اما در جواب رئيس تنها ميتوان گفت اين تيم نه اردو و بازيهاي دوستانه خوبي داشت و نه كادر فني مقتدري آن را هدايت ميكرد. ولي شما براي اين تيم كه يكسال از هماهنگي دور بود چه كرديد؟ آيا تنها 5 مسابقه دوستانه با تيمهاي درجه چندم صربستاني براي تيمي كه بايد در يك رويداد جهاني به ميدان برود كافي بود؟! در نظم و انضباط تيمي هم هيچ كاره بوديد وقتي بازيكني در پاسخ سرمربياش حوله بر زمين پرتاب ميكند آيا ميتوان انتظار بهتري در آينده از او و امثال او داشت؟ پس تنها ميتوان گفت براي جوانان هيچ كاري انجام نشد!
در جواب سرمربي تيم با اشاره به قدكوتاه بازيكنانش تنها بايد گفت اين نفرات انتخاب خود شما بودند. آيا در اين مدت سه سال نميتوانستيد به جاي اين نفرات و با توجه به رشد بسكتبال جهان گزينههاي جديدي را به اردو دعوت كنيد!؟ پس نه توانايي شناخت آنها را داشتيد و نه قدرت كاركردن با اين افراد.
كاش آنقدر به فكر اين تيم بوديد و از بازيكنان سابق در پستهاي تخصصي دعوت ميكرديد تا به كادر فني تيم ملي اضافه شوند و جوانان را بهنحواحسن در پستهايشان آموزش دهند. حال اينكه در اين كادر فني هيچ تخصصي ديده نميشود و نتيجه همين ميشود كه به كرهجنوبي، آنگولا و مصر ميبازيم. اماهاي بسياري براي هر علاقهمندي مطرح است و حالا حالاها بايد منتظر اين فرافكنيها ماند چراكه هيچكس پاسخ صحيحي به ما نميدهد و حضور در جام جهانيهاي آينده هم مثل هميشه به همين منوال خواهد گذشت و تنها افسوس باقي ميماند كه چرا به اين تيم و آن تيم باختيم؟!