چه فوتبالي بود. كيف كرديم از بازي زيباي نوجوانان و با خود گفتيم اين بچهها كه تيم ملي آلمان را اينگونه در هم ميشكنند چگونه ميتوانند آينده فوتبال كشور را بيمه كنند؟
هر فوتبالي در تمام اين كره خاكي براي داشتن اين جوانان بااستعداد غش و ضعف ميكند. ميلياردها دلار براي ساختن اين نوجوانان كه فرداي ورزش يك كشور هستند، هزينه ميشود؛ آن وقت ما چگونه ميخواهيم از اين استعدادهاي امروزي مراقبت كنيم؟
سياهه بازيكنان نوجوان آلمان كه با 4 گل مقابل غنچههاي ايران در هم شكستند را نگاه ميكنيم جملگي در بهترين باشگاههاي آلمان توپ ميزنند. هرتابرلين، دورتموند، شالكه، بايرنمونيخ و... تيمهايي هستند كه بازيكنان آلماني در آنها بازي ميكنند.
مسلماً يك بازيكن نوجوان فوتبال آلمان از نظر امكانات سختافزاري شرايط نابرابر در قياس با يك بازيكن ايراني دارد اما همين بازيكنان ما موفق ميشوند آلمان را گلباران كنند.
8 سال بعد اما آينده نوجوانان آلمان، كه مقابل ما شكست سختي خوردند، روشن است. آنها در طول زمان، رفتهرفته استخوانبندي تيم ملي بزرگسالان آلمان را تشكيل ميدهند.
تغييرات در آلمان كاملاً مشخص است. آنها تيمهاي پايه را ميسازند تا تيم بزرگسالان پشتوانهاي معقول داشته باشد اما سرنوشت نوجوانان ما نامعلوم است؛ راستي اين بچهها كه در جام جهاني نوجوانان درخشيدند چه آيندهاي پيدا ميكنند؟ چند درصد اين نوجوانان به تيم ملي بزرگسالان ميرسند و تبديل به استعدادهايي كه به بلوغ رسيدهاند ميشوند؟
پاسخي نداريم؛ چون تجربه نشان داده موفقيتهاي تيمهاي ايراني در ردههاي پايه جرقهاي است؛ پشت اين تيمها تفكري نهادينه نشده و نميدانيم آينده چگونه رقم خواهد خورد؟
آيا اين بازيكنان به حال خود رها ميشوند؟ ببخشيد باز هم جوابي نداريم اما بهترين راه اين است كه از چنين تيمهايي مراقبت كنيم. فارغ از هر نتيجهاي كه در ادامه رقابتهاي جام جهاني رقم ميخورد، بايد بازيكنان مستعد اين تيم را حتي يك لحظه رها نكنيم.
