تيم ما مقابل ميزبان نامدار جام جهاني، نشان داد قاعده بازي در خانه حريف و بازي برابر تيمهاي بزرگ را ياد گرفته و هر روز به دانستههاي خود ميافزايد، ما بلد بوديم و ياد گرفته بوديم چطور در منطقه دفاعي خود بايستيم و تمام روزنههاي نفوذ را با تدابير ويژه و از پيش تعيين و تمرين شده ببنديم.
ياد گرفته بوديم احساسي عمل نكنيم و تحت فشار خود را نبازيم و به بازي انتحاري دست نزنيم، ياد گرفتهايم حتي در زير سختترين فشارها الكي دفع توپ نكنيم و خلاصه اينكه از قبل ميدانستيم براي بيرون رفتن از زير هجومهاي حريف چگونه از منطقه دفاعي خود به پاشنه آشيل حريف حملهور شويم. نظم تيمي ما در اين بازي به ندرت به هم ريخت و فقط در مواقعي خاص دچار آشفتگي شديم كه با توجه به قدرت تيم پيشرو قابل پيشبيني بود، اگر بخت بيشتر يارمان بود پيروزي خيلي دور از دسترس نبود، حيف كه ما در بسياري از دقايق بازي در سمت چپ فيوز پرانده بوديم و بارها از همين منطقه تحت فشار بوديم و از اين روزنه گلي را پذيرفتيم كه ميشد جلوي آن را گرفت، در اين بازي شيوه ما امتحان خوبي را پس داد و تا حدودي نسبت به خط دفاعي و به ويژه دروازه دلگرمتر شديم.