۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

دفاع جانانه وزير ورزش از سلامت و پاكي حداكثري فوتبال سخن گفت و در اين رهگذر با واقع‌بيني و درست‌انديشي «سينه سپر» كرد و ميزان و احتمال انواع خطاها، زد و بندهاي رايج و بلكه فسادهاي محتمل را ناچيز و اندك‌شمار دانست (و هنوز هم بر اين باور درست و حقيقي است) جاي سپاس دارد و محمل تشكري عميق به شمار مي‌رود!

1- سلطانيفر، ميتوانست خود را به آن راه ديگر زده، ورزش را وادي مخبطان و عرصه خلافكاريهاي گوناگون بداند- يا تظاهر كند كه او نيز به چنين نتيجهاي رسيده است اما نه ورزش ما دچار اين عوارض است و نه وزير ورزش، ميخواهد با اين سخنان تأييدآميز اما ناصحيح، جلب توجه و تحبيب قلوب كند!

وزير ورزش، غلطها را رد نميكند و همه چيز را يكسره درست نميپندارد، بلكه ميگويد: ...فساد و زد و بند در فوتبال وجود دارد اما زياد نيست و اين واقعبينانهترين قضاوت و داوري است!

سلطانيفر اعتقادي اينچنين دارد: ...كل گردش مالي فوتبال در ليگ برتر و ليگ يك، 500 تا 600 ميليارد است كه اگر 20 درصد آن را هم آغشته به فساد بدانيم، حدود 60 تا 70 ميليارد ميشود! البته اين پول هم نبايد با زد و بند همراه و توأم باشد! برخورد وزير ورزش كه همرنگ جماعت نشد و عليه ورزش جبهه نگرفت و تند و خشن سخن نگفت، از سخنان درست او، اهميتي بيشتر داشت!

حرفهاي سلطانيفر كه نشان از پختگي مديريتي و اراده توسعهطلبانه و پيشرفتطلبانه وزارت ورزش دارد، نويد ميدهد كه فوتبال و بلكه تمام ورزش زير ذرهبين دقت قرار دارد!

از گفتههاي سلطانيفر، بوي حسابگري و دقت نظر به مشام ميرسد! بوي حساب به دينار، و صدالبته كه بدون بخشش به خروار! بخششي در كار نيست، اما حساب و كتاب و حسابكشي تا حد دينار بايد در كار باشد! ورزش به تكتك ريالهايش نياز دارد!

2- باز هم روزهاي اول ليگ برتر را از دست داده بايد محسوب كرد! باز هم آمادگي حداقلي براي مسابقه دادن در هفتههاي چهارم و پنجم به بعد كسب خواهد شد! باز هم تيم شدن و تيمي بازي كردن را بايد پس از چهار، پنج مسابقه رؤيت كرد! هفتههاي نخست، تيميت تيمها، به مرز كفايت نميرسد و اين بد است!

اين بد است كه پرسپوليس با 3 بازي تداركاتي، ليگ را و سال 96 را آغاز ميكند! اين بد است كه استقلال در ايروان، فقط يك بازي با تيم پارس جنوبي انجام ميدهد! اين بد است كه سپاهان و ذوبآهن و سايپا و تراكتور به اندازه نفت آبادان هم تحت فشار قرار نميگيرند و اين بدتر است كه همه تيمها، بازيكنان تازهواردشان به مراتب بيش از مهرههاي ثابت و ياران قديميشان است!

نفت آبادان 12 بازيكن تازهوارد دارد. 12 بازيكن جديد كه بايد برابر استقلال تهران بازي كنند! آبادانيها به شروعي توفاني اميدوارند! استقلال به يك برد كليدي محتاج است! شايد بدون جباري! شايد بدون جپاروف! بازي مهم بدون مهمترين مردان تيم!

از تيم علي دايي هم نبايد غافل شد! سايپا را ميتوان جنگيترين گروه ليگ 96 دانست! كرانچار هم هميشه فنيترين تيم را ميسازد! امسال هم سپاهان او، مثل هميشه بازي ميكند؟

يك اتفاق ديگر نفت تهران است كه «نان مربياش» را ميخورد! نان اسم و نام مربياش را. نفت با سپيدرود ديداري ويژه دارد! مثل بازي ذوبآهن در مشهد برابر سياهجامگان! همه منتظريم كه قلعهنويي چگونه فوتبالي را بازي ميكند! مهرههاي موجود در تيم ذوبآهن، نشانههايي هستند از فوتبالي كه انگار قرار است جور ديگري باشد!

3- محمد احمدزاده، مربيگري را رها كرد! او تسليم شرايط موجود شد يا اعتراضش را به شكلي شكيلتر به رخ كشيد و ميكشد!

احمدزاده، غم نان دارد يا درد نام ملوان را، سيروس را، غفور را و بهمنخان و آقانصرت را؟

گوش كسي از كرگوشان، به صداي بيصداي اعتراض دامنهدار «ممي» هست، يا هر كسي بر طينت خود ميتند؟

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی