت. ليگ قهرمانان من را دوست دارد، البته من هم ليگ قهرمانان را دوست دارم! اين علاقه به زماني برميگردد كه در ليون بودم. هر بار دقيقاً شبيه نور كوچكي بود كه درون من شعلهور ميشد... من با ليگ قهرمانان اروپا بزرگ شدم و اين رقابتها جزئي از من است. بايد اشارهاي هم به اولين گلم در اين رقابتها كنم كه در سن 17 سالگي مقابل روزنبرگ در «ژرلان» زدم.

51 گل در 94 مسابقه ليگ قهرمانان

در 29 سالگي از عملكردي كه داشتهام راضيام. به اين آمار افتخار ميكنم ولي براي اين چيزها فوتبال بازي نميكنيم. اين روزها بيش از اندازه درباره آمار و ارقام در فوتبال حرف ميزنند ولي فوتبال كه NBA نيست! فوتبال يك بازي گروهي است كه بدون ديگران چيزي نميشوي! نبايد اين موضوع هرگز فراموش شود.

بهترين آمار شخصي در ليگ قهرمانان

همين كه دو بار قهرمان شدهام و اميدوارم به زودي براي سومين بار هم دستم به اين جام برسد. شخصي هم بخواهم نگاه كنم اينكه توانستهام از ركورد گلزني تيري آنري بگذرم خوب است. او در 112 مسابقه 50 گل زده و من تا اينجا 51 گل. آنري اسطوره ميماند و من شانس همبازي شدن با او در تيم ملي را داشتهام.

27 گل در 81 مسابقه ملي؛ آمار ضعيفتر در مقايسه با باشگاهي

مقايسه اين دو سخت است چون جو دو تيم متفاوت است؛ آن زمان كه در تيم ملي فرانسه بازي ميكردم به ويژه آن اوايل در جلو كمي تنها بودم. جابهجايي بازيكنان در زمين هم متفاوت بود. حالا اين روزها يعني اين اواخري كه در تيم ملي بودم شرايط فرق ميكرد؛ سانترهاي بيشتري روي دروازه ميشد و حركات تهاجمي بازيكنان هم زيادتر شده بود. بعد هم كه درست است، اين آمار، ولي... 

ولي؟

فعلاً با همين يك سال و نيم غيبتي هم كه در تيم ملي دارم هنوز بهترين گلزن و بهترين پاسوري هستم كه همچنان مشغول بازي است. اگر تعداد گلها و پاس گلهايم را با هم جمع كنيم متوجه ميشويد من يك بازي در ميان تأثيرگذار بودهام.

درخشش در مادريد ولي فاصله گرفتن از تيم ملي فرانسه

موفقيت در رئالمادريد تعدادي از اين منتقدان از جمله آنهايي كه ميگفتند من در تيم ملي فرانسه گلزن نيستم و مهاجم بزرگي نيستم و سطح بازي در تيم ملي را ندارم ساكت كرد...  البته راستش را بخواهيد خيلي هم به اين چيزهاي كوچك اهميت نميدادم. عملكردم به خوبي دربارهام حرف ميزند. الان 12 فصل است در ليگ قهرمانان گل ميزنم. فكر ميكنم فقط مسي است كه توانسته عملكردي مشابه من داشته باشد (البته رونالدو هم همينطور). خب حالا داريم درباره بازيكني همرديف با من صحبت ميكنيم كه فرازميني است. پس اگر 8 فصل است در رئال بازي ميكنم اتفاقي نيست. بدذاتها ميگويند من بازيكن مورد علاقه فلورنتينو پرس هستم. اينكه دوستت داشته باشد يا نه مهم نيست، مهم اين است كه اگر خوب نباشي هديهاي ندارد كه بيخودي به تو بدهد! بايد به تيم ديگري بروي.

خداحافظي همزمان از فوتبال اسپانيا و تيم ملي فرانسه

شبيه به هم نيستند. در فرانسه من را هل ميدهند تا زودتر خداحافظي كنم. سعي ميكنند من را به زير بكشند. خيليها نميخواهند من موفق شوم. ديگر به اين چيزها عادت كردهام. همه جا درباره من نظرسنجي ميگذارند. سعي ميكنند من را با بازيكنان مقايسه كنند... حتي جرأت نميكنم اسمشان را ببرم. نه اينكه نخواهم من را با كسي مقايسه كنند ولي بايد با چيزي يا كسي كه قابل مقايسه باشد مقايسه كنند.

احتمال حضور در فهرست جديد تيم ملي فرانسه

منتظر چيزي نيستم. مربي هست و تصميمش را ميگيرد. من به بازي با رئالمادريد ادامه ميدهم. فكر ميكنم كه او بازيهاي من را ميبيند... قرار است در يكي ديگر از فينالهاي ليگ قهرمانان بازي كنم و فعلاً فقط حواسم به بازيهاي باقيمانده با رئالمادريد است.

بيخيال تيم ملي فرانسه شدن

ابداً. هرچند كه به نظر ميرسد اين روزها خيلي ساده است كه بگويم خداحافظي ميكنم. اين را بگويم چون به اندازه كافي آن را شنيدهام! اگر اين تصميم را بگيرم كار خيليها را راه انداختهام... ولي فعلاً در دسترس تيم ملي هستم و سرمربي هم خوب اين را ميداند. از لحاظ ورزشي نهايت تلاشم را كردهام. اينكه دوباره به تيم ملي برگردم واقعاً لذتبخش است.

