۰
سه‌شنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۰:۰۲
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

رسانه ملي هر وقت فضاي فوتبال به هر دليلي ملتهب مي‌شود، بعد از ساختن ده‌ها برنامه و پخش گزارش و مصاحبه و خبر درباره جنجالي كه موجب التهاب شده و بهره‌برداري كامل از موضوع، يك كارشناس را به برنامه‌اي زنده يا مُرده دعوت مي‌كند و ديدگاه خودش را از زبان آن كارشناس به خورد افكار عمومي مي‌دهد كه رسانه‌هاي نوشتاري، خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري عامل التهاب هستند و آنها نبايد به حاشيه‌ها بپردازند و آخرش هم لقب رسانه‌هاي زرد و جنجالي به چند روزنامه و سايت و خبرگزاري مي‌دهد و در جايگاه مصلح اجتماعي و معلم اخلاق، موج‌سواري خودش را از ياد مي‌برد.

ورود ميناوند به برنامه زنده ممنوع

به گزارش خبرورزشی،همين رسانه ملي اما گاهي اوقات دست هر رسانه زردي را در پرداختن به سوژههاي جنجالي از پشت ميبندد و به موضوعاتي ورود ميكند كه روزنامهها از ترس دردسر و متهم شدن به حاشيهپردازي و جنجالسازي سمت آن نميروند. اين رويه يك بام و دو هوا در فوتبال وجود دارد و هنوز هيچكس به طور دقيق نميتواند تشخيص بدهد بالاخره از نگاه تلويزيون، جنجال بد است يا خوب؟ شايد هم جنجال فقط براي رسانههاي نوشتاري و سايتها و خبرگزاريها بد است و عيبي ندارد اگر تلويزيون به دست مجرياش بوق بدهد تا او به نفع اسپانسر مشترك سرخابيها، فضاي رقابت ميان هواداران استقلال و پرسپوليس را داغ كند تا چند تا پيامك بيشتر ارسال شود.

خارج از بخش بوقهايي كه براي بالا بردن پيامك زده ميشود، گاهي اوقات هم گرايشهاي شخصي و تمايلات رنگي مجريان صدا و سيما دردسر ايجاد ميكند. درست مثل روزي كه علي ضيا در كافهاش براي پرويز مظلومي شعر خواند و مجبور به عذرخواهي رسمي از او شد يا روزي كه طالبي، مجري استقلالي تلويزيون در صفحه شخصياش متني عليه كريمي نوشت و بلافاصله هم عذرخواهي كرد.

كريخوانيهاي سرخابي در تلويزيون البته سابقهاي طولاني دارد. محمود شهرياري و كاظم احمدزاده زوجي بودند كه جُنگهاي زنده تلويزيوني، برنامههاي مناسبتي و بعضاً برنامههاي شبانه تلويزيون را اجرا ميكردند و هرازگاهي هم متلكهاي قرمز و آبي به هم ميانداختند. حالا بماند كه كاظم احمدزاده اصلاً فوتبالي نبود و شناختي از استقلال نداشت اما چون محمود شهرياري خيلي پرسپوليسي بود و قرمزته قرمزته ميكرد، صداي طرفداران استقلال درآمده بود و تهيهكننده از ترس ريزش مخاطب، از احمدزاده خواسته بود او هم وانمود كند طرفدار استقلال است و جواب شوخيهاي شهرياري را با تعريف از رنگ آبي بدهد.

