۱-پارس جنوبی، ۵ برد دارد و ۴ تساوی را به نام خود رقم زده است! برای ۹ بازی، این تیم ۱۹ امتیاز دارد! بدون یک باخت! تارتار قابلیت بهتر شدن هم دارد! او را به عنوان یک مربی آیندهدار باید پایید و در مرکز توجهات نواندیشی و روزآمدی قرارش داد!
عملکرد مهدی تارتار، بهانهای شد تا ببینیم مربیان موفق فصل چه کسانی هستند! جستوجوی بیزحمتی بود و خیلی زود به نامهای محمود فکری از نفت مسجدسلیمان و نیز به مس رفسنجان و علی سامرهاش یا به پاشازاده رسیدیم!
در لیگ دو هم استعدادهای خاص داریم! سیدمحمد علوی با ۱۳ امتیاز برای تیم خرمشهری اروند! علی نیکبخت در تیم بندرعباسی شهرداری و نیز وحید رضایی با ۱۴ امتیاز از ۶ بازی برای داماش گیلانیان و صدرنشین کردن فوتبال رشت!
نسل نوی فوتبال ایران، علاوه بر تیم نوجوانان، در قامت مربیانش هم در پی نوجویی و نوپویی است!
مربیان امروز و فردای فوتبال ایران «یادگیرنده»ترند! هم یادگیرندهاند و هم آموزگارانی سمجتر و پای کارتر!
مهدی تارتار، مثل داود مهابادی، یک پدیده اتفاقی نیست که اینان «مظهر»های یک جریان جوشندهاند که توفندگی هم میتواند بخش مهمی از هنرشان باشد، صدای پای فردا بلند و رساتر از همیشه به گوش میرسد!
۲- لیگ یک (جام آزادگان) به هیچ روی پیشبینیپذیر نیست! هر هفته و همه هفتهها، با حوادث و اتفاقاتی پرتعداد توأم است! غافلگیری این هفته از ناحیه و از جانب برق جدید شیراز سر زد که فوتبال «جاندار»ی را عرضه میدارد و دنبال بازیهای دیدنی و عملکردی جدید است!
برق جدید شیراز، در یک زمین بد، بهترین نتیجه را گرفت و بادران را با ۲ گل به زیر دست خود فرستاد! ستاره شاخص تیم داود مهابادی، مهرداد بشاگردی، دروازهبان تیم برق بود! ستارهای که خورشیدوار درخشید و یکتنه، یک دیوار دفاعی کامل بود!
هفته نهم لیگ یک، به قدری پرحادثه بود که نگو و نپرس! از تساوی بدون گل خونهبهخونه گرفته تا باخت خانگی گلگهر به ایرانجوان بوشهر! خونهبهخونه دو بار از روی نقطه پنالتی باید گل میزد که نزد! هر دو بار پرویز کریمی دروازهبان ماشینسازی تبریز، مثل سد سکندر، ایستادگی کرد!
۳- نساجی باز هم کار بزرگی انجام داد! شاگردان پاشازاده که فوتبال را تیمی بازی میکنند، مس کرمان را ۲ بر یک مغلوب کردند تا نفت مسجدسلیمان، صدای پای نساجی و برق جدید شیراز را بیخ گوش خود حس کند! مسجدسلیمانیها در تبریز یک گل دیرهنگام به شهرداری زدند و ۲۰ امتیازی شدند!
اما ملوان
۴- حکایت ملوان، حتی در لیگ یک هم که باشد، فرق میکند! ملوان یک تیم استانی و یک تیم ایالتی یا مربوط به ولایتی خاص- مثلاً شمال ایران- نیست! ملوان مقبولیتی سراسری دارد! ملوان هوادارانی در همه جای ایران دارد! ملوان تیمی نظیر مس رفسنجان یا ماهشهر و فجرسپاسی و صبای قم نیست! ملوان، ملوان است! تیمی سراسری که در همه جای ایران دلهای فراوانی به هوایش میتپد! ملوان این بار باید بر «استرس نبردن» خود چیره میشد و شد! تیم دستنشان ترس از نبردن دارد! ترسی که باید زایل شود! ترسی که باید ریخته شود! هر چه زودتر، بهتر!
برای ملوان، هفته نهم لیگ یک، هفته خوشیمنی بود! یاران کاپیتان پژمان - ملیپوش بندرانزلی که هنوز هم شوتهایش سنگین است و سهمگین است- هم خود بردند و هم شاهد حوادث دلخواهی، مثل باخت بادران، گلگهر و تساویهای خانگی خونهبهخونه و اکسین کرج شدند!
برای ملوان یک توصیه معرکه داریم: گفتههای به تحریر درآمده آقای علی فرحپور از شهر آبادان را بخواند! ملوان این است! یک ثروت ملی، سرمایهای برای تمام ایران!
عادل بد فهمید!
سؤال این بود: چرا از تیم نوجوانان ایران که ۴ گل به آلمان میزند، یک نفر در حد گوتزه، یا دستکم در اندازه دژاگه، بار نمیآید؟ عادل مسئله را بد فهمید و به صحرای کجفهمی زد و جای اصل و فرع را عوض کرد تا به پاسخ درست نرسد! با عادل و آسانگیریهایش باید کلنجار رفت!
