۰
چهارشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۵:۵۱
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

جنجال‌سازی و غوغاسالاری روز به روز شدت می‌گیرد! اسکاندال و ماجراآفرینی به رویه غالب تبدیل می‌شود! در استقلال ماهیت دعواها، رنگ دیگری به خود گرفته‌اند! هم رنگ دیگری، هم بوی دیگری! در استقلال ادعاها سر از وادی دیگری درآورده‌اند!

۱-قضیه جدیتر از آنی است که مینمود! قصهها، ریشهدارتر از حکایاتی هستند که به خیال سادهاندیش ما میرسید! آری، دعوا بر سر کاف است؛ اما چه کافی؟ نشانههای تمامیتخواهی آشکارتر میشود! نشانههایی فراتر از یارگیری و لشکرکشی و اعمال سلیقه مدیریتی به چشم میخورد! گفتیم که پای تمامیتخواهی و تمامکردن «کار» در میان است!

اختلافی که طبیعی مینمود و عادی نشان میداد، به تضادی از نوع ریشهای و آنتیگونیستی (یا من، یا تو) تغییر ماهیت داده است! دوشنبهشب، وقتی که پردهها کمی کنارتر زده شد، همه مات شدند!همه حیرت کردند و همه «هنگ» کردند که آنجا چه خبر است؟ در نبرد و جدال «که بر که» چه کسی با چه کسی دوست است و همآواست؛ چه کسی با چه کسی کارد و پنیر است و در اصل بر سر نخواستن چه کسانی و کدام اصول یا ضد اصول این همه غوغا درگرفته است!

استقلال اگر تن به یک مدیریت واحد که دانا باشد و توانا هم باشد ندهد، دچار ماجراهای عقبهدار و عاقبتزای بدتری خواهد شد! در استقلال هوا به شدت توفانی است! در استقلال، شاهد این مثالیم که میگوید:

...شب آبستن است، تا چه زاید سحر! در استقلال همه خود را بازنده میبینند؛ از مهدی رحمتی تا علیرضا منصوریان! از هیئت مدیره تا مدیرعامل! حالا همه باید بفهمیم که محمدحسین قریب، نیامده چرا رفت!

استقلال، به کعبه مرادی که دارد، نمیرسد؛ این راه که به روی استقلال باز است، سر از ترکستان و ناکجاآباد شکست سر درمیآورد!

۲- خبرهای خوب از لیگ یک آمدند، از جام آزادگان! در عین حال، مکمل خبرهای بد هم از لیگ یک آمد، از جام آزادگان!

ملوان، در روزی که دو چهره داشت، به هر چه میخواست، رسید! ملوان بازیاش را خوب شروع کرد و بد ادامه داد! بابک مرادی و بقیه جوانهای ملوان، «هوا» برشان داشت! دو گل زدند در کمال لیاقت و دو گل خوردند، در کمال غرور و خودبزرگبینی! هنر نادر دستنشان و پژمان نوری بود که از ۲-۲ نهراسیدند و برد ۳ بر ۲ را رقم زدند، آن هم در حالی که داوری هم «انقلت» داشت. آن هم در حالی که گل درست و بیغلط پژمان نوری – اولین گل سوم ملوان- را داور رد کرد!

در روزی که بازی ملوان شباهت اندکی داشت به بازیاش در جام حذفی و حذف سپیدرود، همه حریفان قوی سپید انزلی، به سود شاگردان دستنشان کار کردند! گویی که ابر و باد و مه و خورشید و فلک به نفع ملوان در کار آمدند! همه ۲ امتیاز از دست دادند، آن هم با اقبال بلند و در مواردی با استفاده از تبصره داوری! به این ترتیب است که دعوای هواداران تیم بادران که در دقیقه ۹۴ گل مساویکننده را زد، با تماشاگران شهرداری تبریز بالا میگیرد!

۳- داوری در ماهشهر هم مسئلهساز شد! پنالتی دقیقه ۹۷ که صاحبخانه را از ۲ امتیاز محروم کرد، نقطه جوش طرفداران تیمی بود که برد را حق خود میدانست! در این فضای سنگین، پاشازاده و مردانش که از نتیجه ۲-۲ راضی بودند، یک ساعتی را در زمین سپری کردند تا خروج از ورزشگاه ممکن شود!

لیگ یک، دوباره به شهر بیکلانتر شبیه میشود! داوریها سلیقهای و اعتراضها بلند میشود! حتی تیم بیآزاری مثل ملوان – که برای داوران فشاری ندارد و رأی داور را بالاترین میداند- ناچار است از اعتراض! داورها، زبان اعتراض را میپسندند! در لیگ یک، هرکه معترضتر، دارای حاشیه امنیت بیشتر!

داوریها، دچار یک مسئله دیگر هم هستند: ...کمبود داور! داوری که بازی ملوان- مس را وارد تنش داوری کرد، فردا در لیگ برتر هم به میدان میرود! داوری که در بابل خوب قضاوت کرد، فردا او هم در لیگ برتر سوت میزند! داوریها پرمسئله است و کسی عین خیالش نیست!

***

با ملوان حرفی داریم که هر هفته باید تکرارش کرد:

یا ۲۹ بازی باقیماندهات در جام آزادگان را مثل بازی با سپیدرود برگزار کن، یا سودای صعود به لیگ برتر را، در سر خود نپرور!

ملوان هم میتواند که بتواند و هم قادر است، خود را به دایره ناتوانان وارد کند! ترجیح با خود ملوان است و انتخاب با بچههایی که جانشین بزرگانی مثل سیروس قایقران، غفور جهانی، جاوید جهانگیری، عزیز اسپندار و بهمن صالحنیا و جلال حسینی و مازیار زارع شدهاند!

یا مردانه بکوشید و توانید! یا بچگی و خامسری کنید و نتوانید.

*اسکاندال به معنی آبروریزی، بیآبرو کردن و بدگویی منجر به افتضاح است.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی