به گزارش خبرورزشی،گپ و گفت تلويزيوني بهتر از آنچه تصور ميكردم جلو رفت و... اما حيفم آمد فقط به همين بسنده كنم. به هر حال عليرضا منصوريان يك سالي ميشود كه بعد از پرويز مظلومي تاج آبيها را بر سر گذاشته و مرد اول استقلال شده است. دهها سؤال مختلف در ذهنم رژه ميرفت اما استقلال هم تمرين داشت و عليمنصور لطف كرده وسط تمرين وقتش را در اختيارم قرار داده بود. با اين وجود تا جايي كه امكان داشت پرسشهايي را مطرح كردم. از خبر مصدوميت مجتبي جباري بگيريد تا مديريت دشوار چند ستاره مطرح و مدعي و... كه عليرضا منصوريان واو به وا جواب داد.
آنچه در زير ميخوانيد ماحصل حدود 45 دقيقه گفتوگوي ما با سرمربي استقلال است كه اميدواريم مورد توجه شما خواننده گرامي قرار بگيرد.
* اغلب هواداران و حتي كارشناسان معتقدند استقلال ديگر امسال بايد جام بگيرد، آيا اين توقع به جايي است يا اينكه...؟
شما وقتي سرمربي تيم بزرگي مثل استقلال ميشويد بايد هواداران و انتظارات آنها را به درستي بشناسيد. استقلال تيم توقع است و همه انتظار دارند هر روز برنده شويد. من با اين فضا بيگانه نبوده و نيستم. اين شانس را پيدا كردم كه سرمربي استقلال شوم، تيمي كه جوانيام را در آن گذاشتم و هر چه امروز دارم از استقلال است. ريسك بزرگي بود اما مصمم هستم كه شكست نخورم. آرزوي من فقط رسيدن به استقلال نبود و ميخواستم و ميخواهم موفق شوم.
* اين يعني امسال جام ميگيريد؟
بله، اين اتفاق ميافتد اما به شما ميگويم خمره رنگرزي نيست. به قول ژوزه مورينيو هري پاتر نيستم كه معجزه كنم و پشت سر هم جام بگيرم. هدف ما امسال همين است اما توجه شما را به يك نكته جلب ميكنم.
* بفرماييد.
شما ميدانيد الكس فرگوسن چه سالي هدايت منچستر را بر عهده گرفت؟
* بعد از جام جهاني مكزيك و سال 1986؟
آفرين! اما 4 سال بدون جام و موفقيت را پشت سر گذاشت. كار به جايي رسيد كه حتي سكوها هم عليه او شد. هواداران منچستر بنري به اولدترافورد آوردند كه روي آن نوشته شده بود «الكس برو به جهنم!» درست است. جام گرفتنهاي پيدرپي و موفقيت آن منچستر رؤيايي الكس فرگوسن هم بعد از 4 سال آغاز شد. من نميگويم به عليرضا منصوريان 4 سال فرصت بدهيد بلكه معتقدم تداوم موفقيت به بار ميآورد. باور كنيد برخي اوقات دلم ميگيرد وقتي ميبينم يك مربي با 4 باخت بركنار ميشود.
* قبول كنيد تحمل 4 باخت از سوي هواداران آسان نيست.
من آرزو ميكنم مديران باشگاهي ما صبر داشته باشند. ميوه صبر شيرين است. شما ديديد ما در فصل گذشته شروع خوبي نداشتيم اما به مرور خودمان را پيدا كرديم. من خيلي خوشبخت هستم كه استقلال چنين هواداراني دارد. طرفداراني كه ما را خوب درك و در طول فصل حمايت كردند.
* انصافاً چقدر از استقلال فصل گذشته رضايت داريد؟
با توجه به پتانسيلي كه داشتيم و اتفاقاتي كه افتاد در مجموع راضي هستم اما باورتان نميشود. من بزرگترين منتقد عليرضا منصوريان هستم!
* يعني چي؟
من 50 درصد آن چيزي كه در ذهنم بود فصل گذشته اجرا شد و هميشه و تحت هر شرايطي در خلوت، خودم را نقد ميكنم. اصلاً هم با عليرضا منصوريان رودربايستي ندارم و باور كنيد هرگز خودم را گول نميزنم.
