نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟
۰
چهارشنبه ۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

یك سال دیگر هم گذشت و غم نبودن حجازی 6 ساله شد. می‌گویند زمان، بی‌رحم است و به تندی می‌گذرد اما آنهایی كه به این فرضیه معتقدند كجا هستند تا ببینند در این سال‌هایی كه بی‌حجازی سپری شد، بر خانواده و دوستانش چه گذشت.

 روزهایی كه هر كدام به اندازه یك سال گذشت و سالهایی كه سنگینی یك قرن را روی دوش اطرافیانش گذاشت. برای آنها حجازی هنوز زنده است. در عین حال مرگش هر روز آزارشان میدهد. آنها هر روز با ناصرخان زندگی میكنند و با غم نبودش میمیرند. هر روز به یادش از خواب بلند شدهاند و با حسرتش سر بر بالین میگذارند. ناصرخان برایشان در عین حضور، غایب بوده و همین پارادوكس، گاه و بیگاه بغض را مهمان گلوی رفقایش میكند و اشك را روانه چشمان خانوادهاش.

باید با حجازی زندگی كرده باشید تا بدانید سختی یعنی چه؟ باید پا به پای او رفته باشید تا بفهمید پستی و بلندی روزگار با شما چه میكند. باید خودتان را جای او بگذارید تا بدانید «نه» گفتن به مدیرانی كه خیلیها عاشق بله قربانگویی به آنها بودند، چقدر سخت است. باید ناصر حجازی باشید تا بدانید حقتان در ورزشی كه سالها برایش دویدهاید، خیلی كمتر از سهمی است كه عدهای بدون دویدن بر آن تكیه زدهاند. باید در كنارش نفس كشیده باشید تا ببینید پشت آن چهره جذاب و مغرور چه قلب رئوف و مهربانی میتپید. همان چهرهای كه در مراسم ختم پیشكسوتان فوتبال با عینك دودی به مسجد میآمد و كلی كنایه به جان میخرید كه متكبر است و میخواهد فخر خوشتیپیاش را بفروشد اما هیچكس نمیدانست كه ناصرخان عینك میزند چون در تمام این مراسم گریه میكند ولی دلش نمیخواهد كسی اشكهایش را ببیند.

باید جای حجازی بودید و تهمتهایی كه در مورد پولپرستی به او میزدند را میشنیدید و دم نمیزدید اما وقتی میمردید، تازه علنی میشد كه ناصرخان بدون اطلاع نزدیكترین دوستان و حتی اعضای خانوادهاش به مؤسسات خیریه چه كمكهایی میكرد. از بیماران سرطانی گرفته تا كودكان بیسرپرست.

باید حجازی بودید تا كلی شایعه پشت سرخودتان میشنیدید ولی وقتی بیپایه بودن آنها اثبات میشد همه انتقامی كه از آنها میگرفتید، فقط یك خنده تلخ بود و بس.

حالا همه اینها را یك قاب كشیدهاند و به اسم «خاطره» به خوردمان دادهاند. هركس هم كه میگذرد، نگاهی به این قابها میكند و میرود غافل از آنكه هر كدام از این خاطرهها برایمان حكم كابوس را دارد. كابوسهایی كه در روزگاری نه چندان دور حجازی را نه در خواب بلكه در واقعیت آزار میداد اما او آنقدر بزرگمنش بود كه به همه آنها فقط خندید، خندید و گذشت. گذشت اما نمیدانیم كه گذشت كرد یا عدهای را مدیون خودش گذاشت؟

حجازی در دنیای چند رنگ فقط یك رنگ داشت؛ رنگ صداقت. اما افسوس كه تا وقتی زنده بود این رنگش را كسی ندید. خیلیها ندیدند و بعضیها نخواستند كه ببینند.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی