به گزارش خبرورزشی، با كسب نتايج ضعيف اكثر نفرات اعزامي و خاتمه پيكارهاي جهاني فرانسه، عدهاي به صورت خودجوش سعي در بيگناه جلوه دادن بعضيها و شكستن همه كاسه كوزههاي ناكامي بر سر محمد طلايي دارند. البته سرمربي فهيم، فني، خوشنام، اخلاقمدار و متواضع تيم ملي كشتي آزاد از همان روزي كه دخالت ديگران در امور فني تيم را با توجيهات و بهانههاي مختلف متواضعانه پذيرفت، بايد پيهِ رفتار امروز را به تن ماليده و انتظار چنين رفتار و برخوردي با خود را از قبل ميداشت. اينكه الان هيچكس از تفكرات و برنامههاي محمد طلايي براي استفاده از جواناني كه با خودش در تيم ملي جوانان كار كرده و از تواناييهاي آنها مطلع بود، حرفي نميزند، مشكل او نيست بلكه حكايت از فرصتطلبي، نان به نرخ روزخوري بعضيهاست كه امروز چشمان كور شده خود را روي حقايق و واقعيات بستهاند! آيا فدراسيونكشتي، شوراي فني و عدهاي از همينهايي كه امروز مثلاً بدون برنامهريزي، عليه محمد طلايي شمشيرها را از رو بستهاند، از اعتقاد راسخ او به جواناني مثل ايمان صادقي، مجتبي گليج و... اطلاع نداشته و ندارند؟! آنهايي كه با بهانههايي مثل موفقيت يا ناكامي در فرآيند انتخابي دست و پاي سرمربي فني، فهيم و معتقد به جوانان تيم ملي را بستند، به نتيجه اصراري كه در عدم حضور جوانان ناكام در فرآيند داشتند، امروز توجيهي براي دفاع از تصميمات خود دارند؟! اگر قرار است با بهنام احسانپور و امير محمدي و... در جهاني پاريس هيچ امتيازي نگيريم و دست از پا درازتر برگرديم، چه اشكالي داشت صادقي، گليج و... را ميبرديم، با شكست و حذف از گردونه پيكارها (2 امتياز مصطفي حسينخاني و يك امتياز ميثم نصيري هم چنگي به دل نزد)، حداقل از تجربه آنها در سالهاي بعد بهرهمند ميشديم. تجربه امروز حضور احسانپور، محمدي و... چه سودي براي فرداي تيم ملي دارد؟!
حمايت از محمد طلايي سرمربي دلسوز، پرتلاش و بدون حاشيه تيم ملي وظيفه امروز و الان فدراسيون كشتي است. آنهايي كه تا ديروز فرياد جوانگرايي و اعتمادشان به جوانان گوشِ فلك را کر كرده ولي فرصت استفاده از جوانان مستعد و مورد نظر را به سرمربي تيم ملي نميدادند، اگر رفتار آن روز خود را به ياد نميآورند، حداقل در حمايت از مربي كاربلد تيم ملي وظيفه خود را به درستي انجام داده و او را در مسلخِ معرفي مقصر ِكذايي، قرباني نكنند.
