به گزارش خبرورزشی، سال گذشته رقابت را به نيكو رزبرگ، همتيمي آلمانياش، واگذار كرد و امسال هم رقابت سختي با سباستين فتل، راننده آلماني فراري، دارد ولي هنوز اميد زيادي براي رسيدن به عنوان قهرماني دارد. لوئيس هميلتون بريتانيايي، در اين فصل كه نيكو رزبرگ از دنياي حرفهاي خداحافظي كرده بخت اصلي قهرماني است ولي جهش فوقالعاده تيم فراري و از آن مهمتر، آمادگي فتل همه چيز را مبهم كرده است. لوئيس هميلتون در گفتوگوي بسيار بلندي كه چند روز پيش با روزنامه «اكيپ» داشته به رقابت دشوارش در اين فصل در كنار بقيه موارد اشاره كرده است. در زير خلاصهاي از اين گفتوگوي بلند را از نظر ميگذرانيد.
* چند روز پيش گفته بودي در حين مسابقه خودت را از نوشيدن آب هم محروم ميكني؟ يعني رقابت در اتومبيلراني اين قدر شديد است كه چند گرم وزن هم تأثيرگذار است؟
خب ما لب مرز قرار داريم. در رقابت هم كه هميشه جزئيات تعيينكننده است، ضمن اينكه نبايد از ياد ببريم ماشينهاي ما سبك هم نيستند و چندان هم كوچك نيستند. خب با لحاظ وزن در اين ماشين، بعضي وقتها واقعاً گرمها تأثيرگذار هستند.
* يعني 90 دقيقه روي پيست مسابقه ميدهي و آب نميخوري؟ سخت نيست؟
نه، اصلاً. ديگر به اين عادت كردهام در مسابقه آب نخورم. نيازي ندارم؛ البته اين موضوع در سنگاپور و مالزي كه دو قطره آب ميخورم متفاوت است.
* يعني اين قطره آب آنقدر نقش برندهاي دارد كه خودت را از نوشيدنش محروم كني؟
گفتم كه، بستگي به وزن اتومبيل هم دارد. اگر تو وزنت در مقياس كلي كم باشد خوردن آب ايرادي ندارد ولي وقتي لب مرز قرار داري، خوردن اين آب ميتواند برايت گران تمام شود. مثلاً در بارسلونا تفاوت فقط 1/7 ثانيه در مجموع بود. ميبينيد كه رقابت فشرده است و بايد حواسمان به هر چيزي باشد.
* فكرش را ميكردي امسال رقابتها اينقدر فشرده شود؟
از زماني كه تست زمستاني اتومبيلها را انجام داديم متوجه اين موضوع شدم. ميدانستيم فراري رقيب ترسناكي ميشود.
* و حالا رقابت به اين فشردگي را دوست داري؟
عاشقش هستم. موضوع تازه و جديدي است. يكي از بهترين فصول فرمول يكي است كه در آن شركت كردهام. وقتي قرار است با همتيميات به جاي رقابت با بقيه تيمها مبارزه كني، حس... (حرفش را ميخورد.)
* حس ملالآوري دارد؟
هيجاني ندارد. براي مجموعه تيم هم بيانگيزگي به بار ميآورد. 4 فصل قبل ما در 3 سالش بيرقيب بودهايم ولي امسال متفاوت است. حس فوقالعادهاي دارد.
* و حالا دوئل شده دوئل مرسدس- فراري، هميلتون- فتل...
دقيقاً؛ و همين موضوع مهيج است. البته بهتر بود اين رقابت با بقيه هم همين قدر فشرده ميشد.
* قهرماني در رقابتهاي 2017 بايد با بقيه قهرمانيها براي تو متفاوت باشد چون جدالي است بين فتل با 4 عنوان قهرماني در دنيا و تو كه 3 قهرماني دنيا داري...
نميدانم. هر رقابتي كه در تو در آن برنده شوي خاص است. براي برنده شدن هميشه بايد در پارهاي از وقت رقيب داشته باشي و مقابل بقيه تيمهايي كه ميخواهند به تو برسند هم مقاومت كني. هيچ وقت كار سادهاي نيست.
* فكر ميكني با توجه به رقابت شديدي كه در پيست داريد، بتواني روزي رابطه مثلاً دوستانهاي با فتل داشته باشي؟
ببينيد، اينجا بحث يكي مثل سباستين فتل است. اينكه بتواني پسري با اين قابليتها را شكست دهي كار مهمي كردهاي. اگر كسي بخواهد زودتر از او از خط پايان بگذرد بايد در اوج آمادگياش باشد. «سب» يكي از نادرترين رانندههايي است كه سطح بسيار بالايي دارد. براي اينكه بتوانيد كسي با اين قابليتها و با آن ماشين مجهز را ببريد بايد به خودتان بقبولانيد ميخواهيد كار كمنظيري انجام دهيد. حالا در اين ميان ممكن است گهگاهي روي پيست به هم برخورد كنيم و مشكلاتي به وجود بيايد ولي (زير خنده ميزند) آنقدر بزرگ و عاقل شدهام كه با اين موارد كنار بيايم. او راننده بزرگي است.
* تو هميشه گفتهاي آيرتون سنا الگويت بوده و برايت حكم اسطوره اتومبيلراني را داشته است. سنا آدم بسيار مذهبي بود. در اين مورد هم با او نقطه اشتراك داري؟
دورهها با هم متفاوت است ولي مذهب براي من بسيار مهم است. در زندگيام نقشي اساسي دارد. مذهب به زندگي معني ميدهد. ديگر قانع شدهام موهبتي از سوي خدا به من عطا شده. كارهايي كه ميكنم به لطف خداست.
* بازيكنان فوتبال وقتي ميخواهند وارد زمين مسابقه شوند نشانههايي از اينكه مذهبي هستند را بعضاً بروز ميدهند. شيوه تو براي اينكه دينت را نشان دهي چيست؟
من كاري كه به چشم بيايد نميكنم ولي وقتي ميخواهم سوار ماشين شوم به خدا فكر ميكنم و قبل از مسابقه و حتي قبل از خوردن غذا، دعا ميكنم. البته مثلاً در مسابقه دعا ميكنم اتفاقي براي كسي نيفتد و كسي صدمه نبيند. دوست ندارم از خدا چيزي بخواهم كه فقط خودم منفعتش را ببرم.
* حالا كه درباره خودت حرف ميزني انگار در مقايسه با سالهاي گذشته آرامتر هم شدهاي. چيزي در زندگيات تغيير كرده؟ يا به اين خاطر است كه كمتر سفر ميكني؟
فكر ميكنم ديگر شما به رفتار من عادت كردهايد. (ميخندد) اتفاقي نيفتاده. ضمن اينكه من هنوز هم سفرهاي زيادي ميروم و تقريباً به اندازه قبل سفر ميكنم. شايد فقط كمتر در يكسري مراسم شركت ميكنم.
* مثلاً چه مراسمي؟
نميخواهم بگويم.
* مراسم موسيقي؟
گفتم كه، نميخواهم بگويم. بس است.
* دلت براي نيكو رزبرگ، همتيميات كه سال پيش از دنياي حرفهاي خداحافظي كرد تنگ شده است؟
راستش را بخواهيد يك ثانيه هم دلتنگش نشدهام. (زير خنده ميزند) البته كلاً دلم براي چيزهاي كمي تنگ ميشود: دلم براي عمهام كه مرده و عكسش را در تلفنم دارم، سگهايم و مادرم تنگ شده است. همين.
