به گزارش خبرورزشی، پس از سه سال حضور در ليگ حرفهاي فوتبال آمريكا يا همان MLS، آندرا پيرلو ديگر آن بازيكن جنگندهاي كه بود نيست؛ نه اينكه ماهيت فوتبالياش را عوض كرده باشد بلكه به اين خاطر كه ديگر بدنش اجازه نميدهد مثل سالهاي گذشته بازي كند. هافبك 38 سال و خوشنام ايتالياييها در اين فصل به دليل مصدوميتهاي طولانيمدتي كه داشته، نيمي از بازيهاي فصل را از دست داده. از زماني هم كه برگشته، نيمكتنشين شده؛ خلاصه اينكه در 32 مسابقه فقط 15 بار به ميدان رفته و سرجمع 2 پاس گل هم بيشتر نداده است. شواهد و قرائن نشان ميدهد اين فصل آخرين فصل حضورش در فوتبال به عنوان بازيكن باشد چون هم مدام مصدوم ميشود و هم جايي در تركيب اصلي ندارد. «خب ديگر دو جوان به جايم وارد زمين ميشوند؛ وقتي 38 ساله باشي، نبايد از اين موضوع كه جوانان به جايت بازي ميكنند، عصباني باشي». اين بخشي از صحبتهاي تقريباً مفصلي است كه پيرلو با «گاتزتا دلوسپورت» ميزند. در زير بخشي از گفتوگوي هافبك خلاق سالهاي پيش ايتاليا با اين رسانه را از نظر ميگذرانيد.

* ماه دسامبر قرارداد شما به پايان ميرسد. قرار است از فوتبال خداحافظي كنيد؟

بعضي وقتها اتفاقاتي ميافتد كه به خودتان ميگوييد زمان خداحافظي فرا رسيده است؛ هر روز مشكل بدني داريد و نميتوانيد آنطور كه دلتان ميخواهد، تمرين كنيد. براي يكي در سن من، بازي كردن ديگر بس است. اينطور نيست كه تا 50 سالگي بخواهم ادامه بدهم. حالا بايد به فكر كار ديگري باشم.

* يعني اينكه براي آيندهتان برنامهريزي كردهايد؟

هنوز نميدانم. قراردادم كه تمام شود، به ايتاليا برميگردم. آيا قرار است دستيار كونته شوم؟ از اين صحبتها زياد ميشود ولي به من فرصت بدهيد تا بتوانم تصميمگيري كنم.

* حتماً ميدانيد كه بسياري از همبازيهاي قديمي شما مربي شدهاند؛ نستا، اينزاگي، گتوزو، شوچنكو... 

فقط آنها نيستند، گروسو، كاناوارو، زامبروتا، بروكي و اودو هم هستند؛ يعني تقريباً همه. حالا اگر منظورتان اين است كه به مربي شدن فكر ميكنم يا نه، بايد بگويم دليل نميشود اگر كسي بازيكن خوبي باشد، ميتواند مربي خوبي هم باشد. به هر حال بايد آمادگياش را داشته باشي و مراحل لازم را گذرانده باشي. هنوز تصميمم را نگرفتهام.

* به نظر شما بهترين شيوه براي شروع مربيگري كدام است؛ مثل نستا از پايه شروع كني يا مثل اينزاگي مستقيم از ميلان؟

راه خوب و بد وجود ندارد. بستگي به فرصتي دارد كه در اختيارت ميگذارند. اگر خيلي سريع پيشنهاد يك تيم خوب و بزرگ به دستت برسد، رد كردنش كار بسيار سختي است. البته باز هم تكرار ميكنم: من در حال حاضر تصميم ندارم مربي شوم. بعد از 25 سال بازي كردن به خانه ميروم تا كنار همسر و دوقلوهايم باشم. البته براي اينكه روي فرم باشم، گلف و تنيس هم بازي خواهم كرد.

* اين روزها در ايتاليا بحث تيم ملي روي بورس است. همين جمعه در بازي مقابل مقدونيه، تيم ملي ايتاليا دوباره گام رو به عقبي برداشت... 

متأسفانه نتايج بد بوده است. براي از بين بردن فضاي حاكم بر تيم ملي نياز به نتيجهگيري و حفظ شادابي و هيجان است. فعلاً كه در اين زمينه سردرگمي وجود دارد.

* فكر ميكنيد اگر ايتاليا به جام جهاني صعود نكند، خيلي بد است كه بخواهيم از كلمه فاجعه استفاده كنيم؟

نميدانم. مطمئناً عواقب وحشتناكي خواهد داشت هم براي مسئولان و هم براي بازيكناني كه ميخواهند به جام جهاني برسند. البته هنوز فرصت براي رسيدن به جام جهاني داريم و بهتر است خوشبين باشيم.

*يعني فكر ميكنيد بعد از دو حذف پيدرپي در مرحله گروهي جامهاي جهاني گذشته، الان فقط بايد از كلمه بحران براي فوتبال ايتاليا استفاده كرد؟

فوتبال ايتاليا مريض نيست. درست است كه حذف در مرحله گروهي دو دوره گذشته جام جهاني خيلي شوكهكننده بوده ولي در رقابتهاي يورو خوب بودهايم؛ يكي كه به فينال رسيدهايم و در فرانسه هم كه با بدشانسي مواجه شديم. البته اتفاقي كه در دو جام جهاني آفريقايجنوبي و برزيل رخ داد، براي فوتبال ايتاليا طبيعي و نرمال نبود. بايد تغييرات اساسي را در اين زمينه در دستور كار قرار داد چون تيمهايي مثل آلمان، فرانسه و اسپانيا از مدتها قبل استارت زدهاند و شكوفا شدهاند.

* ولي عنوان ميشود در ايتاليا جايي به جوانان نميدهند.

با اين موضوع موافق نيستم. اگر كسي خوب باشد، چه جوان و چه پير، ميتواند بازي كند؛ حالا چه در ايتاليا و چه بقيه كشورهاي دنيا.

* از بين بازيكنان كنوني ايتاليا، الان از بازي چه كسي بيشتر خوشتان ميآيد؟

به غير از وراتي و اينسينيه كه ديگر پخته شدهاند، بايد به بلوتي، برناردسكي، روگاني، كالدارا، كونتي و گاليارديني اشاره كنم كه در بين بهترين بازيكنان جا ميگيرند. داشتن توتي و دلپيرو جديد ديگر كار آساني نيست. نياز به زمان است؛ بايد اميدوار باشيم اين نسل پيشرفت كند و به قهرماني برسد.

* فكر نميكنيد اين روزها وراتي كمي به مشكل برخورده باشد؟

دليلش اين است كه مسئوليتهايش زياد است و هميشه در كانون توجه قرار دارد؛ حتي همين تابستان با توجه به بحث ترانسفر احتمالياش به بارسلونا زير ذرهبين بود. از اين گذشته، اولين مسابقهاي كه بد باشد، انتقادها شروع ميشود. فكر ميكنم تا همينجا به اندازه كافي از دست اين انتقادات لطمه خوردهايم. به نظر شما من و وراتي به هم شبيه هستيم؟ ما در يك پست بازي ميكنيم ولي شخصيتهاي متفاوتي داريم.

* فكر ميكنيد بالوتلي شانسي براي بازگشت به تيم ملي ايتاليا دارد؟

بستگي به خودش دارد. اگر خوب بازي كند، همين كاري كه الان در حال انجامش است، اين شانس را دارد تا دوباره به تيم ملي برگردد. البته هنوز هم تصميم آخر با سرمربي تيم است.

* حتماً شنيدهايد كه ميگويند درها به روي بازيكناني كه به MLS رفتهاند بسته نشده ولي به نظر شما چرا جووينكو حتي يك بار هم به تيم ملي دعوت نشده است؟

شايد آنها به خوبي ليگ آمريكا را نميبينند و يا فكر ميكنند از زماني كه جووينكو به آمريكا رفته، ديگر نميتواند در تيم ملي بازي كند. هميشه بايد همه را زير نظر داشت حتي آنهايي كه به چين و دبي رفتهاند.

* سيستمي كه ونتورا در تيم ملي ايتاليا پياده ميكند را دوست داريد؟

ابتدا همان سيستم 2-5-3 كه كونته بازي ميكرد را خيلي نامحسوس در تيم استفاده كرد ولي بعد از آن سيستم را تغيير داد و حالا هم كه نتيجهاش مشخص است.

* شما در تيم ملي ايتاليا با مربيان زيادي كار كردهايد؛ تراپاتوني، ليپي، دونادوني، پراندلي و كونته.

درست است؛ مربيان زيادي داشتهام. تيم ليپي خوب بازي ميكرد، تيم پراندلي فوتبال خوبي به نمايش ميگذاشت و تيم كونته هم فوقالعاده بود.

* شما هميشه كونته را يك پديده ميدانستيد.

قابليت عجيبي دارد كه با توضيح دادنهايش هميشه شما را قانع كند. درسي كه از يك ويدئوي 20 دقيقهاي به شما ميدهد، ارزشش به اندازه سه روز تمرين است. خيلي زود متوجه ميشويد قرار است چه كاري كنيد. در طول سالها او پيشرفت كرده و حالا ميل به پيروزي و جنگيدن تا آخرين لحظه را به بازيكنان انتقال داده است. او يكي از بهترين مربيان دنياست.

* از اخراج آنچلوتي در بايرنمونيخ تعجب كرديد؟

بله، به ويژه اينكه به نظر ميرسد بازيكنان هم زيرآبش را زدهاند چون او هميشه به اين معروف بود كه رابطه خوبي با بازيكنان دارد. خب، عجيب است. با اين حال يكي از ويژگيهايش اين است كه خيلي سريع ميتواند به تيم ديگري برود.