آن زمان حساسيتها به شوخيهاي رنگي شهرياري و احمدزاده چندان زياد نبود كه باعث دلخوري شود اما بعدها هرچه فضاي مجازي رونق بيشتري پيدا كرد و شوخيهاي لحظهاي مجريان صدا و سيما بيشتر بين مردم چرخيد و دست به دست شد، حساسيتها هم بالا رفت و حالا كار به جايي رسيده كه كوچكترين ابراز علاقه يك مجري به استقلال يا پرسپوليس با حمله طرفداران تيم مقابل مواجه ميشود. گاهي اوقات هم بازيگران سينما با حضور در برنامههاي ورزشي تلويزيون و شوخي با تيم رقيب، براي خودشان و تلويزيون دردسر ميسازند، درست مثل سام درخشاني كه در مورد پرسپوليسيها جملهاي به كار برد و گوشه رينگ افتاد يا بازيگران ديگري كه حالا حتي در صفحه شخصيشان هم جرأت ابراز علاقه به تيم محبوب خود را ندارند.

بايد پذيرفت فضا تغيير كرده است. تا قبل از رونق فضاي مجازي، خيليها ميگفتند تلويزيون يك رسانه عبوري است و هر حرفي به همان سرعت كه گفته ميشود، از ياد ميرود و اصلاً به همين دليل، تلويزيون برخلاف روزنامهها كه هر خبري را فقط يك بار مينويسند، اخبار مهم را بين 8 الي 12 بار در طول شبانهروز تكرار ميكند. اما حالا ديگر تلويزيون رسانه عبوري نيست و هر حرفي در اين رسانه، آنقدر در فضاي مجازي، كانالهاي تلگرامي، سايتهاي خبري و... پخش ميشود كه به گوش نيم بيشتر جامعه ميرسد.

در چنين شرايطي آيا صلاح هست تلويزيون خودش را وارد كريهاي قرمز و آبي كند؟ در تمام دنيا، تلويزيون اين امكان را به مجريانش ميدهد كه اگر خواستند، درباره علايق شخصيشان حرف بزنند و اينگونه ميشود كه يك مجري سينمايي در شبكه آمريكايي خيلي راحت ميگويد از فلان كارگردان متنفرم يا ايفاي نقش بهمان بازيگر حالم را به هم ميزند يا يك مجري اروپايي در برنامه فوتبالياش، گاهي اوقات حتي پيراهن تيم محبوب خود را ميپوشد و با طرفداران تيمهاي رقيب شوخي ميكند اما در ايران هنوز فضا براي اين كار فراهم نيست و به نظر ميرسد تلويزيون بايد همان خط قرمزهايي كه از رسانههاي مكتوب توقع رعايتشان را دارد، رعايت كند.

شايد اگر اين نگاه وجود داشت، مورد مهرداد ميناوند هم پيش نميآمد... ميناوند كه با حضور در تلويزيون و لقب گذاشتن روي سرمربي و كاپيتان استقلال، احتمالاً تا مدتها به برنامههاي زنده دعوت نميشود و نامش به ليست بلندبالاي آن دسته از اهالي فوتبال كه حضورشان در برنامههاي زنده به دليل احتمال به زبان آوردن حرفهاي خط قرمزي (!) ممنوع است، اضافه ميشود، با شوخيهاي تندش يك بار ديگر اين واقعيت را عيان كرد كه هنوز هم نميتوان هر حرفي را در تلويزيون زد و هنوز ظرفيتها آنقدر زياد نشده كه اهالي فوتبال بتوانند شوخيهاي خصوصيشان را عمومي كنند!

البته وقتي مجري سرشناس تلويزيون در برنامههاي درآمدزا (!) بوق به دست ميگيرد و براي ترغيب طرفداران استقلال و پرسپوليس به شركت در مسابقه يا عضويت در سامانه و يا ارسال پيامك، دست به هر كاري ميزند و استوديو تلويزيون را شبيه استاديوم ميكند، هر لحظه بايد منتظر بود ميناوندها هم فكر كنند به جاي تلويزيون در ورزشگاه نشستهاند و ترقه پرتاب كنند!