* مثلاً اين نقد را هم قبول داريد كه جنب و جوش عليرضا منصوريان كنار زمين كمي زيادي يا به قول عادل فردوسيپور «شو» بود؟
نه، شو نبود! قبول دارم كمي زيادي كنار زمين تحرك داشتم ولي شو نبود. البته امسال تصميم گرفتم نسبت به فصل گذشته جنب و جوش خودم را كمتر كنم.
* چرا؟
فصل گذشته من تيم جواني را در اختيار داشتم. مجبور بودم بيش از حد معمول كنار زمين حرف بزنم و تحرك نشان بدهم. امسال به دليل داشتن بازيكنان باتجربه بيشتر، جنب و جوش من كنار زمين كمتر خواهد بود. بازيكن جوان 9 تا خصلت خوب دارد و يك خصلت بد كه خوابش ميبرد! در طول مسابقه خوابش ميبرد و دستورات تاكتيكي، وظايف خود و شرايط بازي را فراموش ميكند. بايد آن جوان را به خودش بياورم. خاطرم هست همين فصل گذشته بين دو نيمه يكي از مسابقات كت و شلوارم را درآورده و لباس گرمكن پوشيدم. ميخواستم شبيه بچهها شوم. به آنها گفتم من يار دوازدهم شما كنار زمين هستم.
* اين اقدام جواب داد؟
(با اشتياق خاصي) چهجور هم! يكي از مهمترين وظايف هر مربي اين است كه با شاگردان خود در ارتباط باشد. آنها را درك كند. من و بازيكنان استقلال همگي در يك قايق هستيم. بايد پارو بزنيم و اگر يك نفر بخواهد آن را سوراخ كند همگي با هم غرق ميشويم.
* برخيها حركات شما را كنار زمين شبيه ديهگو سيمئونه و آنتونيو كونته ميدانند. خودتان فكر ميكنيد شبيه كدام يك باشيد؟
سيمئونه و كونته را واقعاً دوست دارم. هر دو تشنه موفقيت هستند و با تمام وجود اتلتيكومادريد و چلسي را هدايت ميكنند اما من عليرضا منصوريان هستم. از اين دو الگو ميگيرم ولي اينكه بخواهم خودم را شبيه سيمئونه يا كونته كنم نه! قهرماني و پيروز شدن در اين حرفه واقعاً آسان نيست. به شخصه اشتياق به دانستن را هرگز از دست ندادم و نميدهم.
* بدترين روز مربيگري عليرضا منصوريان چه روزي بوده است؟
اتفاقات گذشته مربوط به گذشته است. همه ما مربيان روزهاي بد داشتهايم من هم روزهاي بد داشتهام اما دوباره برخاستم، بلند شدم و به اوج برگشتم. آلمانيها يك ضربالمثلي دارند كه جالب است؛ آلمانها ميگويند زمين خوردي بلند شو، دوباره زمين خوردي، باز بلند شو و تسليم نشو! فوتبال آلمان به همين دليل موفقترين تيم در اروپا و تاريخ جام جهاني بوده است. شايد به لحاظ قهرماني برزيل پرافتخارتر باشد اما كدام تيم را در دنيا سراغ داريد كه به اندازه آلمان به نيمهنهايي جام جهاني رسيده باشد؟ آلمانيها مصداقبارز تلاش، زحمت، ممارست و مبارزه براي برد هستند.
* يك روزي دوستانه و به شكلي خصوصي از شما انتقاد كردم كه هنوز متوجه نشديد هدايت چه تيم بزرگي را بر عهده گرفتيد. آن حرف من تند بود يا درست؟
من از همان روز اول ميدانستم سرمربي چه تيم باعظمتي شدم. ميدانيد چرا؟ (خودش ادامه ميدهد) چون بازيكن و كاپيتان اين تيم بودم. وقتي شما سرمربي تيمي مثل استقلال ميشويد بايد سخت كار كنيد. حتي خانوادهتان اين وسط فدا ميشوند. آسان نيست. من ميدانستم و ميدانم چه مسئوليت و مأموريت بزرگي را بر عهده گرفتم. بگذاريد خيالتان را راحت كنم. الگوي اصلي من ميدانيد چه كسي است؟
* گفتيد تا حدود زيادي كونته و سيمئونه؟
الگوي من مربياني هستند كه كار سختي دارند و آن را به خوبي انجام ميدهند. به مربياني نگاه ميكنم كه با باشگاههاي مختلف قهرمان شدهاند. من شخصي مثل الكس فرگوسن را ميبينم كه از پايينترين سطوح شروع كرد و موفق شد. باقي ماندن در بالاترين سطح كار آساني نيست.
