نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۰
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

حكايت تيم نفت تهران كه يك سوي بازي افتتاحيه فصل جاري فوتبال بود، تكرار همين حكايت قديمي است! در تيم نفت تهران كساني سپر انداخته‌اند كه بيا و ببين!

1- علي كريمي آخرين نفر بود ولي نفر آخر نخواهد ماند! قبل از كريمي كه زود صدايش درآمد و فريادش بلند شد، علي دايي را ديده بوديم كه از نداريهاي اصلي و اصولي نفت گفته بود!

دايي، جام حذفي را برد و سپس خودش را كنار كشيد! يعني ناچار شد تا خودش را كنار بكشد! حرف دايي ساده بود و قابل فهم، اما كسي نفهميد و كسي به طلب و خواسته حداقلي او، توجه نكرد!

پيش از علي دايي هم شاهد كم آوردن علي منصوريان بوديم كه در بازي گرفتن از ياران نفت، توفيقي بزرگ داشت اما حريف نحوه تفكر و هماورد شكل مديريت پراشكال مديران و صاحبان نفت نشد! منصوريان هم يك «نه» بلند گفت و جان خودش را خلاص كرد! او هم ترجيح داد به جاي سر به ديوار كوفتن و مشت به سندان زدن، راهي را طي كند كه پيش از او، حسين فركي و يحيي گلمحمدي رفته بودند ولي «كك» هيچكس از اهالي فوتبال نگزيد و بعد از منصوريان و نفت پرشكوهش هم، عين خيال كسي نبود و نشد!

علي بود و حوضش! نفت بود و نداريهاي اوليهاش! نفت ماند و كاستيهاي بديهياش! نفت ماند و بيصاحبياش! در واقع نفت ماند و دردهاي هميشگياش كه پول ندارد و حق پول درآوردن هم ندارد! روي اين نكته بايد خيلي مكث كنيم: ...نفت پول ندارد و حق پول درآوردن از عملكرد ميداني خودش را هم ندارد! نفت بايد بسازد و بسوزد!

نفت بايد بيرانوند، كاميابينيا، اميري، پورعليگنجي، مطهري و وريا غفوري و حتي سيدجلال حسيني را بسازد، ولي خودش بايد از «كاسه شكسته» آب بنوشد! خودش بايد حسرت داشتههاي خودش را بخورد!

نزديك 50 سال است آقاي جعفر كاشاني كه عمرش دراز باد، از ضرورت تبديل شدن تيمهاي فوتبال به باشگاهها ميگويد! نفت تهران اما هنوز در خم اول كوچه اول است و بايد بكوشيم - همه ما بايد بكوشيم- كه تازه بشود يك تيم! باشگاه شدنش «پيشكش» همه! باشگاه شدنش، ارزاني وجود فركي، گلمحمدي، منصوريان، دايي و كريمي!

همه مرداني كه توان و قدرت بالقوهشان در تيم نفت ديده شد، تأييد هم شد، اما بينتيجه ماند و اما هدر رفت!

2- يك سؤال هم هست كه جوابش را همين حالا بايد داد: ...اگر فردا، نفت ياراي بقا در ليگ برتر را از دست داد، چه بايد كرد؟

چرا تكليف نفت را كه سهمي و حقي ناديده نگرفتني در فوتبال تهران و در ليگ ايران دارد، همين الان، روشن و معلوم نميكنيد؟ چرا حل مسائل و رفع مصائب نفت تهران، سپيدرود رشت، استقلال خوزستان، سياهجامگان، ملوان، فجرسپاسي و فوتبال بزرگ مازندران را وظيفه خويش نميدانيم؟

چرا استخوان لاي زخم ميگذاريم؟ چرا بعد از واقعه هم به فكر درد و علاج درد نيستيم؟

3- مهدي تاج را ديديم كه در مجلس حرف ميزد! مهدي تاج را ديديم كه در مجلس به نفع فوتبال و از حقوق فوتبال سخن ميگفت! حرفهاي تاج خوب بود! حرفهاي تاج به دل نشست! تاج خواستههايش را با خجالت، خواهش نكرد! او طلب كرد! او از مطالبات فوتبال گفت. از «بايد»ها با استدلال قوي، با كلامي متين و با صراحت و بدون رودربايستي سخن به ميان آورد!

در واقع تاج ديگري را ديديم! تاجي را ديديم كه يكي به نعل و يكي به ميخ نميزد! تاجي را ديديم كه اهل نه سيخ بسوزد، نه كباب نبود! تاجي را ديديم كه آيين دوستيابي با آب حمام را، كناري زده بود!

تاج ميخواست و مطالبهگر بود! تاج ميخواست و خواستههايش را شرطي هم بيان نميكرد! كاش رئيس فوتبال، هميشه همين اندازه پيگير، هميشه همين اندازه اصولگرا و هميشه همينقدر صريح و گردنكلفت بود!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی