زماني كه در قطر بودم، پيشنهاد ايران به دستم رسيد. به آنها گفتم درگير پرونده دوپينگ هستم و بايد منتظر رأي دادگاه اروپا باشم كه ممكن است حكم محروميت من را تأييد كنند. رئيس فدراسيون فوتبال ايران به من گفت «شما مربياي هستيد كه ما به دنبالش هستيم، اگر نتيجه دادگاه طبق خواسته شما باشد كه چه بهتر، اگر اينطور نبود كه ما مربي ديگري را (به طور سمبليك) روي نيمكت تيم ملي ايران خواهيم گذاشت اما در واقع شما همه كاره و مسئول تيم خواهيد بود». اين در واقع اعتماد خاص آنها را نشان ميداد و اگر اينطور نبود من در خانه مينشستم و كار نميكردم.
* قرار بود در منچستريونايتد جانشين آلكس فرگوسن شوم ولي ميخواستم فرصت حضور در جام جهاني را با آفريقاي جنوبي به دست بياورم. در مورد ايران هم فرصت حضور در جام جهاني برزيل، مهد فوتبال را داشتم. در كنار اينها با توجه به سابقه مربيگريام با خودم گفتم كه آيا جايي بهتر از ايران است كه بتوانم وجهه خودم را به عنوان سرمربي تيم ملي بهبود ببخشم؟
* زماني كه تصميم گرفتم به كارم با تيم ملي ايران ادامه بدهم از چهار تيم ملي پيشنهاد داشتم كه آفريقاي جنوبي و الجزاير از آن جمله بودند. الجزاير خيلي سعي در استخدام من كرد و با مسئولان اين فدراسيون در ليسبون پرتغال ملاقات كردم و حتي پيشقراردادي هم بين خودمان نوشتيم و همه چيز خوب بود اما در نهايت تصميمي احساسي گرفتم و در ايران ماندم.
* اولين باري كه به ايران رفتم به عنوان پناهنده بود، چون در آن مقطع فكر ميكردم همه دنيا عليه من است. سرآلكس گاهي با من تماس ميگرفت و ميگفت «چه كار ميكني آنجا؟ تو داري وقت و استعدادت را هدر ميدهي؟» من هم با يادآوري خاطرهاي از رئالمادريد پاسخ او را دادم، زماني كه كارم را با رئالمادريد شروع كردم، پس از شكست خانگي مقابل مايوركا كه به دنبال شكست از لاكرونيا رقم خورد، زيدان با ضربه سري كه به حريف زد، همه چيز را خراب كرد. سرآلكس روز يكشنبه بود كه به من زنگ زد و گفت «فردا چهكارهاي؟» كه من در پاسخ گفتم «بعد از نتيجه امروز به نظرت بايد چهكار كنم؟ من حتي نميتوانم از خانهام خارج شوم». فرگوسن هم در پاسخ به من گفت «صبحانه خوبي آماده كن كه فردا ميآيم پيشت». فردا به فرودگاه رفتم و او را به خانهام آوردم و صبحانه را با هم خورديم و با يكديگر صحبت كرديم. سرآلكس سپس به من گفت «اينجا آمدم تا بگويم اگر اتفاقي براي تو بيفتد، ما همچنان منتظر تو هستيم». سپس پيشنهادي از تاتنهام دريافت كردم، جايي كه ميتوانستم درآمد بهتري داشته باشم اما نميتوانستم به تيمي بروم كه مقابل سرآلكس قرار بگيريم، آن هم پس از آن رفتاري كه با من داشت. همين يك ماه پيش بود كه دوباره فرگوسن به من گفت داري وقت و استعدادت را در ايران هدر ميدهي.
* يكي از بدترين شرايط كاري در جهان در ايران است. حتي تيمهايي كه در نيمه پايين جدول ردهبندي فيفا هستند نيز شرايط بدي به مانند ما ندارند. زمينهاي بد، مشكلات مالي و... همه اينها در كنار تحريمهايي كه عليه ايران وضع شده را در نظر بگيريد كه كل جامعه ايران از جمله ورزش را تحت تأثير قرار داده است. در سوي ديگر اما شور و شوق ايرانيان به فوتبال و بلندپروازي آنها و در دسترس بودن مسئولان كشور براي فراهم آوردن شرايط، اوضاع را كمي تغيير ميدهد اما در مجموع سرمربيگري ايران يك چالش است.
