۰
سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۲۴
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

يك مدتي حرف نزنيم! يك مدتي سكوت كنيم! چيزي نگوييم! صدايي درنياوريم! بلكه درست شد! بلكه تمام شد! بلكه نباختيم! شايد كه برديم! شايد كه برنده شدن را دوباره بلد شديم! تاكتيك خود را عوض كنيم! تغيير تكنيك بدهيم! خودمان را به آن راه بزنيم! خودمان را به كوچه علي‌چپ بزنيم!

1-انگار نه انگار كه بازنده شدهايم! انگار نه انگار كه مغلوب تيم عمان شدهايم! سي و شش سال، يككم بيشتر يا كمي كمتر، به المپيك رفتيم؛ حالا هم در قهرماني زير 23 سالههاي آسيا ببازيم. چهار سال ديگر هم ببازيم، مگر چه فرقي ميكند؟ مگر چه تفاوتي دارد!

نقشه برخوردمان را عوض كنيم! سالهاي سال از «پلان A» استفاده كرديم به اينجا رسيديم، يعني به جايي نرسيديم! يعني به المپيك نرسيديم! يك چند سالي هم، يك چند باري هم از «پلان B» استفاده كنيم، شايد افاقه كرد! شايد مؤثر واقع شد! شايد باختدرماني هم خودش راهي است! به لطف اين شكست به المپيك بعدي، شايد به همين المپيك راه يافتيم!

2- به سطح كار ما كم نپرداختيم! به اعماق و به ريشهها نيز كم نزديم! همه بياثر، همه بيفايده!

از سبك بودن وزنانديشگي در فوتبالمان كم نناليديم! و از توخالي بودن انديشههاي مديريتياش! به لزوم گرد هم آوردن دانايان زياد و زياد اشارههاي پيدرپي و اشارههاي متمادي كرديم! به زبان ساده و همهفهم حرفها زديم! در ضرورت توجه كامل و كافي، به مديريت و به مديران، در لزوم دور شدن و فاصله گرفتن از سادهانديشي و سهلانگاري، در مذمت و شكستآفرينيهاي ناشي از خودشيفتگي و «نارسيسم»! گفتهها گفتيم از كارها را به دست كاردان سپردن!

نتيجه همه اين كارها چه شد؟ به كجا رسيديم؟ آن از احوال باشگاههايمان در ليگ آسيا. نزديك به 30 سال است كه بازندهايم! اين هم از حال و روز تيمهاي جوانان و اميدمان! چهل سال است كه با المپيك قهريم! چهل سال است كه در آسيا مغلوب ميشويم! مغلوب كمداني خودمان! مغلوب فقر دانش خودمان! مغلوب بيسوادي خودمان! هر جا كه باختي هست، هر جا كه شكستي هست، هر جا كه حذفي هست، رد پاي خودمان نيز هست! رد پاي كساني كه حضورشان، از اول هم غلط بود! غلط فاحش! رد پاي عوضيآمدگان!

3- سيل خبرهاي بد بندآمدني نيست، از AFC صداي تهديد بلند است! دار و دسته شيخسلمان بحريني، هر چهار تيم ايراني حاضر در ليگ آسيا را مخاطب قرار دادهاند كه يا حسابهاي خود را صاف و بدهيهاي خود را تسويه كنيد يا برويد!

بد نيست شنيدن اين حرفها؟ برخورندگي ندارد ديدن اين خط و نشانها؟ ما با خودمان چه كردهايم كه زبان AFC را نيز تيز و تند كردهايم؟ ما با خودمان چه كردهايم كه به كنار گذاشته شدن از مسابقههاي باشگاههاي آسيا تهديدمان ميكنند؟

سه روز ديگر «ليگ برتر»مان آغاز ميشود و آنگاه ما كاري كردهايم كه اذناب و دنبالههاي شيخسلمان، به حذف و محذوف شدن، تهديدمان ميكنند! ما چنان گزكي به دست همه دادهايم كه بيا و ببين؛ كه ببين و نپرس!

ما چنان سرودي ياد مستان دادهايم كه نتيجهاش اين است: ...فشار اوليه از سوي طلبكاران ليگ! فشار ثانويه از سوي FIFA كه حالا از همدستي AFC هم براي تنگ كردن حلقه محاصره به دور فوتبال ايران، برخوردار است! به قول «ناصرخسرو» چون نيك نظر كرد، پر خويش در آن ديد! و اين حكايت فوتبال تيرخورده، پهلودريده و زخمي ماست!

4- ميگويند عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد! ما ميگوييم هر حادثهاي ميتواند ختم به خير شود، اگر از نيروي خداداده تعقل، تدبر و مديريت برخوردار باشيم!

اگر مديران واقعي و آيندهانديش را به كار گيريم! اگر مخالف رودخانه علم و تجربه شنا نكنيم! اگر خود را مركز عالم و عقل كل و داناي اكمل ندانيم!

ما ميتوانيم، اگر شايستهسالاري را باور كنيم! و اگر از قبيلهگرايي بپرهيزيم! ما ميتوانيم، اگر اجازه و مجال بروز تواناييهاي خود را به خودمان بدهيم! اگر از دام «توهمها» خارج شويم! اگر تافته جدابافته نباشيم!

***

آقاي ساكت كه «اوضاع امروز»ي فوتبال نتيجه حضور و عملكرد «ديروز»ي شماست! به فكر آن 85 روزي باشيد كه قرار است تيم ملي را از اساس بسازد!

و آقاي ساكت! در اين رهگذر، از مزيت عالي و بزرگ خرد جمعي و همانديشي با دانايان، غفلت نكنيد! مثل روزگار بودن در سپاهان!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی