پيش از اين كيروش، شأن و منزلت روزنامهها و خبرنگاران را حفظ ميكرد و حتي به تحريريه آنها ميرفت اما اين روزها او نه تنها هيچ تمايلي برای تعامل با رسانهها ندارد كه نوعي بياعتنايي در صورت او در برخورد با نويسندگان روزنامههاي ورزشي موج ميزند.
آيا اين مسئله ربطي به فقدان مديا آفيسر در تيم ملي ندارد؟ پيش از اين شايعه شده بود براي ايجاد هماهنگي و حتي نكتههاي آموزشي كيروش يك مدير رسانهاي پرتغالي را به تيم ملي آورده است! يك توهين آشكار به رسانههاي ايراني كه خوشبختانه ديگر به اين بحث دامن زده نشد.
اينكه فدراسيون فوتبال به سرمربي تيم ملي اختيار تام داده، يك بخش ماجراست؛ هرچه هست او كيروش است و احترامش نيز واجب اما وقتي تيم ملي برخلاف تمام قواعد و موازين بينالمللي مدير رسانهاي معتبر ندارد، كارش به اينجا ميرسد كه آقاي سرمربي به رسانهها بياعتنا ميشود.
در حالي كه بخش خيلي مهم اعتبار او و حمايتهاي صورت گرفته از كيروش مرهون كوششهاي رسانهاي است...