* به ويژه استقلال كه فشار هواداران، افكار عمومي و... را بايد تحمل كنيد.
صددرصد! هميشه به شاگردانم هم ميگويم در استقلال زير ذرهبين هستيد و بايد مراقب خودتان باشيد. اين مسئله در مورد عليرضا منصوريان بيشتر صدق ميكند. در زندگي ياد گرفتم فشار و سختي هر چه بيشتر باشد انسان را قويتر ميكند. وقتي به اينجا آمدم ميدانستم و انتظار نداشتم همه چيز آسان باشد.
* چه درسي از فصل گذشته گرفتيد؟
يكي، دو تا نبود كه بخواهم اسم ببرم. در خلوت خودم يا با همكارانم در كادر فني به كارهايي كه درست انجامش نداديم فكر ميكنيم تا در فصل جديد تصميم درستي اتخاذ كنيم و بهتر شويم. اين طبيعت كار است كه بايد به دنبال اين باشيد كه نسبت به گذشته پيشرفت كنيد.
* به تازگي مصاحبهاي از قول گوارديولا ميخواندم كه ميگفت چون موفق به فتح ليگ برتر انگليس با منچسترسيتي نشدم دليلي نميشود مربي بدي باشم. فكر ميكنم نسبت به گذشته مربي بهتري شده باشم. شما هم چنين احساسي داريد؟
دقيقاً! خيلي جالب بود. من هم خيلي چيزها ياد گرفتم و متوجه شدم در هفتههاي اول ليگ بايد زيرك و باهوش بود. ما سعي ميكنيم از همان هفتههاي اول ليگ هفدهم با تمركز كامل ظاهر شويم.
* اين بدين معناست كه قرار است دوباره 3 گل در آبادان به نفت بزنيد؟
نه، منظوم اين نبود. آبادان مهد فوتبال ايران است. بازي در اين آب و هوا و گرماي خوزستان آسان نيست. فصل گذشته بچههاي ما يك بازي بينقص، هجومي و در عين حال منطقي را به اجرا گذاشته و توانستند 3 بر صفر برنده شوند اما جمعه بازي آساني پيشرو نداريم. اگر يك گل هم به صنعتنفت بزنيم و برنده شويم برايم كافي است.
* فصل گذشته در آبادان 3 گل شما را مجتبي حقدوست، بهنام برزاي و سيدمجيد حسيني زدند كه دو بازيكن از اين جمع از استقلال جدا شدهاند.
بهترينها را براي اين بازيكنان آرزو ميكنم. اميدوارم در تيم بعدي خودشان موفق باشند. باور كنيد مربيگري حرفه سخت و بيرحمي است. خاصه آنكه شما در تيم بزرگي مثل استقلال مربيگري كنيد. به هر حال يكسري ميمانند و يكسري بالاجبار جدا ميشوند. برخي تصميماتي كه ميگيرم براي خودم هم سخت و دشوار است.
* عليرضا منصوريان كه از جوانگرايي نتيجه گرفته بود چرا راهش را عوض كرد؟
نه، من فلسفه خودم را تغيير نميدهم. اينجا استقلال است و انتظارات بسيار بالاست. تيم جوان من خوب و در حد انتظار ظاهر شد اما در برخي مسابقات سخت و بزنگاه همين جواني كار دستمان ميداد. به همين خاطر پس از مشورت با همكاران و برخي پيشكسوتانم تصميم گرفتم بازيكنان باتجربه و بينالمللي به تيم اضافه كنم كه اين خلأ پر شود.
* جذب سرور جپاروف با وجود حضور فرشيد اسماعيلي و مجتبي جباري توجيهي داشت؟
اتفاقاً همين دقايقي قبل داشتم براي بچهها صحبت ميكردم. به آنها گفتم ما بازيكنان بينالمللي به اسم سرور جپاروف را كنار خودمان داريم. فوتباليستي كه 2 بار توپ طلاي آسيا را برده است آن هم در حضور ستارگاني مثل ياسر القحطاني عربستاني، علي دايي و علي كريمي خودمان و... اين اصلاً آسان نيست. به حرف ساده است. 2 بار مرد سال آسيا شدن افتخار بزرگي است كه نصيب او شده و مطمئن باشيد ارزشهاي جپاروف در ليگ برتر و ليگ قهرمانان آسيا براي همه مشخص خواهد شد. مجتبي جباري را هم داريم كه سرشار از تجربه و تكنيك است. همينطور فرشيد اسماعيلي كه باانگيزه است و كنار اين دو هافبك برجسته آسيا رشد ميكند و بالا ميآيد.
