به گزارش خبرورزشی، ماجراي رامين و مهدي در ريزاسپور يك تفاوت اساسي داشت. مهدي اولاً قرارداد قطعي نبست و يك تفاهمنامه امضا كرد ولي رامين قرارداد بست و مدت بيشتري در ريزاسپور بود. رامين و مدير برنامههايش زرنگي به خرج دادند و بندي در قرارداد او گذاشتند كه باعث شد تا به سادگي و پرداخت پولي نسبتاً كم، فسخ كند. در روزهايي كه طارمي و رضایيان به تركيه رفته بودند، بازار بمبگذاری داغ بود. همان روزها بمبي هم در فرودگاه استانبول منفجر شد كه بعضي رسانهها با نگراني در اين باره نوشتند و تأكيد داشتند خدا كند طارمي و رضایيان در آنجا نبوده باشند.
رامين كه ديد شرايط در تركيه خراب است، بندي در قراردادش جا داد كه طبق آن اگر امنيت كشور در خطر بود، ميتواند قراردادش را فسخ كند. تركها هم با گنجاندن اين بند در قرارداد او موافقت كردند. از شانس رامين درست در روزهايي كه دلش هواي پرسپوليس را كرد، در تركيه كودتا شد. رامين هم از فرصت استفاده كرد و به تركها گفت با اين شرايط نميماند. همه چيز در چشم به هم زدني براي فسخ قرارداد آماده شد. كودتاي ارتش در تركيه باعث شد پاي تانكها به خيابانها باز شود و امنيت كشور زير سؤال برود. آن روزها تمام خبرگزاريهاي دنيا تصاويري عجيب و غريب از كودتا در تركيه منتشر ميكردند و رامين هم يك عكس در كنار تانك منتشر كرد تا مدرك به اندازه كافي براي روز مبادا جمع كرده باشد.
در نهايت رامين توانست با پرداخت پولي نه چندان زياد، فسخ قراردادش را بگيرد و به پرسپوليس بازگردد. در واقع رامين تكليفش را روشن كرد و به ايران بازگشت. طارمي اما بدون اينكه تكليفش را مشخص كند، با پرسپوليس قرارداد بست و در نهايت اين بلا سرش آمد.
