جدالهای آشنای سالهای دور و نزدیک، برخوردهایی از نوع فوتبالی، خشونت و خلاقیت. در آسیا چین، ژاپن، کره و ایران را در ورزش بهتر میشناسند اما در فوتبال به طور خاص و ریشههای اصیل ورزش ملی، نه از نوع و گونههای عربی که درهم، ریال و دلار آنها را تعریف میکند. ملیت میفروشند و ملیت میخرند تا زندگی بگذرد. در فوتبال ایران و کره را بهتر قبول دارند و یک مقطعی کره شمالی در نبرد غولان جهان در جام جهانی ۱۹۶۶ که مثل رعد آمد و رفت و ایتالیا را سوزاند. امروز نبرد ایران و کره دو معنا دارد، برای ایران کسب اعتبار معنوی و انسانی، برای کره صعود و یا مرگ چهار ساله. هرچند آنها هنوز با ازبکستان در لبه تیغههای مرگ و سقوط بازی دارند. ایران به دنبال حیثیت جهانی است. ما در جام جهانی هستیم اما میخواهیم همچنان دلشسته و پاک و در مسیر روشنایی به جام جهانی برویم. نگاه فوتبال جهان، آسیا، ازبکستان، امارات، چین و حتی سوریه به این بازی است. ایران که نیاز به امتیاز و برد و گل ندارد پس چگونه بازی میکند؟ مردانه و به روش آبا و اجدادی خود، به روش سیاوش و حفظ قداست پاکی در ورزش. امروز جنگ اعتبار است با نیمکره، جنگی که در تاریخ نوشته خواهد شد؛ ایران مردانه جنگید و درس زندگی داد. همین یک سطر کافی است که تاریخ مردان ما استمرار پیدا کند و در قرن بیست و یکم یک بار دیگر جهان با روحیات و منشهای ما آشنا شود. کارلوس کیروش میداند پیروزی در این میدان یعنی چه؟ اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد، او به یک مرد بزرگ در جهان فوتبال تبدیل میشود و شاید کره جنوبی یکی از گزینههای او بشود. شاید! کیروش به حساسیت این بازی پی برده است و به ریسکهای حاشیهای نمیپردازد و از عدم دعوت مسعود شجاعی و حاجصفی با درایت و دیپلماسی حسابشده عبور میکند و جواب کرهایها را به داخل میدان حواله میدهد و به صحبتهای شین تائه یونگ اهمیت نمیدهد.
او میخواهد در این بازی بازنده نباشد، توجه کنید، بازنده نباشد و این استراتژی به ساختار جدیدی نیاز دارد و باید این شکل از بازی کیروش را نیز ببینیم. ورزشگاه سئول لبریز از تماشاگر میشود و هرچه حس و احساس ناسیونالیستی در این بازی تخلیه خواهد شد تا کره جنوبی از ازبکستان پیشتر برود و به جام جهانی برسد. امروز فوتبالیترین روز فوتبال برای مردم ماست و البته کرهایها!