۱- مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد! بر این اصل اصیل و بر این باور صحیح، همه کوشندهاند! همه تلاشگرند! همه حتی بازندگان، حتی برای باختن، طرف مقابل را جان به لب میکنند!
این معنا را ملوان فهمید و این مدعا را، نساجی قائمشهر باور کرد! ملوان دید که دیر بجنبد، کلاه ملوانیاش را از سرش برداشتهاند! نساجی فهمید که یک آن تعلل و یک لحظه کاهلی، چه کاری به دست تنبلهای خوشباور میدهد!
در کرج «اکسین البرز» حریفی بود تمامعیار برای تیم نادر دستنشان که کم نگذاشت، اما زورش به تیم علی لطیفی نرسید! لطیفی را در قامت کهنهحریفانی دیدیم که فقط یک فرصت اندک را برای تمام کردن کار لازم دارند! بردن از ملوان، همت والا میخواهد که کرجیها دارند!
ملوان را دچار نوعی از خوشباوری میدیدیم که بیشتر به درد اکسین میخورد! زور بازی یاران جوان علی لطیفی و زور تاکتیکی او، بیشتر بود! ملوان تصادفی و قضاقورتکی بازنده نشد! پیروزی حق کرجیهای صاحبخانه بود که برخلاف ملوان دفاع خود را جابهجا نکرده بودند! ملوان خودش دروازه خودش را باز کرد!
در کرج شاهد دو اتفاق هم بودیم! یکی اخراج مربی اکسین و دیگری محاسبه ۱۰ دقیقه وقت اضافه که تا ۱۵ دقیقه هم جا داشت! به بهانه مصدومیت دروازهبان اکسین! ملوان که حدود ۱۰۰۰ تماشاگر ویژه از انزلی داشت، در همین ۱۰ دقیقه وقت تلف شده، ۴ گل بالای ۹۰ درصد را تلف کرد!
۲- نساجی باخت! نساجی که در تمرین بیشتر و بهتر تمرین میکند، باخت! حریف نساجی، گلگهر سیرجان بود! تیم آقای وینگو بگوویچ که یک گل را به سختی زد و سپس با ضدحمله، گلهای بیشتری را نزد!
۱۰ هزار نفر باختن نساجی را دیدند! ۱۰ هزار نفر دیدند که نساجی، بازی کردن روی چمن مصنوعی را بلد نیست! تمرین در تهران، بازی در قائمشهر! نساجی صاحبخانگی را از یاد میبرد! نساجی در خانه حریفان، نساجی روی چمن حقیقی بهتر بازی میکند!
۳- از ماهشهر چه دانید؟ از شهرداری ماهشهر، چه اخباری به گوشتان خورده است؟
آیا خبر دارید که تیم شهر ماهشهر، صاحب ۶ امتیاز است؟ دو بازی و دو برد! ۸ گل زده و ۲ گل خورده! نشسته بر صدر! ایستاده بر بلندی! سر داده آوای لیاقت را. سر داده آواز بزرگی را.
شهرداری ماهشهر که مثل آب خوردن، راهآهن پرنام را با ۴ گل برده بود، به شهرداری تبریز هم ۴ گل زد تا بگوید این منم! «تیم ماه» شهر ماهشهر! و این ماییم، بچههای باوجود اما خاموش و ساکت شهر پرجنب و جوش دیار خوزستان!
۴- کار بزرگی هم سر زد از تیم محمود فکری! کاری کارستان را شروع کرده است تیم نفت مسجدسلیمان!
در گام نخست، ۳ گل زدند به ماشینسازی تبریز! در گام دوم مغلوب کردند صبای قم را در قم! حالا بچههای فکری هم 2 برد دارند از 2 بازی! مثل بادران تهران که با ۲ بازی و ۲ برد- اولی برابر فجرسپاسی و دومی مقابل ایرانجوان بوشهر، تیمی که میسازد و میفروشد- ۶ امتیازی است و مدعی!
بادران، توفان میکارد و پیروزی درو میکند! حریفان شگفتیساز لیگ یک، عبارتند از همین بادران، گلگهر، نفت مسجدسلیمان، خونهبهخونه که حالا اشتهایش با وجود نکونام سیریناپذیر است و ماشینسازی که کوتاهی روز اولش را مثل داغی به کف دست خود میچسباند تا دیگر مرتکب هیچ اشتباهی نشود!
۵- وینگو بگوویچ که دیگر «بومی» فوتبال ایران است، میگوید: ...لیگ برتر ستارهای ندارد! کم و بیش حق با اوست اما کمکاری هم از او و از همکاران و همتایان اوست!
در لیگ یک، پدیدهها کمشمارند! در لیگ یک ستارهسازی از یاد رفته است! در لیگ یک و حتی در لیگ دو، بازیکنسازی از دستور کار خارج شده است! جای بازیکن ساختن را به بازیکن خریدن دادهاند! حتی خریدن نابازیکن هم، اولویت دارد چون پورسانت دارد! چون درصد کلان دارد!