يكي، دو مصاحبه جنجالي و شكرآبتر شدن رابطه با تيم ملي فرانسه

بستگي دارد چطور به اين موضوع نگاه كني... من 2 بازي ملي ندارم بلكه 81 بار پيراهن فرانسه را پوشيدهام. خيلي خوب است كه يكي بيايد و به من توضيح بدهد. اگر دوريام فوتبالي است كه فوتبالي است، اگر هم غيرفوتبالي است كه خب غيرفوتبالي است ولي بايد اين حرف را رودررو در چشمهايم بزنند چون الان مدتهاست گفته ميشود به من اجازه حضور در تيم ملي فرانسه داده شده است.

دعوت نشدن به خاطر مسائل فني

عملكردم در زمين فوتبال به اندازه كافي خوب بوده. كارنامهام موجود است ولي همه اين موارد بهانه است و اصلاً ربطي به مسائل فني ندارد. چيزهاي بيربطي براي توجيه كردن عدم دعوت من به زبان ميآورند. در توضيحاتي كه ميدهند تناقض وجود دارد. به همين خاطر است كه ميگويم خود سرمربي بيايد و توضيح بدهد. اينقدر هم ديگر توضيح دادن اين موضوع پيچيده نيست.

ديدار با دشان

من با هيچكس ديداري نداشتهام.

دستور از بالا براي كنار گذاشتن از تيم ملي

ممكن است... وقتي نخستوزير اسمت را ميبرد و بعد هم رئيسجمهور، خب شرايط سخت ميشود. فكر ميكنم از اسمم در مسائلي غير از فوتبال سوءاستفاده كردند و از من كسي ساختند كه نبودم. خب سخت است! بايد مقاومت كرد.

تأثير نام بردن در ماجراي باجگيري و بازداشت... 

تنها چيزي كه ميدانم اين است محروم كردن من از بازيهاي يورو كه يكي از بزرگترين رقابتهايي بود كه در كشورم برگزار ميشد ناراحتي وحشتناكي برايم در پي داشت. به ويژه كه آن زمان فصلي رؤيايي در رئالمادريد را سپري كرده بودم. يورو در فرانسه براي من ارزش زيادي داشت.

آمدن مكرون و احتمال حضور دوباره در تيم ملي

اين موارد ربطي به هم ندارد! به رئيسجمهور جديد تبريك گفتم فقط به اين خاطر كه ميشناختمش.

از كجا؟

از مادريد و حتي از ليون. 3 يا 4 بار مكرون را ديدهام و حتي با هم غذا هم خوردهايم. او طرفدار فوتبال است و ما با هم درباره فوتبال حرف زدهايم. بعد هم كه گهگاهي به هم پيام ميداديم.

درگير شدن در ماجراي باجگيري

يك قتل عام بزرگ است! همه درگيرش شدهاند حتي آدمهايي كه هيچ چيزي نميدانستند. همه گوش ميكنند، اظهارنظر  آدمهاي معمولي را مورد ارزيابي قرار ميدهند، نظرسنجي به راه مياندازند... قبل از موعد آدمها را متهم و محاكمه ميكنند. اين چيزها قلبم را ميآزارد.

بهتر است ولبوئنا ديگر چرند نگويد!

همه اين مسائل از داستان او شروع شد. واقعيت را نميدانيم. از اين گذشته وقتي حالا ميشنوم كه ميگويد آماده است با من همبازي شود و من را مقصر نميداند... واقعاً فكر ميكنم چيزيش ميشود!

چرا؟

اول كه ميگفت من آدم بدي هستم، تهديدش كردهام، ميترسانمش و كلي از اين چيزهاي مندرآوردي... و حالا ميگويد ميتواند با من همبازي شود! ميگويد اگر ميدانسته پاي من در اين پرونده بوده شكايت نميكرده است ولي او همه را نابود كرد! كلي شلوغكاري به راه اندخت. البته او همينطوري است. الان بيش از يك سال و نيم است كه من بدترين دشمنش هستم، يك الگوي بسيار بد كه بايد محروم شوم، آدمي كه لجن است و اسم خانوادهاش را لكهدار كرده. 2 سال است كه نميگذارند من بهترين دوستم (كريم زناتي) را ببينم وگرنه به زندان ميروم و او (ولبوئنا) خيلي راحت و آسوده است و ميگويد ميتواند با من همبازي شود... بايد به اين چرندياتش پايان دهد! اصلاً نميدانم چرا هنوز دارد درباره من حرف ميزند. من دشمنش هستم و ميخواستم پولهايش را بگيرم... واقعاً بايد به اين چيزهاي مندرآوردياش خاتمه دهد. او با دروغهايش من را ديوانه ميكند! همه اتفاقات آن فيلم غيراخلاقي از طرف خودش رقم خورد. فقط كافي است واقعيت را درباره اتفاقي كه افتاده بگويد. پشت اين مسائل هيچ چيزي نيست. او دارد بيخودي دست و پا ميزند.