۰
شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۴
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

فراز كمالوند جوان‌ترین مربی تاریخ لیگ برتر حالا یك سرمربی باتجربه و موفق به شمار می‌رود.

کمالوند:حق آقافيروز سرمربيگری تيم ملی بود

به گزارش خبرورزشی، كمالوند چند سالی همكار ما و یك نویسنده ورزشی بود كه از 24 سالگی قلم را كنار گذاشت تا همه وقتش را صرف مربیگری كند. 2 ساعتی با این دوست قدیمی كه این فصل از گسترش فولاد تبریز به آبادان رفت تا صنعت نفت را هدایت كند، گپ زدیم. بخوانید.

* خیلی زود بازیگری را كنار گذاشتید و به حرفه مربیگری مشغول شدید. صحبت را از آن روزها آغاز كنیم.

نوجوانان و جوانان پیام بازی میكردم. آقای رنجبران مربیام بود كه بعدها در پرسپولیس هم كار كرد. دیسك كمرم و دقیقتر بگویم ال 5 كمرم مشكل داشت و هنوز هم دارد ولی بازیگری با آن شرایط مقدور نبود. در همان ایام آقای ملاحی به من اعتماد كرد و در 19 سالگی مربیگری تیم نوجوانان پاس را به من سپرد سپس هدایت تیم جوانان و امیدهای پاس را عهدهدار شدم. بعد از جدایی تیمساز ملاحی، آقایان شفق و آجورلو هم به من اعتماد كردند.

* از دورانی صحبت كنید كه نویسنده بودید.

برای روزنامه ابرار ورزشی تحلیل فنی مینوشتم. تا 23، 24 سالگی كار كردم ولی دیگر فرصت لازم را نداشتم. اردشیرخان لارودی سردبیر بودند.

* و چهرههایی مثل عادل فردوسیپور همكارتان.

بله، عادل، علی بحرینی، امیرحسین فرخمهر و... الحق جزو بهترینها بودند.

* ماهی چقدر حقوقتان بود؟

فكر كنم 30 هزار تومان كه خرج تیم و بچههای تیمم میكردم.

* خاطرتان مانده كدام مطلب شما جریانساز شد یا مورد تمجید یا انتقاد قرار گرفت؟

(مكث) یك بار تحلیلی از شیوه بازی پرسپولیس نوشتم. اینكه چرا این تیم اینقدر خوب و روان بازی میكند و مسائلی كه به ذهنم میرسید را روی كاغذ آوردم. یك نفر تحلیل مرا برای استانكو سرمربی وقت پرسپولیس ترجمه كرده بود و ایشان هم با دیدن من گفت مطلبت خیلی علمی، فنی و قشنگ بود. چنین ستایشی از دیدگاهم در 21، 22 سالگی برایم شیرین و انگیزهبخش بود.

* از آقای لارودی چطور، خاطرهای دارید؟

خونسردی اردشیرخان شگفتانگیز بود. مثلاً یك اتفاق خیلی بزرگ میافتاد و به اطلاع ایشان میرسید، اصلاً واكنشی نشان نمیداد. آقای لارودی مثل یك پدر واقعی استادی كردهاند در حق فوتبالمان و همواره مدیونشان هستم.

* كمی هم درباره فردوسیپور بگویید.

فوقالعاده باهوش بود و پیشبینی میكردند آینده موفقیتآمیزی داشته باشد. عادل از جوانی به زبان انگلیسی مسلط بود و هیچ چیزی را فراموش نمیكرد كه نشان از حافظه عالیاش داشت. آن سالها از یك نشریه خارجی به اسم فورفورتو مطلب استخراج میكرد و در صفحه 3 روزنامه چاپ میشد كه خواندنی بود.

* و شروع كارتان در رده بزگسالان با فیروز كریمی بود در سال 80؟

در دو تیم استقلال اهواز و ابومسلم دستیار آقای فیروز كریمی بودم كه هر دو تیم به لیگ برتر صعود كردند و دو فصل پر از تجربه و بسیار شیرین را سپری كردیم. آقافیروز از نظر دانش فوتبال در كشورمان كمنظیر است. هر روز یك شیوه تمرینی را برای تیم لحاظ میكرد و به نظرم حقش بود برای یك دوره سرمربی تیم ملی میشد.

* همه از آقافیروز خاطره شیرین دارند، الان كه این را گفتیم چه چیزی درباره ایشان به ذهن شما خطور كرد؟

ساعت 4 صبح توی سرمای مشهد دستیاران و كادر تیم را بیدار میكرد تا روی چمن كاور بكشیم.

* بعد از آن بود كه تصمیم گرفتید سرمربیگری كنید.