 

مجريان و گزارشگران تلويزيوني پاسخ ميدهند:

 

آيا تلويزيون حق دارد وارد كري سرخابيها شود؟

* اتفاقي كه در برنامه تلويزيوني من و شما با اجراي آرش ظليپور افتاد حرف و حديثهاي زيادي را به وجود آورده است. عدهاي ميگويند صحبتهاي مهرداد ميناوند در اين برنامه فقط يك شوخي و كريخواني ساده ورزشي بود و عدهاي ديگر مجري و مهمان برنامه من و شما را به باد انتقاد گرفتهاند كه ديالوگهاي رد و بدل شده اخلاقي و درست نبوده است. به همين بهانه با تني چند از مجريان و گزارشگران تلويزيوني همصحبت شديم و از آنها پرسيديم آيا تلويزيون حق دارد وارد كري سرخابيها شود يا نه؟ پاسخهاي اين عزيران در پي ميآيد.

محمدرضا احمدي: خودم بارها براي جاوداني كري خواندهام

محمدرضا احمدي گزارشگر و مجري برنامههاي ورزشي تلويزيون به ما گفت: باتوجه به اينكه راديو و تلويزيون ما يك رسانه ملي است بايد كري خواندنها و كلكلها در چارچوب شرايط و قوانين خاصي باشد. خود من بارها سر بازيهاي تيمهايي چون ليورپول، رئال و بارسا و... با آقاي جاوداني كري زياد خواندهام اما در اين مسائل بايد خيلي چيزها رعايت شود تا خدايي نكرده در جايي به شخصي، افرادي يا گروهي برنخورد.

بهزاد كاوياني: در اروپا از اين مسائل اتفاق ميافتد

بهزاد كاوياني مجري برنامههاي ورزشي تلويزيون به خبرورزشي گفت: در اروپا از اين اتفاقات زياد رخ ميدهد و مجري برنامه براي جذب كردن آن حتي طرفداري از برخي تيمها ميكند اما آن شبكهها خصوصي هستند و ميشود كري خواند ولي تلويزيون ما دولتي است و به هيچ عنوان نبايد يك مجري وارد بحثهاي سرخابيها يا ساير كريخوانيهاي ورزشي شود و بهتر است برخي مسائل را رعايت كند تا بازتاب زيادي نداشته باشد.

بابك بابان: حرفهاي و اخلاقي نيست

بابك بابان گوينده ورزشي شبكه خبر در اين خصوص به ما گفت: به نظر من از لحاظ حرفهاي و اخلاقي ما نبايد وارد كريخوانيها و كلكلهاي ورزشي شويم. اتفاقي كه در آن برنامه رخ داد خوب نبود. مهمان برنامه نميخواست آن صحبتها را به زبان بياورد ولي مجري اصرار داشت كه حرف بزند و آنقدر اصرار كرد تا از دهان مهمان حرفهايي بيرون آمد كه دردسرساز شد. به نظرم اتفاقي كه افتاد حرفهاي و اخلاقي نبود.

كاظم احمدزاده: بايد مراقب شوخيها بود

سيدكاظم احمدزاده، مجري نامآشناي تلويزيون در اين خصوص گفت: به نظرم مجريان و دستاندركاران برنامههاي تلويزيوني اعم از ورزش، اجتماعي و... بايد مراقب باشند. بحث كري خواندنها فقط جنبه طنز داشته باشد و احترامها در اين شوخيها حفظ شود. اگر نظر شخصي من را بخواهيد من در كل با ورود گويندگان و مجريان تلويزيون به كلكلهاي گروهي مخالف هستم و جاي آن در رسانه ملي نيست.

آرش ظليپور: از اتفاقي كه افتاد متأسفم

آرش ظليپور مجري برنامههاي تلويزيوني گفت: قطعاً به دنبال اين هستيم كه در برنامه بعدي «من و شما» ويژهبرنامهاي را به پاس احترام و حرمت تيم استقلال داشته باشيم. من واقعاً از اتفاقي كه افتاد متأسف هستم و استقلاليها تا روز جمعه منتظر باشند، برنامه را به نقطهاي ميرسانيم كه احترامشان محفوظ بماند. برنامه بعدي ما با حضور اهالي استقلال خواهد بود.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی