به گزارش خبرورزشی، همان زمان كه در محله فقيرنشين مونرويا در ليبريا با پاي برهنه پا به توپ شده بود خيليها ميتوانستند درك كنند اين كودك چيزي فراتر از انگيزه در درونش براي بزرگ شدن دارد؛ طولي نكشيد استعداد فوتبالي ژرژ مانه اوپونگ عثمان وه آ به خيليها ثابت شد؛ آن زمان كه ژرژ فوتبالش را به صورت رسمي به بقيه نشان داد هنوز نوجوان بود و براي باشگاههاي نه چندان بزرگ ليبريا بازي ميكرد؛ با اين حال در 19 سالگي ديگر تبديل به بازيكني حرفهاي شد و براي مايتي بارول ليبريا يك فصل بازي كرد؛ درخشش او را به تيم الِون ليبريا فرستاد و از آنجا ژرژ همان وه آ معروف شد! او در 23 بازي موفق شد 24 گل بزند تا باشگاه بنامتر كامروني يعني يوانده به سراغش بيايد و اين شاهماهي را از ليبريای كامرون ببرد؛ درخشش در حضور كلود لو روآ فرانسوي در كامرون مزيد بر علت شد تا پاي اين مهاجم تنومند ليبريايي به فوتبال فرانسه باز شود؛ پاگشايي كه به طور رسمي سرآغازي بر معرفي يكي از بهترين مهاجمان به دنياي حرفهاي فوتبال شد؛ ژرژ زماني كه آرسن ونگر هدايت موناكو را به عهده داشت به اين تيم پيوست و نزديك به 150 بار پيراهن اين تيم را به تن كرد؛ پاريسيها همان زمان هم سابقه شكار بازيكنان موناكو را داشتند و اين بازيكن را در سال 1992 از موناكو خريدند. در پاريسنژرمن ژرژ وه آ عرصه جديدتري را به ويژه در ليگ قهرمانان تجربه كرد و در سه فصل حضورش براي اين تيم 55 گل زد. درخشش او در آخرين سال حضورش در پاريسنژرمن مسئولان ميلان را بر آن داشت تا اين بازيكن آفريقايي را از فرانسه به مركز مدواستايل در ايتاليا بكشانند. ژرژ در ميلان 147 بازي كرد و 58 گل زد تا در 4 سال حضورش در اين تيم تبديل به يكي از مهمترين چهرههاي ورزشي- اجتماعي شود.

اولين توپ طلاي غيراروپايي

اينكه ژرژ تبديل به يك نماد اجتماعي در ليبريا و در سطح كلي براي آفريقاييها شده بود بيدليل نبود؛ او به عنوان فوتباليستي كه كمك زيادي به محرومان آفريقايي ميكرد تقريباً نقش يك رهبر را براي كشورش بازي ميكرد. سال 1995 كه اولين فصل حضورش در ميلان را تجربه ميكرد به واسطه درخششي كه فصل گذشتهاش در پاريسنژرمن داشت بالاخره به مهمترين جايزه انفرادي دنياي فوتبال يعني توپ طلا هم رسيد؛ ژرژ به اين ترتيب تبديل شد به اولين بازيكن غيراروپايي كه توانسته اين جايزه ارزشمند را به دست بياورد. دست بر قضا او هنوز هم تنها آفريقايي است كه توانسته اين جايزه ارزشمند را به دست بياورد. ژرژ بعد از 4 سال بازي با پيراهن ميلان رفتهرفته از دنياي اوج فوتبال فاصله گرفت؛ حضور در تيمهاي چلسي، سيتي، مارسي و الجزيره امارات راه را براي خروج يكي از بزرگترين مهاجمان فوتبال آفريقا هموار كرد ولي آنطور كه به نظر ميرسيد ژرژ در سالهاي آخر ديگر كمتر به فوتبال فكر ميكرد و بيشترين درگيري ذهنش مربوط به بيعدالتي اجتماعي بود كه در ليبريا رقم خورده بود.