همین حالا یك تشكر كنم از حاجداود خادم مدیر حراست مجموعه برق كه تیم برق تهران را به من سپرد، در حالی كه 26 سال داشتم، سرمربی تیمی شدم كه كاپیتانش 14 سال از من بزرگتر بود. در برق ماركار آقاجانیان، رضا آقامحمدی، محسن گروسی، ادموند اختر، علی موسوی و... بازیكنان شاخصی بودند كه سن و سالشان بیشتر از من بود. 2 سال در این تیم كار كردم و در هر 2 سال در روز آخر مسابقات از صعود به لیگ بازماندیم و بعد از آن آقای مهندس فائقی سرمربیگری تیم پیام مشهد را به من سپردند و در همان فصل هم به لیگ برتر صعود كردیم.

* بعد از آن هم شیرینفراز كرمانشاه با سرمربیگری شما به لیگ برتر صعود كرد اما همچون پیام نخواستید در لیگ برتر كار كنید، علتی داشت؟

بستر كار را برای موفقیت فراهم ندیدم. من دنبال كار و حضور بیدلیل در لیگ برتر نبودم. برای حضور در این لیگ باید حداقلها را داشت و نمیشد با دست خالی وارد عرصه شد.

* نقطه عطف كارتان را در كجا میدانید؟

كار در تیم تراكتورسازی تبریز. سال 87 مسئولیت این تیم را گرفتم و با عنایت پروردگار، اتحاد مجموعه و حمایت مردم توانستم با تراكتورسازی به لیگ برتر صعود كنم و در اولین سال حضور در لیگ برتر عنوان هفتم را كسب كردیم كه خوب بود و در سال بعد رتبه پنجم را تصاحب كردیم و برای كسب سهمیه آسیایی یك امتیاز كم آوردیم. در پایان سال سوم مربیگریام در تراكتورسازی راهی همدان و تیم پاس شدم اما شرایط را مطلوب ندیدم و همكاریام با این تیم نصفهكاره ماند. دوباره به تبریز برگشتم و این بار تیم شهرداری تبریز را تحویل گرفتم و خوشبختانه این تیم هم از لیگ دسته اول به لیگ برتر صعود كرد. بعد از شهرداری تیم گسترش فولاد را برای 3 سال تحویل گرفتم و هر سال رتبه تیم را بهبود بخشیدیم و رتبه هشتمی گسترش در لیگ شانزدهم بهترین نتیجه تاریخ این باشگاه به شمار میرود.

* تا رسیدیم به امروز كه از آذربایجان در شمال كشور به خوزستان و آبادان در جنوب كشور رفتهاید؟

من دو تیم را یك جور خاصی دوست داشتم و دارم. تراكتورسازی و صنعت نفت تیمهای محبوب من بوده و هستند و همیشه دوست داشتم در این دو تیم كار كنم. این درست كه با پاس شروع كردم و با چند تیم از لیگ دسته اول به لیگ برتر صعود كردم ولی قلباً معتقدم تراكتورسازی مرا به فوتبال معرفی كرد. سالها از حضورم در این تیم میگذرد اما امروز از دیدن شرایط سخت تراكتورسازی ناراحتم. اینكه نمیتوانند یارگیری كنند، كار را سختتر میكند. امیدوارم با مدیریت یحیی گلمحمدی و حمایت مسئولان تراكتورسازی كه امسال نماینده كشورمان در لیگ قهرمانان آسیاست، به شرایط خوبی برسد.

* از حضورتان در آبادان بگویید و اینكه اهداف شما چیست؟

درباره صنعت نفت صحبت بسیار است اما همه میدانیم مهد فوتبال كشور خوزستان بوده و اگر ذهنم یاری كند، در سال 1908 میلادی و پس از حفر نخستین چاههای نفت در مسجدسلیمان فوتبال در جنوب ایران به صورت جدی شكل گرفت. فوتبال در آبادان بیش از 100 سال قدمت دارد؛ بزرگانی چون مرحوم دهداری، مرحوم منوچهر سالیا، مرحوم علی نكویی و غلامحسین مظلومی به آبادان تعلق داشتهاند یا چهرههایی همچون عبدالرضا برزگری و ابراهیم قاسمپور، احمدرضا عابدزاده و در همین نسل مسعود شجاعی و نامهای زیاد دیگر كه اگر بخواهیم همه اسمها را بیاوریم، خواهید دید چقدر بازیكن از آبادان به فوتبال ایران خدمت كردهاند. میخواهم درباره شهر آبادان صحبت كنم و با صراحت و صداقت بگویم حق مردم این شهر خیلی بیشتر از آنچه هست كه الان از آن برخوردار هستند. یكی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان متعلق به آبادان است؛ شهری كه معنای اسمش آباد، باصفا، بارونق و ضد ویرانی است. شهری كه قبل از انقلاب تلخی سینما ركس را تجربه كرد و بعد از انقلاب هم مثل خیلی از شهرهای دیگر جنوب مورد حمله ارتش صدام قرار گرفته و برای همه مردم ایران عزیز بوده و هست. افسوس میخورم جایی كه اینقدر ثروت دارد، یك زمین فوتبال استاندارد یا یك سالن ورزشی ندارد اما درباره صنعت نفت در اولین فصل حضورم، هدف من و مجموعه كسب رتبه تكرقمی است و فصل دوم كسب سهمیه آسیا.

