شمارۀ هشت ماندگار كه شايد در تاريخ فوتبال ايران از نظر استعداد و صلاحيتهاي تكنيكي كسي به پايش نميرسد، نه تنها در ايران بلكه در سطح بينالمللي هم محبوب و معروف است اما گاه و بيگاه رفتارهايي دارد كه افكار عمومي با هوش و تدبيري كه در او سراغ دارند، بسيار تعجب ميكنند. موضوع پذيرش سرمربيگري نفت از سوي حميد درخشان زمين تا آسمان با پذيرش همين مسئوليت از سوي علي كريمي فرق دارد. درخشان به قول معروف آردش را ريخته و الكش را آويخته و مثبت يا منفي سالها تجربۀ مربيگري در ليگ برتر را داشته است و اكنون هر پيشنهادي كه به او ميشود را بايد به چشمي نگاه كند كه شايد آخرين باشد اما جادوگر هنوز اول راه است و نبايد با اعتبار و حيثيتي كه در فوتبال ايران دارد، اينگونه بيمحابا مسئوليت هدايت يك باشگاه بيصاحب و بيساختار را قبول ميكرد. اتفاقات امروز نفت اصلاً دور از ذهن نبود و براي ما تماشاگران عادي فوتبال هم قابل پيشبيني بود چه رسد به يك بازيكن حرفهاي در حد بوندسليگا! از آن بدتر اتفاقات فيمابين وي و درخشان است كه چهرۀ اخلاق را به كلي مخدوش كرده است. بدون آنكه بخواهم قضاوت كنم حق با كيست، تنها همين كه اين دو ستاره سابق فوتبال كشور اينگونه همديگر را متلكباران كرده و عليه هم سخن ميگويند، كافي است تا بگويم اين هم هزينۀ بسيار نابجاي ديگري است كه جادوگر در اين فرايند پرداخت نموده است. خصوصاً اگر بخواهيم كمي مراعات ريشسفيدي و پيشكسوتي درخشان را بكنيم. خلاصه اينكه به نظر كريمي بايد بدون پرداخت هزينههاي بيشتر، بدون سر و صدا و بسيار محترمانه عطاي اين كار را به لقايش بخشيده و منتظر روزهاي بسيار خوبي بماند كه مطمئناً استحقاق آن را داشته و بدان خواهد رسيد.