اولين كانديداتوري

10 سال بعد ازاينكه وه آ با دريافت توپ طلايش مردم ليبريا كه عمدتاً فقير بودند را خوشحال كرد، ژرژ به صورت رسمي اعلام كرد ميخواهد كانديداي رياست جمهوري اين كشور شود؛ روزي كه اين خبر به صورت رسمي اعلام شد مردم محله مونرويا به بيرون ريختند و حسابي جشن و پايكوبي كردند؛ آنها ميدانستند اگر ژرژ بخواهد دست به كاري بزند به آن ميرسد و ميتواند به ظلمي كه در حق مردم ميشود پايان دهد. رفتهرفته اين خوشحالي به ديگر محلههاي ليبريا هم سرايت كرد و موجي از اميد در دل مردم اين كشور شكل گرفت. ژرژ در دور اول انتخابات از الن سيرلئاف مدعي حسابي پيشي گرفت و با تخصيص 28/3 درصد آرا در حالي به دور دوم رسيد كه رقيب فقط 8/19 درصد آرا را به خودش اختصاص داده بود. با اين حال در دور دوم و در شرايطي كه به نظر ميرسيد همه چيز به نفع وه آ رقم خورده خبر رسيد او فقط 40/6 درصد آرا را برده و الن سيرلئاف با 59/4 درصد آرا به عنوان رياست جمهوري معرفي شده است. جوانان ليبريايي كه از اين نتيجه خشمگين شده بودند به خيابانها ريختند و علناً نسبت به تقلبي كه شده اعتراض كردند با اين حال وه آ كه قول داده بود از صلح عمومي حمايت كند نتيجه انتخابات را پذيرفت.

روزي كه نزديك بود وه آ كشته شود

سال 2011 كه دوباره نوبت به انتخابات رياست جمهوري رسيد، ژرژ تغيير تاكتيك داد؛ او اين بار حزب دموكراسي براي تغيير را طراحي كرد و بليت رياست جمهوري را براي وينستون تابمن آماده كرد. وه آ، وينستون را به عنوان رئيسجمهور و خودش را به عنوان نايبرئيس رياست جمهوري مطرح كرد تا حاميانش به آقاي تابمن رأي بدهند. اين دستور كار، جوانان ليبريايي كه اميد داشتند خود وه آ كانديداي رياست جمهوري شود را برآشفت ولي باز وه آ به آنها وعده داد صبور باشند و از اين طرح حمايت كنند. بعد از انتخابات، اعلام شد حزب دموكراسي براي تغيير كه متعلق به وه آ بود در همان دور نخست برنده انتخابات شده ولي دو ساعت بعد اعلام شد اشتباهي رخ داده و اين حزب برنده نشده است! اين داستان باعث رخ دادن يك شورش جدي در ليبريا شد. بسياري از فعالان حزب دموكراسي براي تغيير توسط پليس كشته شدند و حتي شوراي امنيت اين سركوبها در ليبريا را محكوم كرد. با اين حال ژرژ وه آ يك بار ديگر به خاطر منافع عمومي نتيجه انتخابات را پذيرفت آن هم در حالي كه در همين شورشهاي به وجود آمده حتي نزديك بود كشته شود.

آيا وه آ رئيسجمهور ميشود؟

حالا بعد از سه دوره كه از حضور وه آ در انتخابات رياست جمهوري ميگذرد به نظر ميرسد اين بار وه آ واقعاً قرار است رئيسجمهور ليبريا شود؛ او كه در اين دوره جديد با نايبرئيس دولت فعلي رقابت سختي دارد رقابتش به دور دوم رسيده و از همين حالا بسياري از رسانههاي معتبر دنيا خبر دادهاند او در بيش از 80 درصد صندوقهاي اخذ شده پيشي گرفته و تقريباً رياست جمهورياش قطعي است؛ موردي كه البته با توجه به تجربههاي قبلي و تقلبهاي صورت گرفته بسياري از هواداران وه آ را خشمگين كرده هرچند اين بار اين مهاجم سالهاي دور آفريقا از نهادهاي نظارتي در شوراي امنيت خواسته براي سلامت اين انتخابات دست به كار شوند تا او براي سومين بار از نشستن روي صندلي رياست جمهوري بازنماند.