در اين قضيه حد وسطي وجود ندارد. يا كارشناسان ورلدساكر فوتبال نميفهمند و دنبال پول گرفتن از كارلوس كيروش هستند و يا بعضي از كارشناسان ما فوتبال را جور ديگري ميبينند و حب و بغض دارند. به هر حال مسائل فني فوتبال چيزي نيست كه فقط يك نفر و يا يك طيف خاص در مورد آن شناخت داشته باشند. در فوتبال انگليس و اسپانيا هم از مورينيو، گوارديولا، زيدان، انريكه و... ايراد ميگيرند اما كسي نميگويد مثلاً زيدان هيچ تأثيري در فوتبال رئال نداشته و رونالدو يكتنه تيم را قهرمان كرده است. در ايران اما خيلي راحت ميتوان چشمها را بست و بيانصافي كرد. همين كارلوس كيروش كه حالا ميگويند براي فدراسيون تصميم ميگيرد و كار فني خاصي نكرده، در شرايطي سرمربي تيم ملي شد كه ديگر خبري از امثال دايي و باقري و خداداد و علي كريمي و... در فوتبال ما نبود، زمينهاي خاكي را تعطيل كردند و به جايش برج ساختند و در نتيجه فوتبالي كه سرشار از استعداد بود، به سمت مرگ تدريجي رفت. كار به جايي رسيد كه دلالها هم دنبال بازيكنان عراقي و لبناني و... رفتند و در داخل فقط هر بچهاي كه پدرش پولدار بود، توانست فوتبال را ادامه دهد! كيروش در واقع نسلي را تحويل گرفت كه تكنيك در فوتبالشان نبود به همين خاطر او سراغ دژاگهها، قوچاننژادها، جهانبخشها و... رفت و البته جوانگرايي بسيار خوبي انجام داد. مهمترين شاخصه كاري او هم تشخيص استعدادها بود. كيروش 5/1 سال بعد قيد امثال خسرو و آندو را زد چون همان موقع تشخيص داد كه آنها از دوران اوج خود فاصله دارند. در درون دروازه هم او به بيرانوندي ميدان داد كه ركورد كلينشيت در آسيا و مقدماتي جام جهاني را شكست. حتي تشخيص او در استفاده به موقع از ميلاد محمدي و بازگرداندن مهدي طارمي هم درست بود. با اين حال آنچه مسلم است اينكه ما باز هم ميگوييم ازبكستان 4 سال قبل يك گل درست به ما زده بود! و كيروش از نظر فني كار خاصي انجام نداده است! حالا ورلدساكر هم هر چه ميخواهد بنويسد، به هر حال آنها كه به اندازه ما دلشان براي پول بيتالمالي كه فقط كيروش ميگيرد (و بقيه نميگيرند) نميسوزد!