* بيتعارف مجتبي جباري مصدوم است يا نه؟
به نظر من وضعيت مجتبي جباري خيلي بهتر از آن چيزي است كه حتي خودم تصور ميكردم (به جباري كه در حال تمرين با توپ است اشاره ميكند) شما در حال حاضر نشاني از مصدوميت در مجتبي ميبينيد؟!
* اما ميگويند ايفمارك خبر مصدوميت مجتبي جباري را اعلام كرده و...
اصلاً و ابداً! خود خانم دكتر هراتيان هم تكذيب كرد. مجتبي جباري را همه ميشناسند. يكي از بهترين هافبكهاي 10 سال اخير ايران است.
* الان سن و سال جباري...
(حرفمان را قطع ميكند) خيالتان را راحت كنم. من روي مجتبي جباري حساب ويژهاي براي فصل جديد باز كردم و به شناسنامهاش هم نگاه نميكنم درست مثل سرور جپاروف!
* شنيديم براي اينكه به زانوي مجتبي جباري فشار نيايد، قرار شده در سفرهاي شهرستان استقلال همراه شما نباشد؟
اين يكي را هم تكذيب ميكنم. چه كسي گفته؟! استقلال به مجتبي جباري نياز دارد و به همين خاطر هم او را برگردانديم.
* ببخشيد يك مقدار سؤالات ما درباره جباري زياد شد ولي قرار است او در برخي مسابقات 10 يا 15 دقيقه وارد زمين شود و پاس بدهد و...؟
بگذاريد خلاصهاش كنم. مجتبي جباري پاسورترين هافبك سالهاي اخير فوتبال ايران در كنار محرم نويدكيا بوده است. مجتبي جباري در 15 بازي كنارمان باشد، در اين 15 بازي 10 تا پاس گل سه امتيازي بدهد، ميشود 30 امتياز! همين براي من كافي است.
* جباري ميتواند 30 امتياز براي استقلال در فصل جديد بگيرد؟
گفتم 10 پاس گل و 30 امتياز. چرا كه نه؟ من همين الان هم داخل ماشين مجتبي خصوصي با او حرف ميزدم. به خودش هم گفتم به اخبار رسانهها يا حرف و حديثها توجهي نكند و كار خودش را انجام دهد چون من روي او حساب ويژهاي باز كردم.
* 4 پادشاه در يك اقليم ميگنجد؟!
(دوباره به همان نقطهاي كه جباري تمرين ميكند، اشاره كرده و ميگويد) خودتان ميبينيد. خسرو (حيدري)، پژمان (منتظري) و مجتبي با هم تمرين ميكنند و اميد نورافكن جوان هم كنار آنهاست. مهدي رحمتي هم كنار دروازهبانان تمرين ميكند. اتفاقاً اين 4 بازيكن به همراه سرور جپاروف عصاي دست من مربي هستند. رحمتي، جباري، منتظري و خسرو جزو خانواده استقلال هستند كه امسال ميخواهند خيلي چيزها را ثابت كنند.
* بر سر بازوبند كاپيتاني يا نيمكتنشيني و... حاشيهساز نميشوند؟
ببخشيد اين حرفها در مورد اين 4 بازيكن بزرگ استقلال كمي بيانصافي است. اينها سرشار از تجربه و بزرگي هستند و هرگز با اين حرف و حديثهاي بچگانه خودشان را خراب نميكنند.
* مديريت اين 4 بازيكن سخت نيست؟
اتفاقاً براي من آسانتر از مديريت جوانترهاست. جوانترها را به همين 4 بازيكن سپردهام. (چند لحظه مكث ميكند)
* چرا سكوت كرديد؟
شما گفتيد 4 پادشاه در يك اقليم؟! من به شما ميگويم رحمتي، جباري، خسرو و پژمان به همراه جپاروف بهترين سلاحي هستند كه من در اختيار دارم.
* اين حرف را ميزنيد كه به اين 4 بازيكن روحيه بدهيد؟
نه، واقعيت را گفتم. يعني اينكه اين فكر در سر من مربي ميگذرد و بقيهاش به تلاش اين 4 بازيكن برميگردد كه انتظار من از آنها به مراتب بيشتر از جوانترهاست.
* مثلي وجود دارد كه ميگويد هواداران استقلال حاضرند همه بازيها را ببازند اما پرسپوليس را ببرند يا بالعكس! شما هم چنين نظري داريد؟
شهرآورد با همه مسابقات فرق ميكند. اين حرفها هم شعار است كه شهرآورد فقط 3 امتياز دارد و با بقيه بازيها فرقي ندارد. به اعتقاد من ارزش شهرآورد از 6 امتياز هم بيشتر است.
* 7، 8، 9 يا 10 امتياز ميارزد؟
شايد 10 امتياز و شايد هم بيشتر!
* حالا كه بحث شهرآورد وسط آمد، ميخواهيم بپرسيم؛ بيرودربايستي شما بيشتر بابت لغو شهرآورد دوستانه در آلمان خوشحال شديد يا پرسپوليسيها؟
من به خود اسپانسر هم گفتم كه از بازي دوستانه در آلمان استقبال ميكنم. بازيكنان استقلال هم آماده شهرآورد بودند و از اينها گذشته درآمد خوبي نصيب دو تيم ميشد. حتي به اسپانسر دو باشگاه پيشنهاد دادم شهرآورد دوستانه را در كشور قطر برگزار كنند.
* چرا قطر؟
به هر حال از لحاظ امنيتي، امكانات و حتي اسپانسرهاي كمكي و... ميتوان اين شهرآورد دوستانه را در آلمان برگزار كرد.
* شهرآورد هم مگر دوستانه ميشود؟!
آي گفتيد! شهرآورد هم مگر دوستانه ميشود؟ نه ما و نه پرسپوليسيها هرگز به شهرآورد به چشم بازي دوستانه نگاه نميكنيم. شهرآورد آلمان هم فقط اسمش دوستانه بود و مطمئن باشيد هر دو تيم براي برد به زمين ميرفتند.
* جواب سؤال ما را نداديد كه بالاخره پرسپوليسيها از لغو شهرآورد خوشحال شدند يا شما استقلاليها؟
با توجه به اينكه پرسپوليس درگير سوپرجام و مرحله يكهشتم نهايي ليگ قهرمانان آسياست، بنابراين فكر ميكنم آنها بابت لغو شهرآورد خوشحالتر شدند كه طبيعي است.
* بردن برانكو قلق دارد؟!
منظورت چيه؟!
* شما همراه با نفت تهران در ليگ پانزدهم پرسپوليس را برديد و جلوي قهرماني برانكو را گرفتيد. فصل گذشته هم شهرآورد رفت را مساوي كرده و شهرآورد برگشت را از اين مربي كروات برديد. به نظر ميرسد قلق بازي مقابل برانكو دست عليرضا منصوريان باشد. اينطور نيست؟
نه، همه چيز بستگي به نوع آمادهسازي براي روز مسابقه و آمادگي بدني و ذهني بازيكنان دارد. در واقع اين بازيكنان هستند كه سرنوشت يك مسابقه را تعيين ميكنند و در زمين حضور دارند. نبايد نقش آنان را كمرنگ كرده و مربي و بازيكن مكمل هم هستند اما در جواب سؤال شما بايد بگويم برانكو از نظر شخصيت و خصوصيات انساني استثنايي و جنتلمن است. من احترام زيادي براي او قائل هستم و از لحاظ فني هم توانايي خود را نشان داده است.
* (به شوخي) همه اين تعارفات دليلي نميشود كه ما درباره هفته دهم ليگ هفدهم و بازي با پرسپوليس چيزي نپرسيم!
(ميخندد) شما كه هر سؤالي خواستيد، پرسيديد و من هم جواب دادم!
* شوخي كرديم! استقلال تهران در هفته دهم مقابل پرسپوليس چه كار ميكند؟
شك نكنيد شهرآورد هفته دهم زيبا و پرگل ميشود و برنده هم دارد.
* برنده كدام تيم است؟
اميدوارم استقلال باشد!
* نشد ديگر! (باز هم به شوخي) اين اميدوارم براي ما تيتر نميشود...
