۰
سه‌شنبه ۶ تیر ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۶
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

فوتبال حرفه‌اي رحم ندارد، درست مثل هر حرفه ديگري در دنياي امروز. هرچه رحم ندارد، حساب و كتاب دارد.

ليگ هفدهم، ليگ سرنوشت مربيان

به گزارش خبرورزشی،در فوتبال امروز ديگر جايي براي اسم و رسم و اعتبار و گذشته نيست. هرچه هست «به روز بودن» و مفيد بودن در لحظه يا آينده است. فرقي هم ندارد كه مربي باشي يا بازيكن.

فوتبال ما هم هرچند با سرعت كم ولي تابعي از فوتبال روز دنياست. پس تمام قوانين و قواعد حاكم بر اين صنعت پولساز در ايران هم صدق ميكند. يعني دير و زود دارد، سوخت و سوز ندارد!

***

هكتور كوپر دو بار پياپي والنسيا را به فينال ليگ قهرمانان در هزاره سوم رساند. او سرمربي اينتر پرستاره شد اما چه كسي حالا از او خبر دارد؟

10 سال پيش در همين زمان «فرانك رايكارد» بهترين مربي دنيا بود. با بارسلونا و ستارههايي مثل مسي، ژاوي و اينيستا. او الان كجاست؟ بعد از دو انتخاب غلط حالا بايد به چين و حوزه خليجفارس راضي باشد.

از اين دست مثالها بسيار است؛ همين مورينيو و گوارديولا هم الان در مرحله خطرناكي هستند. اگر در منچستر جام نياورند، شايد ديگر در سطح اول فوتبال اروپا كسي به آنان اعتماد نكند.

اشتباه نكنيد!

سطح توقع از هر تيم با ديگري فرق دارد. همينطور از مربيان. از امثال مورينيو و پپ هميشه جام ميخواهند و در بايرن، يووه، رئال و بارسا بايد قهرمان شوي. عكس قضيه در انتهاي جدول صادق است و مربياني كه فقط بايد تيم را نگه دارند هركدام در انجام وظيفه ناكام بمانند بايد دايره فعاليت را ترك كنند و به سطح پايينتر بروند.

***

حالا برگرديم سر فوتبال خودمان. در فوتبال ما هم از مربياني توقع جام هست و از يكسري توقع بقا و حفظ تيم. هركدام نتوانند، بايد دايره كار در ليگ برتر را ترك كنند و استثنايي هم نيست.

شايد تا همين 5 سال پيش دايره بسته مربيان حاكم بر ليگ بود ولي امروز ديگر مثل سابق نيست و همه بايد خود را با شرايط وفق دهند. با اين تفسير ببينيد شرايط براي هر فرد چه ميشود... تا الان حضور اين مربيان در ليگ هفدهم قطعي شده؛

برانكو ايوانكوويچ: مرد كروات با جامي كه فصل پيش گرفت حاشيه امنيت خوبي دارد.

عليرضا منصوريان: تا قبل از استقلال و در مجموع كارنامه درخشاني نداشت. او فصل پيش و از نيمفصل به بعد نتايج خوبي گرفت اما شكستهاي بدي هم داشت و اگر اين فصل جام نياورد، احتمالاً فقط يك شانس ديگر در تيمهاي بزرگ به او ميدهند.

مجيد جلالي: هرگز بلندپروازي نكرده و در تيمهايي مثل پيكان و سايپا همين كه ميانه جدول بماند، باز پيشنهاد خواهد داشت.

علي دايي: نتيجه كارش در سايپا تأثيري در سرنوشت او ندارد حتي اگر نارنجيها سقوط كنند!

امير قلعهنويي: در ذوبآهن به معني واقعي كلمه فرصت آخرش است. ژنرال فقط بايد در تيمهاي بزرگ باشد و ذوبآهن آخرين شانس اوست. اگر جام بگيرد دوباره رؤياي استقلال هم زنده ميشود و اگر نه...

زلاتكو كرانچار: مرد كروات سپاهان هم بايد جام بگيرد تا بتواند در ايران بماند. تكرار نتايج پارسال سپاهان به منزله حذف او از چرخه قدرتهاي ليگ برتر است.

عبدا... ويسي: بعيد است در استقلال خوزستان موفق شود و اگر نشود، ديگر فرصت كار در تيمهاي بزرگ ندارد.

سيروس پورموسوي: با آمدن به فولاد ارتقاي سطح داده و اگر ناكام مطلق نباشد، باز فرصت دارد و اگر جام بگيرد تا سالها آيندهاش را تضمين كرده است. كسب سهميه آسيا هم براي او به معني موفقيت است.

فراز كمالوند: پس از سالها از تبريز خارج شده و به نظر خودش هم به كار در تيمهاي ميانه راضي است. اگر صنعتنفت سقوط كند يا قعرنشين شود، كمالوند هم تنها يك شانس ديگر خواهد داشت.

يحيي گلمحمدي: در ذوبآهن لطمه اول را خورد و در ليگ يك ضربه اول را به خودش زد. اگر در تراكتورسازي ناكام بماند عملاً تا سالها در سطح قدرتهاي برتر پيشنهادي نخواهد داشت اما براي تيمهاي ميانه چرا.

لوكا بوناچيچ: اين مرد كروات استثناست! او هيچ نيازي به نتيجه و كارنامه ندارد و كانالي دارد كه برايش تيم جور كنند!

اكبر ميثاقيان: سالها تيم بالا آورد و سطح كارش را ارتقا داد اما در تيمهاي متمول ناكام ماند تا دوباره برگردد سر خانه اول. اكبر اوتي اگر سياهجامگان را نگه دارد، خودش هم ميماند ولي اگر موفق نشود، بايد برگردد ليگ يك.

محمدرضا مهاجري: پس از 2 فصل كار در پديده، اين تيم را به مرحله ثبات وارد كرده و حالا بايد امسال نشان دهد چه در چنته دارد. سرنوشت او دست خودش است، مثل پورموسوي و ميتواند با نتيجه گرفتن سطح خود را ارتقا دهد.

مهدي تارتار: با بالا آوردن پارس جم امسال فرصت اثبات اوست. حفظ او ميتواند آيندهاش را تضمين كند و اگر نه دوباره بايد از اول شروع كند.

نادر دستنشان: او هم در سپيدرود آزمون سختي دارد. اگر نتيجه نگيرد، او هم بايد برگردد ليگ يك و شايد ديگر فرصت كار در ليگ برتر پيدا نكند، لااقل تا سالها.

***

نفت تهران شانزدهمين و آخرين تيم ليگ هفدهم اصلاً هنوز مربي ندارد! پس اين فهرست 15 نفره شد.

توجه داشته باشيد كه در ليگ هفدهم نيز ميشود تيمها را به 3 سطح تقسيم كرد؛

سطح اول- مدعيان جام و سهميه شامل استقلال، پرسپوليس، سپاهان، ذوبآهن، فولاد و تراكتورسازي

سطح دوم- تيمهاي ميانه كه نه دغدغه سقوط دارند و نه ادعاي جام. مثل پيكان، سايپا، پديده، گسترش، استقلال خوزستان و صنعتنفت

سطح سوم- آنها كه بنا به سابقه و دلايل گوناگون در خطر سقوط هستند؛ مثل سياهجامگان، سپيدرود، پارس جنوبي و نفت تهران كه با اين شروع چندان آيندهاي ندارد و اين سطحبندي به خاطر عوامل مختلفي است. از سابقه و پول و طرفدار و مهره و ستاره تا امكانات و تدارك و بدهي و... طبعاً انتظار آنها از مربيان خود نيز با توجه به همين عوامل و جايگاه تعريف ميشود.

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی