1-برانكو، راه پر كردن جاي خالي شده سروش رفيعي را هم نشان داد اما مهمتر از هر چيز ديگري، او پي برد كه بايد با تفاوت استيل بازي تازهواردان و مردان قديميتر، كنار نيايد!

پرسپوليس به آهنگ تيمي يكدستتري محتاج است! پرسپوليس به روند تيمي يكپارچهتري نيازمند است! فردا كه «گادوين منشا» به بازي ميرسد و فردا كه طارمي با آمادگي حداكثري وارد تيم ميشود، اهرمي كه زور پرسپوليس را دوچندان ميكند، تيميت بيشتر و همفكري پيوستهتر است! بايد آثار ناهمخواني و عمل به سليقه تا ميشود كم و كمتر بشود!

2- پرسپوليس 3 گل زد تا دغدغهاي از اين بابت نداشته باشد! پرسپوليس گلهاي قشنگترش (يعني گلهاي برآمده از حركات دو نفره و سه نفره و بازي تركيبياش) را نزد، والا كار بالا ميگرفت! برانكو در همين خصوص، ناكردههاي مفصلتري پيش رو دارد! پيچيدهتر بازي كردن! حريف را به بند همين پيچيدگي كشيدن! حريف را به بازي ناخواسته وادار كردن! حريف را از عادتها و بلكه از مهارتهاي تكنيكي و تاكتيكياش دور كردن! حريف را به اشتباهات ناچارانه وادار نمودن. مثل گل اول كه برآيندي بود از پاس به موقع در عمق دفاع نفت و فرار به هنگام در فضاي دلخواهي كه حركات پيدرپي نيمه چپ پرسپوليس، براي خلق صحنه گل و وارد كردن ضربه گل، عامل آن و آمر آن بود!

شك نبايد كرد كه طارمي به زودي ميرسد! ترديد نبايد داشت كه تركيب مسلمان، احمدزاده، كاميابينيا و اميري راه بازي كردن در پرسپوليس را هم به منشا خواهد آموخت و هم به نعمتي ياد خواهد داد! كاري كه شايد زمان بيشتري ميبرد، حركت توأم با سرعت است آن هم نه حركات كور! بلكه دويدنهاي بعد از پاس دادن! فرار از بازي در جا!

3- پرسپوليس تشريفات آغاز فصل را خوب ميشناخت و خوب هم بهجايش آورد! سه گل زد، سه، چهار گل صددرصديتر را نزد! هوادارانش را شاد كرد و قدرت انگيزشي خود را به رخ كشيد!

پرسپوليس گفت: اين هنوز از نتايج سحر است! بايد صبر كرد و منتظر دميدن دولت صبحگاهياش بود! منتظر پنجشنبه 5 مرداد! منتظر رويارويي با فولاد اهواز! منتظر دميدن آقاي داور در سوت شروع! منتظر لحظهاي كه كليد ميزند نبرد ديدنيتري را، در ليگ هفدهم!

برانكو، به دفاع تيمش و به آرايش دفاعياش نظم داده و آرامش بخشيده، حالا ديگر نوبت ميرسد به بازي نامنظم و آنارشيستي خط حمله! در چرخه دفاع آرام، در زنجيره تهاجمي، كاملاً ناآرام! در هر دو حالت، با اراده كامل و با خواستانديشي حداكثري!

پرسپوليس، بخشي از اين ضرورتهاي متضاد را همين الان هم دارد، ولي همه حريفان به اندازه نفت تهران، سبكوزن و نامقاوم نيستند! بايد با زور بيشتري وارد عرصه رقابتها شد! رقابتي كه در اصل نظر ميدوزد- و دوخته است- به استقلال، سپاهان، ذوبآهن، سايپا، پيكان، حتي تراكتور، پديده و نفت آبادان! جناب لوكا بوناچيچ هم با تيم گسترشفولاد، ادعا دارد كه ما هم هستيم!

سپيدرود نيز هست! دستكم در رشت و دست كم در روزهاي اول، يك وزنه وزين همين سپيدروديهايند! تيمي كه مثل نفت تهران، مثل سياهجامگان، مثل استقلال خوزستان دچار گربهرقصانيهاي نامديرانه حضرات مديران ناشي، ناوارد و مدعيان فوتبال است!

4- آقاي ساكت از اردوهاي 85 روزه براي تيم ملي حرف زده است! در موافقت با راهاندازي روند تيم ملي، اين يادآوري را كوتاه كرده و البته كه در هر فرصتي تكرارش خواهيم كرد!