شما ولكن نيستيد! بنويسيد هفته دهم شهرآورد برنده دارد و اسم برنده هم استقلال است.
* گفتيد پرگل! پيشبيني ميكنيد شهرآورد رفت ليگ هفدهم چند چند ميشود؟
نميدانم 3 بر 2 يا 4 بر 3 يا 3 بر يك و مطمئن هستم پرگل ميشود.
* اين بحث تيم اميد و غيبت سه بازيكن استقلال در مسابقات قرقيزستان هم خيلي پر سروصدا شد. توضيحي ميدهيد؟
من اين مدت سكوت كردم و حرفي نزدم. به زودي به طور مفصل در اين رابطه توضيح ميدهم اما اينها همه معلول است و شما بايد دنبال علت باشيد.
* منظورتان چيست؟
علت را بايد در فوتبال پايهاي جستوجو كنيد. برويد ببينيد در فوتبال پايههاي ما چه ميگذرد. توليد بازيكن در همين تهران متوقف شده است. (به پشت سرش اشاره ميكند) شما ديديد مجاور زمين تمرين اصلي ما نونهالان و كودكاني در مدرسه فوتبال و آكادمي باشگاه بازي ميكنند. اين بچهها توسط خانواده خود هم ساپورت و حمايت ميشوند و ميبينند پدران و مادران آنها هم در تمرين حضور دارند.
* شما هم قبل از مصاحبه با ما رفتيد با آنان عكس انداختيد.
وظيفهام بود. اين احساسات پاك بچههاست و من هم از دوران بازي به بچههاي استقلالي احترام گذاشته و ارزش زيادي براي آنان قائل هستم اما مشكل فوتبال ما اين است كه فوتبال خياباني جمع شد.
* يعني چي؟!
40 سال و اندي است كه فوتبال ما در حسرت صعود به المپيك به سر ميبرد و شايد اين سالها افزوده هم شود چون آخرين نسل فوتبال خياباني ما علي كريمي بود. كسي كه از توي كوچه و خيابان برخيزد، رشد كند، به زمين خاكي و بعد باشگاه برسد و سري توي سرها درآورد. بعد از علي كريمي كدام بازيكن را سراغ داريد كه بتواند 4 نفر را پشت سر هم دريبل بزند؟ تمام شد و رفت. من همراه پسرم چندي پيش ميخواستيم به زمين چمن مصنوعي برويم و بازي كنيم. باور كنيد راهمان ندادند!
* جداً؟!
بله، به هر حال بخش خصوصي اين زمينها را اجاره كرده و دنبال درآمدزايي است. فوتبال خياباني و گل كوچك جمع شده است. زمينهاي خاكي كه چمن مصنوعي شده و كسي را راه نميدهند. در اين روزگار بچهها آپارتماننشين شده و اغلب به جاي بازي در كوچه و خيابان دنبال بازي كامپيوتري هستند. زمان ما اصلاً بچه 10، 12 ساله چاق نداشتيم يا كم بود ولي الان بچه 10 ساله 100 كيلوست. دليل آن هم همين آپارتماننشيني است. فوتبال پايه هم در حال نابودي است. آنوقت شما دنبال اين هستيد كه ما بازيكن به تيم اميد داديم يا نه؟!
* ما دنبالش نيستيم بلكه فدراسيون...
(وسط حرفمان ميآيد) ما با خود آقاي تاج صحبت كرديم و توضيحاتي داديم. متأسفانه برخيها عليه باشگاه استقلال و عليرضا منصوريان سمپاشي كردند اما من سكوت كردم تا همه چيز از طريق باشگاه جلو برود. فقط همينقدر بگويم من عليرضا منصوريان در اوج مسابقات ليگ قهرمانان آسيا اميد نورافكن را در اختيار تيم ملي جوانان گذاشتم كه همه ديدند چقدر متضرر شديم. همينطور نهايت همكاري را با تيم ملي بزرگسالان داشتيم و هرگز اعتراض نكرديم. لازم باشد به زودي حرفهايم را در اين مورد خواهم زد ولي همينقدر بدانيد كار غيرقانوني انجام نداديم.
* بسيار سپاسگزارم كه اين فرصت را در اختيار من قرار داده و با حوصله جوابگوي سؤالات شديد.
خواهش ميكنم. به بر و بچههاي خبرورزشي سلام برسانيد.
