به گزارش خبرورزشی،دقيقه 90 در فوتبال جهان براي ما ايرانيها تعريف شده است؛ عصر دقيقه 90 را ما ساختهايم. برنامه 90 هم متعلق به ماست. به ما بگوييد دقيقه نودي!
دوستان در فدراسيون فوتبال خيلي ديرتر از موعد مقرر به ياد قرعهكشي ليگ افتادند. يعني اگر چند روز ديگر ميگذشت نيازي به قرعهكشي نبود زيرا خود ليگ شروع ميشد!
مراسم قرعهكشي با حضور مديران و جمعي از اهالي فوتبال قرار بود برگزار شود و ما خوشبينانه يك تعريف 60 دقيقهاي براي تأخير داشتيم. يعني ميتوانستيم حدس بزنيم يك ساعت تأخير در برگزاري مراسم از اوجب واجبات است!
وقتي خود قرعهكشي اينقدر دير برگزار شده تأخير چند دقيقهاي براي بيرون آوردن نام تيمها از گلدان چيزي نيست.
تأخير در برگزاري مراسم اما به 100 دقيقه كشيد. اين يعني اوج بيبرنامگي در برنامهريزي! متأسفانه در هر كاري اينطور ميلنگيم. هرگز ياد نگرفتهايم يك مراسم را به موقع، سر وقت بدون رودهدرازي سخنرانان آغاز كنيم.
ببينيد اين همه سال از برگزاري رقابتهاي ليگ گذشته، ما هنوز نتوانستهايم جشن قهرماني تيمها را برگزار كنيم. از انجام يك مراسم آتشبازي ساده عاجزيم. هنوز نميتوانيم افراد مزاحمي كه در زمين ميلولند را مهار كنيم.
جام به دست همه ميافتد مگر كاپيتان و سرمربي تيم! ليدرها و بوقچيها جام را برميدارند و ميبرند؛ آخرش ميفهميم كه «جام» سر از يكي از خيابانهاي جواديه درآورده! شگفتا از اين فوتبال...
با اين همه بلاياي طبيعي و غيرطبيعي اما سادهدلي دست از سر ما بر نميدارد. قربان اين تواضع اخلاقي و رفتاري كه همه چيز را برايتان شرح و تفصيل ميدهيم. دل كه نيست درياست!
برايتان بگوييم تأخير 100 دقيقهاي در مراسم قرعهكشي فقط با يك عذرخواهي از سوي رئيس سازمان ليگ، ماستمالي شد و ديگران فقط داد سخن سر دادند.
آي كه سوختيم از اين عشق سخنرانيها كه يكي نيست به آنها بگويد شما سخنران هم نيستيد. قدرت واژهپردازي محدود، حرفهاي خستهكننده و تكراري و دوباره وعدههاي سرخرمن.
چه خوب است باور كنيم ما اين كاره نيستيم. ما اهل جشن نيستيم. ما مراسم قرعهكشي بلد نيستيم. ما اساساً ادارهكننده يك جلسه ساده هم نيستيم. زور كه نيست. بلد نيستيم...