چرا خوزستان ساخته نمیشود؟ چرا با این همه طلای نابی که در زیر خاکهای داغ این استان جاری است، خوزستان بازسازی نمیشود؟ سؤال بزرگی است. پس از ۲۸ سال باید یکی به فکر خوزستان باشد. همه چیز در خوزستان در نوسان است و صاحبی یافت نمیشود حرف راست و صریح را بزند که دوست ندارند خوزستان ساخته شود، چرا؟ این مقاومتگران جنگ شرایط خوبی ندارند، چرا بودجهای برای بازسازی این استان اسطورهای در جنگ در نظر گرفته نمیشود؟ حتماً مسئولان دلایل سیاسی و اجتماعی درستی دارند اما باید گفته شود این شرایط اجتماعی موجود، ورزش و فوتبال خوزستان را نیز تحتالشعاع قرار داده است. چرا استقلال خوزستان هر روز شکنندهتر از روز قبل میشود؟ چرا آبادان ما دیگر آبادان برزیلی نیست؟ کجایند بزرگان فوتبال خوزستان؟ کجایند دهداریها، سالیاها، پورجانکیها، برمکیها، جاسمیانها، قاسمپورها، نظریها، حلواییها، کازرانیها، صادقیها، برزگرها و... که هر کدامشان یک تیم بودند؟ یادمان نرفته گاه اسکلت تیم ملی را خوزستان میساخت. گاه پرسپولیس و استقلال با خون خوزستانیها حرکت میکرد.
خوزستان ما را چه شده است که بودجه اولیه را برای اداره یک تیم ندارد؟ امکانات و زمین، مدیر و رئیس ندارد. خوزستان زرخیز ایران فقیر شده است، هنوز ترکشهای جنگ بر دیوارهای ۲۸ سال پیش برجاست. چه کسانی باید به فکر خوزستان باشند؟ در خوزستان همیشه پاییز است. خزان، ریزش و کوچ یاران بزرگ فوتبال. خوزستان را چه میشود؟ من دریبلهای نوری خدایاری را دوست دارم!