* هدف زیبایی به نظر میرسد.

چون در سالیان گذشته رتبههای كسب شده آنطور كه باید، نبوده، حالا صحبت از كسب رتبه تكرقمی و سهمیه آسیایی برای برخی رؤیاپردازی است اما در فوتبال با كار و تلاش همه چیز شدنی است. صنعت نفت بزرگترین پشتوانه یعنی هوادار دارد. وقتی حمایت آنها باشد، بقیه كار دست باشگاه، مربی و بازیكنان است. من برای رسیدن به اهداف یكسری تحولات اعمال كردهام كه زمان لازم دارد تا به آنچه باید، برسد. به عنوان مثال تغییرات تیم استقلال باعث شد این تیم در نیمفصل اول شرایط سختی داشته باشد اما در نیمفصل دوم عملكرد بهتری داشت و به رتبه دوم جدول رسید. شاید تغییرات ما در صنعت نفت برای چند هفته كارمان را سخت كند اما با صبوری و حمایت هواداران همه خواهید دید انتهای مسیر صنعت نفت موفقیتآمیز است و خواهید دید هواداران با شعار آبادان برزیلته چه روزهای شادی را خواهند داشت. آنها كه از یكسری امكانات معمول محرومند، این حق را دارند از فوتبالی كه عشقشان است لذت ببرند و حداقل فوتبال مسبب خوشحالی این عزیزان باشد.

* در خصوص خریدهایتان صحبت كنیم.

مرتضی اسدی، داود نوشصوفیانی، جاسم كرار و مهرداد جماعتی تا اینجای كار به صنعت نفت اضافه شدهاند. با علی عبدا...زاده، حسین بغلانی، مسلم مجدمی و رضا جبیره تمدید كردهایم. زبیر نیكنفس و محمد شادكام را نیز میخواهیم و باید برای تمدید قراردادشان مذاكره شود.

* جاسم كرار و حاشیههایش برایتان دردسر نمیشود؟

كرار، جوان خوب و بامعرفتی است. او فوتبالیست باكیفیتی به شمار میرود و سرش به كار خودش است و هنگامی كه سر به سرش میگذارند، عصبی میشود. این اواخر همه با اخلاق او آشنا شدهاند و گاهی به صورت تعمدی كارهایی میكنند تا كرار عصبی شود و تمركزش به هم بخورد. این بازیكن قلق خاصی دارد و من 2 سال با او كار كردهام و یك بار هم مشكلساز نشد و در صنعت نفت هم برایمان مهرهای مؤثر خواهد بود. كرار یك شیعه باخداست. شماره 13 را به خاطر 13 رجب میپوشد و جالب است بدانید پسرش را حیدر نام گذاشته.

* از بقیه خریدهایتان راضی هستید؟

نوشیصوفیانی دروازهبان پارسجم جنوبی بوده و كیفیت خوبی دارد. كریمیبهزادی جوان و آیندهدار است. اسدی از هر لحاظ یك بازیكن حرفهای و بااخلاق و توانمند به حساب میآید و جماعتی هم بازیكن خوبی است.

* تعطیلات لیگ شانزدهم صدای خیلی از مربیان را درآورد اما شما اعتراض نداشتید. چرا؟

قبل از لیگ 3 برنامه به مربیان دادند تا خودشان یكی را انتخاب كنند و تیم ملی هم به فعالیتهایش بپردازد. 11 مربی به برنامهای كه اجرا شد، رأی دادند و دیگر دلیلی نداشت اعتراض كنم. حتی اگر از برنامه ضرر هم كردیم، اعتراضی نباید داشته باشیم چون انتخاب خودمان بوده است. اگر بنا به اعتراض باشد، باید بگویم زمینهای اكثر ورزشگاهها كیفیت ندارند. بیاییم مثل اكثر كشورها فوتبال را شبها و زیر نور پروژكتورها در شرایط آب و هوایی بهتر برگزار كنیم تا جذابتر شود.

* رابطهتان با كارلوس كیروش بهتر شده، چطور حالا جزو منتقدان او نیستید؟

كیروش الحق یك مربی بزرگ است. با او از نزدیك صحبت كردم و تحت تأثیر افكار حرفهای و بزرگ او قرار گرفتم. كیروش در همین سن و سال از بسیاری مربیان حاضر در قاره آسیا چند گام جلوتر است.

* صحبت خاصی مانده؟

تشكر از همه دوستان كه با یكدیگر به عنوان مدیر و بازیكن همكاری داشتهایم. به امید موفقیت صنعت نفت و خوشحالی مردم آبادان در لیگ هفدهم.

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی