صعود جانانهاي بود، حالا اگر اندازه ملبورن و اولسان نچسبيد، ايراد از تيم ملي نيست، ايراد از ماست كه عادت كردهايم جان به لب شويم و ناكامي را به چشم ببينيم تا صعودمان دلچسب شود و مزه كند! تيم ملي با كيروش عادتهاي ما را تغيير ميدهد. ما ديگر قرار نيست شاگرد آخر باشيم، با كيروش شبيه شاگرد اولها شدهايم.
شايد برخي رفتارهاي كارلوس كيروش را دوست نداشته باشيم اما نميتوانيم از او بابت اين اقتدار قدرداني نكنيم. حالا براي خودمان «يلي» هستيم، حالا كرهجنوبي و ژاپن و بقيه بايد دنبالمان بدوند اما به قول كيروش سادهلوحانه است اگر فكر كنيم با اين صعود كارمان تمام شده است. كار ما از امروز تازه شروع ميشود.
همانطور كه شكست پل پيروزي است، پيروزي هم گاهي اوقات ميتواند پل شكست باشد، اگر در باد پيروزي بخوابيم... حالا كه در صعود از بقيه جلوتر بوديم، بايد زودتر از بقيه برنامههايمان را براي رسيدن به موفقيت در جام جهاني روسيه اجرايي كنيم.
ديشب جشن گرفتيم، حقمان بود... ديشب شادي كرديم، نوش جانمان اما از امروز ديگر بايد كار كنيم. قناعت هميشه هم چيز خوبي نيست، الان نبايد قانع باشيم.