به گزارش خبرورزشی، تا همين سه سال پيش داشت در بالاترين سطح دنيا فوتبال بازي ميكرد و پيراهن ليورپول را به تن داشت. اينكه چه اتفاقاتي پيش ميآيد تا يك بازيكن پس از گذشت تنها سه سال به پايان راه فكر ميكند را بايد به حساب سرنوشت مستطيل سبز گذاشت. سرنوشتي كه پس از گذشت 1095 روز ريكي لمبرت را از عرش به فرش رساند و بازيكن تيم ملي انگليس را به جايي رساند كه تصميم بگيرد در 35 سالگي از دنياي فوتبال خداحافظي كند. لمبرت پس از اينكه نتوانست پيشنهادهاي خوبي در تابستان دريافت كند بهترين راه را در خداحافظي ديد. بازيكن سابق تيمهاي ساوتهمپتون، وست بروم و كارديف سيتي در گفتوگو با روزنامه ديلي ميل از دلايل تصميم غيرمنتظرهاش حرف زد.

خداحافظي به خاطر كمر درد

پيش از اينكه لمبرت خبر خداحافظياش را رسمي كند در تابستان از باشگاه ويگان پيشنهاد داشت و حتي با سرمربي و مدير اين باشگاه پاي ميز مذاكره نشست. او اما تصميم گرفت ديگر فوتبال بازي نكند و از اين به بعد مشغول گلف بازي كردن شود. اينكه چرا لمبرت چنين تصميمي گرفت را بايد از خودش پرسيد: «من به باشگاه ويگان رفتم و مذاكره داشتيم. من درد داشتم و به اين فكر ميكردم وقتي چنين شرايطي دارم چطور ميتوانم با آنها قرارداد امضا كنم؟ دليل اصلي من براي ترك فوتبال كمر دردم بود. براي چندين سال بود كه چنين دردي را داشتم. اين درد روي حركت و قدرت من تأثير گذاشته بود. در اين مدت مجبور شدم تزريقهاي متفاوتي انجام دهم. فكر ميكني شايد ميتواني براي يك سال ديگر بازي كني اما نميداني كه تا چه اندازه آسيب ديدهاي.»

مشكلات تزريق

لمبرت كه تا 30 سالگي بازي در ليگ برتر را تجربه نكرده بود، از مشكلاتي كه پس از تزريق برايش به وجود ميآمد صحبت كرد: «مشكلاتي كه به وسيله تزريق برايت به وجود ميآيد اين است كه تو نميتواني چيزي را حس كني. تو بايد هر سه ماه يك بار آن را تزريق كني و اين چيزي نيست كه فقط براي بازي كردن خوب باشد.»

وقتي بازي نميكنم بهترم

اينطور كه لمبرت توضيح ميدهد، كمر دردش چيزي نيست كه او را اذيت كند اما وقتي بازي ميكند اوضاع بدتر ميشود: «من مجبورم صبحها تمرينات خاصي را انجام دهم تا كمرم بهبود پيدا كند. در حال حاضر كه فوتبال بازي نميكنم احساس بهتري دارم.»

براي پول فوتبال بازي نميكنم

در حالي كه ريكي ميتوانست با حضور در ويگان پول خوبي دريافت كند اما تصميم گرفت فوتبالش را در اين نقطه به پايان برساند: «اگر صادقانه بخواهم بگويم، شرايط الان مثل سه سال گذشته و زماني كه ساوتهمپتون را ترك كردم بود. من زياد در ليورپول بازي نكردم و اين شرايط در وست بروم و كارديف هم ادامه داشت. پول خوبي گيرم ميآمد اما هرگز فوتبال را براي پول انتخاب نكردم.»

ميدانستم بازيكن ثابت ليورپول نيستم

اينكه يك بازيكن بداند براي نيمكت يك تيم انتخاب شده و آگاهانه به آن تيم بپيوندد شجاعتي ميخواهد كه لمبرت آن را داشت: «وقتي كه ميخواستم به ليورپول بروم خودم را قرباني تيم اصلي كردم و آنجا بود كه عاشق ليورپول شدم. من هرگز نپذيرفتم روي نيمكت بنشينم، حتي زماني كه براندن راجرز برايم روشن كرد جانشين لوئيس سوارس و دانيل استوريج هستم.»

ميخواستم مثل بهترينها باشم

وقتي قرار است نيمكتنشين استوريج و سوارس باشد يعني از نظر كيفي با آنها برابري نميكند. لمبرت اما بازيكني بود كه براي رسيدن به سطح آنها همه تلاشش را درون زمين انجام ميداد چراكه خودش را يك ليورپولي واقعي ميدانست: «من از نظر تكنيكي و سرعت هرگز به اندازه بهترين بازيكنان خوب نبودم اما وقتي به زمين ميرفتم در سرم اين ميگذشت كه ميتوانستم خودم را قانع كنم بهترين هستم. وقتي براي اولين بار به ليورپول رفتم 10 سال داشتم. كني دالگليش اسطوره من بود و ايان راش و رابي فاولر را دوست داشتم. البته مايكل اوون و استيون جرارد را به خاطر ميآورم كه سه سال از ما جلوتر بودند. دو، سه سال اول حضورم در ليورپول خوب بود اما در دو سال پاياني كار مشكل شد و من در 15 سالگي آنجا را ترك كردم.»

مديون پاردو هستم

لمبرت در ساوتهمپتون زير نظر آلن پاردو بود و در اولين فصل حضورش در 45 بازي 30 گل به ثمر رساند. لمبرت از روزي ميگويد كه پاردو او را به اتاقش دعوت كرد و به جاي تمجيد، از او انتقاد كرد: «پاردو، من را به اتاقش فراخواند و من فكر ميكردم ميخواهد درباره برنامه بازي بعدي صحبت كند. او به من گفت بهدردنخور هستم. شوكه شده بودم. او اما راست ميگفت. من عاشق شكلات، چيپس و همبرگر بودم. من خيلي مديون پاردو هستم. او در فوتبال من بيش از هر مربي ديگري تأثيرگذار بود و حواسش به رژيم غذايي و چربيسوزي من بود.»

روز تولد دخترم به تيم ملي دعوت شدم

داستان دعوت شدن لمبرت به تيم ملي انگليس هم جالب بود. او كه توانست در جام جهاني 2014 براي كشورش بازي كند، وقتي به تيم ملي دعوت شد در بيمارستان حضور داشت: «اين درست زماني اتفاق افتاد كه دخترم بلا متولد شده بود. از بيمارستان به خانه آمدم تا استراحت كنم. وقتي از خواب بيدار شدم 57 تا پيام دريافت كرده بودم.»