به گزارش خبرورزشی،اگر محمد بنا با كسب 3 طلا و 2 برنز المپيك، نام خودش را در تاريخِ كشتي فرنگي ماندني كرد، حميد باوفا هم با كسب اولين قهرماني جوانان در جهان، به تاريخ پيوست. همانگونه كه تحت هر شرايطي نميتوان موفقيت محمد بنا در المپيك را ناديده گرفت، امروز هم براي ناديده گرفتن افتخارآفريني حميد باوفا كاري از دستِ كسي برنميآيد و چه بخواهند يا نخواهند، مجبورند نام اين مربي جوان و سربلند را با احترام صدا كنند. طرفدار رئالمادريد است و خوشحال از پيروزي 3 – يك در الكلاسيكو، تا اسم نيكا دختر 3 سالهاش ميآيد، غش و ريسه ميرود و قند توي دلش آب ميشود. با قهرمان جوانان جهان و داراي 2 نقره بزرگسالان آسيا، فارغالتحصيل كارشناسي ارشد مديريت ورزشي، از هر دري سخن گفتيم و شنيديم. اميد آنكه اين مصاحبه، مقبول علاقهمندان كشتي و دوستداران ورزش قرار گيرد.
* سال 2012 تا 2014 مربي تيم ملي جوانان بودم. سال 2015 هم مربي تيم ملي بزرگسالان شدم. مدتي هم عضو شوراي فني تيمهاي ملي بودم. استفاده از همين تجربيات خيلي كمك كرد تا در هدايت جوانان به عنوان سرمربي، دچار مشكل نشوم.
* شناخت خوبي از جوانان داشتم. در اين رده كشتي گرفتهام و ارتباط خوب با جوانان باعث شد براي هدايت آنها مشكلي نداشته باشم.
*نظم و انضباط، اولويت اول ماست و همان ابتداي كار هم تكليف خودمان را با اين قضيه روشن كرديم. الان ديگر همه بچهها ميدانند بايد چگونه رفتار كنند. با همه بچهها دوست و رفيق هستيم ولي امكان ندارد كشتيگيري دير سرِ تمرين حاضر شود يا زود برود، يا كار ديگري انجام دهد، اصلاً از اين حرفها نداريم.
* به عنوان عضو شوراي فني، معتقد بودم هركس مسئوليت جوانان را بپذيرد، كار خيلي سختي دارد ولي اين سختي كار هرگز باعث نشد از كمك به تيم ملي بترسم يا از قبول اين مسئوليت سخت و دشوار، شانه خالي كنم.
* در جلسه شوراي فني، به اين جمعبندي رسيدند چون جام شاهد در پيش است، بايد هرچه زودتر تكليفِ سرمربي تيم ملي جوانان روشن شود. در همان جلسه بعد از اينكه لرستاني سرمربيگري جوانان را قبول نكرد، با پيشنهاد بابك و تصويب شوراي فني، سرمربيگري جوانان به من محول شد.
*براي دادن خمس و زكات دانستهها و داشتههايم از كشتي، هدايت جوانان را به دست گرفتم و با اطمينان به برنامههاي مدون و حمايتهاي فدراسيون كشتي، هيچ نيازي به شرط و شروط گذاشتن هم نبود.
* سرمربيگري جوانان را كه پذيرفتم، اعلام شد هفته بعد بايد در جام شاهد شركت كنيم. تيم روسيه با 90 درصد همان نفراتي كه در مسابقات جهاني فنلاند كشتي گرفت، در جام شاهد به ميدان آمده بود. خوشبختانه به لطف خدا، تلاش و جنگندگي بچهها و همدلي مربيان تيم ملي توانستيم روسيه را ببریم و قهرمان شويم.
* تا امروز در 5 مسابقه شركت كردهايم. در جام شاهد، قهرماني آسيا و قهرماني جهان، قهرمان شديم. در 2 تورنمنت برونمرزي گرجستان (جوانان) و صربستان (بزرگسالان) هم كه ردهبندي تيمي نداشت، موفق به كسب 14 مدال شديم. اين در شرايطي بود كه مثلاً در صربستان با 4 كشتيگير شركت كرديم. دو نفر از همان نفرات اعزامي به صربستان، در جهاني جوانان فنلاند، طلا گرفتند.
* تورنمنتهاي خوبي انتخاب كرديم كه در نتايج جهاني ما خيلي تأثير داشت و بچهها با تجربه حضور در آنها توانستند به قهرماني جهان برسند.
*كشتيگيري كه در جوانان جهان مدال ميگيرد، براي كسب مدال در بزرگسالان خيلي شانس دارد و ما الان بهترين پتانسيل را براي آينده كشتي فرنگي داريم.
* تمرينات مشترك ما با بزرگسالان خيلي به تيم ملي جوانان كمك كرد. حضور در تمرينات جام جهاني و آسيايي بزرگسالان، تأثير خيلي زيادي در خودباوري و تقويت روحيه مليپوشان جوان ما براي رويارويي با مدعيان جهاني داشت.
* با توجه به اينكه اكثر كارهاي روزمره با اينترنت انجام ميشود، نميتوان در تمام طول شبانهروز مانع استفاده جوانان از اينترنت شد ولي نحوه استفاده يا زمان حضور آنها در فضاي مجازي را ميتوان كنترل كرد.
* قرار نيست مانع استفاده هميشگي بچهها از گوشي هوشمند بشويم ولي زماني كه بايد استراحت كنند، اجازه نميدهيم وقتشان را در فضاي مجازي بگذرانند. از ساعت 8 شب گوشيها را جمع ميكنيم تا ساعت 10 شب بخوابند و بعد از جلسات تمرين روزِ بعد، گوشيها را تحويل ميدهيم تا با خانواده در تماس باشند.
* كشتيگير در طول سال هميشه زير نظر ما نيست، اول خودش بايد مراقب باشد، همه چيز خودش و سرنوشتش را به اينترنت و فضاي مجازي گره نزند. كسي كه ميخواهد در كشتي دنيا بزرگي و آقايي كند، بايد خودش هم بخواهد و همكاري كند. نه اينكه غرق فضاي مجازي شود و انتظار داشته باشد روي سكوي قهرماني هم بايستد.
* 10، 12 سال كشتي گرفتم. چند سال هم به عنوان مربي با سرمربيان مختلف كار كردم. از مربيان كشتي آزاد و فرنگي الگوبرداري كرده و از نقاط قوت و ضعف آنها درسهاي زيادي گرفتهام. سعي ميكنم نقاط ضعف آنها را تكرار نكنم و به خوبي از نقاط قوتشان استفاده كنم.
* سرمربيان داخلي و خارجي زيادي ديدهام، اعتقاد و نگاه خودم هم اين است كه همكاران و دستياران ميتوانند به سرمربي خيلي كمك كنند اما اگر يك مربي هماهنگ و همفكر نباشد، به جاي اينكه كمكحال تيم و سرمربي باشد، بيشتر وقت و انرژي مجموعه را ميگيرد و مانع پيشرفت و موفقيت ميشود. خوشبختانه همكاران من واقعاً عالي، همدل، هماهنگ و پرتلاش هستند.
* به اعتقاد من در كشتي آزاد، رسول خادم از نظر بُعدِ فني، مديريتي و هدايتي واقعاً عالي كار كرده، صاحب سبك و به معناي واقعي توانمند است. هميشه سعي ميكنم به عنوان يك الگوي مناسب از نحوه كار او استفاده كنم.
* در كشتي فرنگي مربيان زيادي براي اعتلا و سربلندي تيمهاي ملي و كشتي فرنگي كشورمان تلاش كردهاند. احد پازاج، رضا سيمخواه، حسن بابك، محمد بنا، عبدا... چمنگلي و... با خصوصيات و روحيات مختلف اخلاقي، مديريتي، فني و... سالهاي سال است زحمت كشتي فرنگي ما را كشيده و كمك كردهاند.
* در جامعه كشتي استان خراسان، با برادران خادم، قدير نخودچي، امير توكليان، مجيد خدايي، عبدالرضا كارگر، ناصر زينلنيا، احمد شكفته، چنگيز و هادي عامل، رضا صفايي، مصطفي و مرتضي عليزاده و... دوست و رفيق هستم. آن زمان كه كشتي ميگرفتم، شاهد بودم سرهنگ عظيمي رئيس وقت هيأت كشتي استان، براي موفقيت و كمك به كشتي زحمات خيلي زيادي ميكشيد.
* با فوتباليهاي استان خراسان هيچ ارتباطي ندارم ولي با فوتساليستها تا دلتان بخواهد دوست و رفيقم. با بعضيها نيز همكار هستيم. منصور مولايي، احمد پريآذر، غلامي و... دوستان فوتسالي من هستند.
* تيم فوتبال ابومسلم به خاطر بومي بودن و ريشهدار بودن، از محبوبيت خيلي زيادي برخوردار است و اصلاً با هيچيك از تيمهاي استان خراسان قابل مقايسه نيست. هرچند كه تيمهاي سياهجامگان و پديده هم براي اعتلاي ورزش استان تلاش ميكنند.
* 13 سال است استخدام وزارت نفت هستم. همان رده و پايهاي كه روز اولِ استخدام داشتم، هنوز هم همان پايه را دارم و از كوچكترين ارتقای رتبهاي محروم هستم.
* در سال 91 – 90 مربي تيم ملي جوانان بودم كه به دليل حضور در اردوهاي تيم ملي نزديك بود از وزارت نفت اخراجم كنند!
* خدا اموات زنگنه وزير نفت فعلي را بيامرزد كه حداقل با مرخصيهاي ورزشي ما موافقت كرده و حضور ما در اردوهاي تيم ملي را موجه كردهاند.
* كرامت عبد ولي با آلمان كشتي گرفت و او را شكست داد. كشتيگير لهستان خيلي خوب بود ولي به رژیم صهیونیستی باخت و ما را خيلي نگران كرد. دور بعد كرامت بايد با مصر کشتی ميگرفت و رژيم اشغالگر با چين، كشتيگيران ما روي تشك با حريفان مسابقه داشتند ولي در تشك كناري، نماينده رژيم اشغالگر قدس با چين كشتي داشت. من تمام تمركز و حواسم به كشتي تشك كناري بود و وقتي كه چين با يك پيروزي دلچسب نماينده رژيم صهيونيستي را شكست داد، خيالم راحت شد و به كشتي خودمان برگشتم.
* بعد از پيروزي مقابل لهستان، مربي صهيونيستها وقتي داشت از جلوي ما رد ميشد، مشتش را گره كرد و گفت دور بعد ما را حذف ميكند. از اين رفتار او خيلي عصباني شدم. حالم گرفته شد كه نميتوانم جوابش را بدهم و نميشد حرفي زد. خوشبختانه چين نسخه او را پيچيد و آرزوي حذف نماينده ما به دل صهيونيستها ماند.
*در ديدار ماقبل فينال وزن 50 كيلو پويا دادمرز با ازبكستاني كه سال قبل نايبقهرمان جوانان جهان شده بود، كشتي داشت. در 30 ثانيه استراحت بين دو تايم وقتي داشتم حريف را برايش آناليز ميكردم، با روحيهاي عالي و شجاعانه گفت اصلاً نگران نباش، من به مادرم قول دادهام كمربند قهرماني جهان را برايش هديه ببرم. اين ازبك را كه ميبرم هيچ، در فينال هم طلا ميگيرم. او در حالي كه 5 – 5 مقابل حريف ازبك عقب بود، در 2 ثانيه به پايان مسابقه با غيرتي مثالزدني، امتياز گرفت و برنده شد. اين پيروزي و صعود به فينال خيلي به من چسبيد.
* راهاندازي مسابقات قهرماني اميدهاي جهان خيلي به نفع مليپوشان رده جوانان است. چون فاصله رسيدن آنها به بزرگسالان را كوتاهتر ميكند و از بلاتكليفي بين دو رده سني، نجات ميدهد و ميتوانيم بيشتر آنها را زير نظر داشته باشيم. جوانان هم ميتوانند خودشان را در اوج نگه دارند و هنگام حضور در بزرگسالان به مدالهايي كه در المپيك و جهاني استحقاقش را دارند، برسند.
*افتخار ميكنم اهل شهر كوچك فريمان هستم. از همشهريهاي خونگرم و عزيزم تشكر ميكنم كه هميشه به من لطف داشته و حمايت كردند. از مسئولان محترم شركت گاز خراسانرضوي كه شرايط مناسب روحي و فكري را براي حضورم در اردوها و مسابقات فراهم ميكنند، سپاسگزارم.
* اميدوارم با تلاش بيشتر و بهتر مسئولان استان دوباره بتوانيم شاهد درخشش قهرمانان پرتوان خراسانرضوي مثل برادران خادم، توكليان، خدايي، زينلنيا، كارگر، شكفته، برادران عليزاده، صفايي و.... باشيم.
* از فدراسيون كشتي و شخص رسول خادم كه از همه نظر براي اجراي برنامههاي تيم ملي به ما كمك و حمايت كرده و نيازهاي تيم را برآوردند، تشكر ميكنم. از حسن بابك كه هميشه كنار ما بود، از نظر فكري، تجربي و فني خيلي به ما كمك كرد، سپاسگزارم. از اسفندياريفر، حسينزاده، ميكاييلي، باباجانزاده، علايي و شربياني همكارانم در كادر فني كه دلسوزانه و مسئولانه براي موفقيت تيم تلاش كردند، تشكر ميكنم. از دكتر ميرزايي كه برنامههاي بدنسازي تيم را تنظيم كرده و نقش بسزايي در آمادگي و موفقيت بچهها داشت، سپاسگزارم.
