روی صحبتم با همه جامعه نیست كه در هر دیاری استثناهایی هم وجود دارند كه شبیه قاطبه مردم نشدهاند. در ایران من اما این استثناها بیشترند، آنقدر كه جمعیت فراوانی را تشكیل میدهند. آنها به كنار، سخنم با آن روی دیگر سكه آدمهای سرزمینم است. نابهنجارها! كسانی كه امنیت روانی جامعه را ربودهاند، فضای عمومی و مجازی را ناامن كردهاند و استادیومهای ورزشی را هم همین طور.
زنان ایرانی چرا نباید اجازه ورود به ورزشگاهها را داشته باشند؟ این حق آنهاست كه به مساوات از فرصتهای تفریحی سالم بهره ببرند اما آیا در حال حاضر استادیومهای ما شرایط فرهنگی برای حضور خانمها را دارند؟! قطعاً پاسخ منفی ست. هواداری كه علیرغم این همه گوشزد هنوز فحاشی میكند، لیزر انداخته، بمب میتركاند و سیگار میكشد را چگونه میتوان تغییر داد؟ حتماً بعد از ورود خانمها هنرهای دیگرش را رو خواهد كرد!
ما خراب كردیم! اول از همه فرهنگ عمومی را از بین بردیم و یقیناً این خلأ بهوجود آمده به سادگی ترمیم نخواهد شد! مادامی كه كاربران ایرانی فضای مجازی این حق را به دختری هموطن ندهند تا بدون مزاحمت، در گوشهای دنیای خود را داشته باشد ورود زنان به ورزشگاهها بهصلاح نیست! ما حجاب را برای بانوان اجباری كردیم در حالی كه این چشمهای ناپاك هستند كه مفهوم حجاب را تغییر میدهند! ما باید حجاب را از مردان شروع میكردیم، از پشت پلك چشمانشان. تا زمانی كه مردهای ما با حجاب و عفاف نشوند مراجع تصمیمگیری چارهای نخواهند داشت جز پاك كردن صورت مسئله و صادر نكردن اجازه ورود زنها به استادیوم.